در ادامه سفرهاي مكرر مقامات سازمان آتلانتيك شمالي "ناتو " و آمريكايي به آسياي مركزي ، "رابرت سيمونس " فرستاده ويژه دبير كل ناتو وارد دوشنبه پايتخت تاجيكستان شد. وی كه مسئول هماهنگ سازي اقدامات ناتو در آسياي مركزي و قفقاز جنوبي مي‌باشد ، از زمان انتصاب خود به اين سمت در سال 2004 میلادی بارها به آسياي مركزي از جمله تاجيكستان سفر كرده و براي فراهم نمودن زمينه گسترش روابط اين پيمان با دوشنبه تلاش‌هاي زيادي به خرج داده است.

به گزارش خبرگزاری فارس ، تاجيكستان همكاري خود با ناتو را در سال 1992 میلادی با الحاق به شوراي همكاري‌هاي آتلانتيك شمالي آغاز كرد ولي به دليل مشكلات سياسي به ويژه جنگ پنج ساله داخلي و وابستگي‌هاي مستقيم دوشنبه به روسيه ، همكاري اين كشور با ناتو به مراتب كم‌رنگتر از روابط ساير كشورهاي آسياي مركزي با اين پيمان نظامي بود. اما در سال 2002 میلادی تاجيكستان با پيوستن به برنامه "مشاركت براي صلح " ناتو وارد فاز همكاري‌هاي فعال با اين پيمان شد و هم اكنون تاجيكستان يكي از كشورهاي مهم منطقه ای مي‌باشد كه به اجراي عمليات‌هاي اين پيمان در افغانستان كمك مي‌كند. به اين منظور در فرودگاه دوشنبه تعدادي از نظاميان و هواپيماهاي نيروهاي هوايي فرانسه مستقر مي‌باشند.

ناتو با تاجيكستان در زمينه مبارزه با تررويسم بين‌المللي ، كنترل مرزي ، قاچاق مواد مخدر ، جنايات فراملي ، مين‌روبي ميادين و حوادث غير مترقبه همكاري كرده و براي نمايندگان نهادهاي نظامي و انتظامي اين كشور دوره‌هاي آموزشي برگذار مي‌كند. يكي ديگر از اهداف آموزش نظامي ناتو براي نمايندگان نيروهاي مسلح تاجيكستان وضع تدريجي استانداردهاي آموزشي اين پيمان مي‌باشد. اين پيمان در چارچوب برنامه "مشاركت براي صلح " جلب همكاري همه كشورهاي شركت كننده از جمله تاجيكستان را به خاطر كنترل موثر بر نيروهاي نظامي و همكاري دولت ، پارلمان و نيروهاي مسلح را دنبال مي‌كند تا اين كشورها ضمن اجراي اصلاحات در نيروهاي مسلح بتوانند ظرفيت لازم را جهت شركت در عمليات‌هاي صلح ناتو كسب كنند.

تاجيكستان ضمن حضور در طرح "مشاركت براي صلح " برنامه جداگانه دو ساله همكاري‌هاي دو جانبه را نيز دنبال مي‌كند كه در اين چارچوب به مسائلي نظير مديريت نظامي ، طراحي برنامه مقابله با حوادث غير مترقبه و ... پرداخته مي‌شود. در ديدار "انديرسيم فوگ راسموسين " دبير كل ناتو از دوشنبه كه در نيمه دوم ماه ژوئيه سال جاري ميلادي انجام گرفت در ديدار با مقامات سياسي و نظامي تاجيكستان مسايل تقويت همكاري دو جانبه بحث و بررسي شد و اراده طرفين براي گسترش روابط مورد تاكيد قرار گرفت و اكنون به خاطر طرح و رسيدگي به زمينه‌هاي تعميق همكاري‌هاي ناتو با تاجيكستان فرستاده ويژه اين پيمان وارد تاجيكستان شده است.

به اعتقاد كارشناسان ، انگيزه اصلي كشورهاي آسياي مركزي از جمله تاجيكستان براي همكاري با ناتو حضور اين سازمان در افغانستان و خطر تروريسم و افراط‌گرايي مي‌باشد كه از ناحيه اين كشور منطقه را در معرض تهديد قرار داده است. ولي در حالي كشورهاي منطقه با ناتو همكاري‌هاي خود را تقويت مي‌كنند كه تعهداتي در برابر سازمان‌هايي نظير" پيمان امنيت جمعي" و "سازمان همكاري‌هاي شانگهاي" داشته و بدون توجه به اين تعهدات حق همراهي با پيمان‌هاي رقيب و استقرار نيروهاي كشورها و سازمان‌هاي ثالث در قلمرو خود را ندارند. اما مشخص است كه با استقرار پايگاه‌هاي نظامي خارجي در آسياي مركزي اين بند از تعهد كشورهاي عضو" پيمان امنيت جمعي" نقض شده است كه بيش از كشورهاي منطقه به اراده روسيه برمي‌گشت كه در ايام حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی در آمريكا شرايط سياسي و امنيتي مناسبي در قفقاز قرار نداشت و با موافقت ورود نيروهاي ناتو و آمريكا به آسياي مركزي در پي به دست آوردن فرصتي براي حل و فصل مشكلات جدايي طلبانه و تروريسم در قلمرو خود بود.

اما اكنون احساس مي‌شود كه در آينده اجراي همزمان تعهدات در دو پيمان رقيب همچون" پيمان امنيت جمعي" و "ناتو" براي كشورهاي منطقه با مشكل مواجه خواهد شد زيرا با خروج احتمالي "ناتو "از افغانستان و از بين رفتن مسير شمالي پشتيباني از نيروهاي ائتلاف در اين كشور ، زمينه همكاري‌هاي مشترك با اين پيمان نيز محدودتر خواهد شد. با توجه به اين دورنما ، كارشناسان تداوم همكاري‌هاي گسترده كشورهاي آسياي مركزي براي تامين امنيت ملي و منطقه‌اي را از طريق همكاري با سازمان‌ها و پيمان‌هاي رقيب همراه با مشكل مي‌دانند چرا كه بيشتر كشورهاي آسياي مركزي از نظر نظامي و امنيتي زير چتر پيمان امنيت جمعي قرار دارند كه نزديكي همزمان آنها با ناتو با اهداف و استراتژي اين پيمان در تناقض قرار خواهد گرفت.

در هر صورت در حال حاضر" پيمان امنيت جمعي" و" سازمان شانگهاي "از يك سو و ناتو از سوئي ديگر تامين امنيت در آسياي مركزي را از تعهدات خود براي منطقه مي‌دانند ولي مشخص است كه اين سازمان‌ها اهداف كاملا مغاير هم را دنبال مي‌كنند. در حالي كه غرب و مشخصا آمريكا از طريق ايجاد فضاي واحد نظامي، استراتژي و ژئوپليتيكي آسياي مركزي و افغانستان به دنبال تحقق طرح "آسياي مركزي بزرگ " و سپس الحاق آن به "خاور نزديك بزرگ " بوده و از اين طريق كنترل بر اين گستره بزرگ را مي‌خواهد ، بطور طبيعي روسيه و چين به عنوان دو محور اصلي" پيمان امنيت جمعي" و" سازمان شانگهاي" تحقق چنين برنامه‌اي را در راستاي تضعيف جايگاه خود در منطقه مي‌پندارند و در صورت لزوم با آن مقابله خواهند كرد كه بطور طبيعي كشورهاي آسياي مركزي را تحت تاثير قرار خواهد داد.

اقدامات آمريكا و ناتو براي ايجاد زيرساخت‌هاي نظامي و امنيتي در آسياي مركزي حاكي از وجود نگاه صرفا امنيتي آنان به دورنماي تحولات منطقه مي‌باشد و در اين راستا در دورنما نيز به افغانستان به عنوان اصلي‌ترين دليل تائيد ضرورت همكاري كشورهاي آسياي مركزي با غرب توجه زيادي مبذول خواهد شد. مشخص است كه بازسازي واقعي افغانستان و از اين طريق دستيابي به كاهش نفوذ گروه‌هاي مختلف تروريستي و افراطي در افغانستان و كلا منطقه در دستور كار ناتو و آمريكا نيست بلكه هدف آن است تا افغانستان در چشم انداز آينده تهديدي براي امنيت ملي دولت‌هاي منطقه شناخته شده و بهانه مناسبي براي متمايل كردن اين كشورها به ارتباط و همكاري با آمريكا و ناتو باشد.

طرح مذاكره با طالبان و سهيم كردن آنان در قدرت حكايت از آن دارد كه كشورهاي پيراموني افغانستان و به خصوص كشورهاي آسياي مركزي در دورنما مانند يك دهه پيش با تهديد نفوذ افراط‌گرايي رو به رو خواهند بود. به خصوص اينكه در پي تحولات اخير سياسي در قرقيزستان و تحركاتي در برخي از مناطق ازبكستان و تاجيكستان ، پيش آمدن اتفاقاتي در داخل منطقه با نقش گروه هاي تروريستي و افراطي بعيد دانسته نمي‌شود. به اعتقاد عده‌اي از صاحب نظران در شرايط موجود ژئوپليتيكي آسياي مركزي تصميم گرفتن دولت‌هاي منطقه به نفع يكي از طرف‌ها يا سازمان‌هاي خارجي سخت‌تر از گذشته شده است زيرا در متن ناامني‌هاي افغانستان و تهديد تروريسم و افراط‌‌گرايي منطقه ، اين كشورها در چارچوب برنامه‌هاي متعددي خود را از يك جانب به روسيه و چين و از جانب ديگر به غرب و آمريكا پايبند كرده‌اند كه به راحتي صرف نظر نمودن از يكي از اين 2 طرف و به ويژه ناتو و آمريكا براي آنان مشكل خواهد بود.

مطالعات اوضاع واقعي سياسي و امنيتي آسياي مركزي به اين نتيجه منجر مي‌شود كه تنها چيزي كه مي‌تواند اين كشورها را متقاعد به ترجيح دادن يكي از اين گزينه‌ها كند خطر تهديد مستقيم به تداوم مديريت‌هاي موجود است كه دو انقلاب در ظرف پنج سال در قرقيزستان و اجراي برخي از چالش‌هاي سياسي و امنيتي در برخي ديگر از كشورهاي منطقه در همين راستا قابل بررسي مي‌باشد. ولي به باور تحليلگران در حال حاضر قطع نظر از اقدامات ناتو و آمريكا در تاجيكستان ، به طور واقعي روسيه نبض امنيتي اين فضا را در دست دارد و حضور پايگاه نظامي شماره 201 میلادی و مركز كنترل فضايي "آكنو " در قياس با هر طرف خارجي مسكو را در موقعيت استثنايي قرار مي‌دهد. ولي آيا اين وضع براي بلند مدت ادامه خواهد يافت؟

در اين ميان انتقاد كارشناسان روس از اقدامات پراكنده دولت" ميدويديف" در آسياي مركزي در متن فعاليت‌هاي گسترده آمريكا و ناتو به اين معناست كه نخبگان روسيه خواستار تهيه و تدوين سياست جامع اين كشور در رابطه با آسياي مركزي هستند. و آنگونه كه تا كنون آشكار شده است روسيه از طريق حمايت و يا امتياز دادن به يكي از كشورهاي منطقه اين كشورها را در برابر يكديگر حساس كرده است كه از نظر كارشناسان روش درستي نبوده در دراز مدت مي‌تواند منافع بلندمدت استراتژي مسكو را به چالش بكشد.در اين رابطه "الكساندر كنيازف " كارشناس مسائل سياسي منطقه ، گسترش همكاري كشورهاي آسياي مركزي با روسيه در چارچوب پيمان امنيت جمعي را به سود منطقه و مسكو ارزيابي كرده و با توجه به احتمال خروج نيروهاي ناتو و آمريكا از افغانستان برجسته‌تر شدن نقش اين سازمان در تامين ثبات و امنيت منطقه‌اي را قابل پيش‌بيني دانست زيرا در آن صورت اين پيمان ضامن اصلي امنيت كشورهاي آسياي مركزي خواهد شد./ ر

منبع: ایران شرقی