پايگاه اطلاع رساني «پاليتكوم رو»، 28 مي‌2010، در مقاله اي به قلم سرگئي ميخييف، معاون رئيس مركز فناوري‌‌هاي سياسي ، ضرورت توسعه روابط منطقه اي به ويژه با ايران در مورد كريدور شمال جنوب را مورد بررسي قرار داده است در اين مقاله آمده است : پيوستن روسيه به تحريم‌‌هاي ضد ايراني مي‌‌تواند بر توسعه كريدور شمال-جنوب در درياي خزر و تعاون در منطقه خزر با شركت ايران اثر منفي بگذارد. روسيه ‌با ‌عنايت ‌به ‌موقعيت ‌جغرافيايي ‌خود ‌هميشه ‌براي ‌حمل ‌و ‌نقل ‌اهميت ‌فراواني ‌قايل ‌بوده ‌است. ‌در ‌واقع، ‌تنها ‌دولت ‌خريد ‌بارها، ‌انتخاب ‌مسير، ‌انتقال ‌بارها ‌و ‌حفاظت ‌از ‌محموله‌‌ها ‌را ‌تأمين ‌مي‌كرد. ‌طي ‌ده سال‌ ‌اخير ‌در ‌نظام ‌حمل ‌و ‌نقل ‌كشور ( روسيه )‌تغييرات ‌ريشه‌اي ‌صورت ‌گرفته ‌است. ‌شركت‌هاي ‌گوناگون (فروشندگان، ‌حمل ‌كنندگان ‌و ‌دلالان) ‌در ‌روند ‌انتقال ‌بارها ‌شركت ‌مي‌‌كنند ‌كه ‌در ‌اين ‌بخش ‌رعايت ‌يك ‌سري ‌مقررات ‌بين ‌المللي ‌به ‌يك ‌امر ‌الزامي ‌تبديل ‌شده ‌است و ‌شركت‌هاي ‌خارجي ‌كه ‌از ‌سابقه ‌سرشار ‌فعاليت ‌در ‌بازار ‌برخوردارند، ‌وارد ‌بازار ‌روسيه ‌شده‌اند. بديهي است ‌كه ‌ايجاد ‌شرايط ‌مساعد ‌براي ‌انتقال ‌بارها ‌براي ‌اجراي ‌طرح‌‌هاي ‌ملي ‌اهميت ‌كليدي ‌دارد. ‌اجراي ‌شرايط و معيارهاي ‌حفاظت ‌از ‌محموله‌‌ها، ‌سرعت ‌بالا ‌و ‌قيمت ‌پايين ‌انتقال بار، ‌ايجاد ‌زيرساخت ‌توسعه ‌يافته ‌براي ‌ارائه خدمات ‌حمل ‌و ‌نقل، ‌سازماندهي ‌همكاري ‌نزديك ‌شركت ‌كنندگان ‌در ‌اين ‌روند ‌و ‌ايجاد ‌بزرگ‌راه‌‌هاي ‌مؤثر ‌و ‌كريدورهاي ‌حمل ‌و ‌نقل ‌از ‌جمله ‌شرايط ‌انتقال ‌با ‌موفقيت ‌بارها ‌محسوب ‌مي‌شوند. با ‌وجود ‌بحران اقتصادي ‌جاري، ‌سازمان ‌همكاري ‌و ‌توسعه ‌اقتصادي ‌پيشبيني ‌مي‌‌كند ‌كه ‌اقتصاد ‌جهاني ‌تا 15 ‌سال ‌آينده ‌شاهد ‌رشد ‌پايدار ‌خواهد ‌شد. ‌در ‌شرايط ‌رشد ‌اقتصادي ‌توليد ‌و ‌مصرف ‌مواد ‌انرژتيك، ‌تجهيزات ‌صنعتي ‌و ‌كالاهاي ‌مصرفي ‌افزايش ‌خواهد ‌يافت. ‌بديهي ‌است ‌كه ‌ابعاد ‌انتقال ‌اين ‌كالاها ‌نيز ‌رشد ‌خواهد ‌كرد. ‌ظرف 10-5 ‌سال ‌آينده ‌تبادلات ‌بازرگاني ‌بين ‌كشورهاي ‌اروپا ‌و ‌آسيا ‌به ‌ميزان 2-1.5 ‌برابر ‌افزايش ‌خواهد ‌يافت. ‌حتي ‌اگر ‌تعرفه‌‌هاي ‌استفاده ‌از ‌كانال ‌سوئز ‌در ‌سطح ‌فعلي ‌باقي ‌بماند ‌و ‌امكانات ‌بنادر ‌مربوطه ‌توسعه ‌يابد، ‌استفاده ‌از ‌مسيرهاي ‌جايگزين ‌نيز ‌لازم ‌خواهد ‌شد. ‌به ‌همين ‌علت ‌بحث ‌جدي ‌درباره ‌مسيرهايي ‌صورت ‌مي‌‌گيرد ‌كه مي توانند ‌حركت ‌محموله‌‌ها ‌را ‌سرعت ‌بخشيده ‌و ‌هزينه‌‌هاي ‌اين ‌روند ‌را ‌پايين ‌آورد. ‌مسيرهايي چون ‌خط ‌راه ‌آهن ‌سراسري ‌سيبري ‌و ‌طرح «تراسكا» ‌از ‌جمله ‌نمونه‌‌هاي ‌بارز ‌اين ‌مسيرها ‌هستند. ‌كشورهاي ‌زيادي ‌مايل‌اند ‌در ‌طرح‌هاي ‌ايجاد ‌مسيرهاي ‌جايگزين ‌ارتباطي ‌بين ‌اروپا ‌و ‌آسيا ‌سرمايه‌گذاري ‌كنند ‌تا ‌بارهاي ‌مكملي ‌به ‌سرزمين ‌خود ‌جلب ‌كنند. افتتاح ‌كريدور ‌شمال – ‌جنوب ‌در ‌مسير «بمبئي – ‌بندر ‌عباس – ‌بندر ‌اميرآباد – ‌انزلي- ‌درياي ‌خزر – ‌بندر ‌اولا – ‌سن ‌پترزبورگ» ‌مسير ‌جايگزين ‌سودمندي ‌است. ‌به ‌گفته ‌كارشناسان، ‌اين ‌مسير ‌جديد ‌مي‌تواند ‌زمان ‌انتقال ‌بارها ‌را ‌به ‌ميزان 12-10 ‌روز ‌نسبت ‌به ‌مسير ‌سنتي ‌دريايي ‌از ‌آسيا ‌به ‌اروپا ‌از ‌طريق ‌كانال ‌سوئز ‌و ‌درياي ‌مديترانه ‌كاهش ‌دهد ‌كه ‌در ‌حال ‌حاضر 35 ‌روز ‌طول ‌مي‌‌كشد. در صورت ‌ايجاد ‌زيرساخت ‌مناسب، ‌هزينه‌‌هاي ‌حمل ‌كالاها 20% ‌كاهش ‌خواهد ‌يافت. ‌انتظار ‌مي‌‌رود ‌كه ‌در ‌مرحله ‌اول ‌اجراي ‌اين ‌پروژه 15 ‌الي 20 ‌ميليون ‌تن ‌بار ‌از ‌اين ‌مسير ‌بگذرد ‌و ‌گردش ‌سالانه ‌بازرگاني ‌آن ‌به 10 ‌ميليارد ‌دلار ‌برسد. ‌و ‌اين ‌بدان ‌معناست ‌كه ‌شركت‌هايي ‌پيدا ‌خواهند ‌شد ‌تا ‌در ‌اين ‌مسير ‌سرمايه‌گذاري ‌كنند. از ‌نظر ‌روسيه، ‌امتداد اين ‌كريدور ‌ارتباطي ‌كه ‌از ‌چند ‌نوع ‌حمل ‌و ‌نقل ‌استفاده ‌مي‌‌كند، ‌بدان ‌معناست ‌كه اين ‌راه ‌تا ‌فنلاند ‌از ‌سرزمين 14 منطقه ‌روسيه ‌خواهد ‌گذشت. ‌درآمد ‌روسيه ‌از ‌محل ‌فعاليت ‌ترانزيتي ‌مي‌‌تواند ‌به 3 ‌ميليارد ‌دلار ‌در ‌سال ‌برسد. ‌منطقه ‌خزر ‌كه ‌از ‌منابع ‌معدني ‌و ‌بيولوژيكي ‌منحصر ‌به ‌فردي ‌برخوردار ‌است، ‌براي ‌توسعه ‌اين ‌مسير ‌اهميت ‌كليدي ‌دارد. ‌بر اين اساس، ‌مسأله ‌تعيين ‌رژيم ‌حقوقي ‌درياي ‌خزر ‌بايد ‌هرچه ‌زودتر ‌حل ‌شود. منطقه ‌آستراخان كه در ساحل درياي خزر واقع شده است، ‌با ‌عنايت ‌به ‌موقعيت ‌جغرافيايي ‌خود ‌مي‌‌تواند ‌به ‌قسمت ‌اساسي ‌روسي ‌كريدور ‌شمال – ‌جنوب ‌تبديل ‌شود. ميزان ‌انتقال ‌بارها از طريق كريدور شمال – جنوب ‌نه ‌تنها ‌به ‌وضعيت ‌اقتصادي ‌روسيه ‌بلكه ‌به ‌شرايط ‌جهاني ‌بستگي ‌دارد، ‌از ‌جمله ‌قيمت‌‌هاي ‌جهاني ‌منابع ‌طبيعي، وجود يا عدم وجود ‌ظرفيت‌‌هاي ديگر براي ‌حمل بارهاي تجاري، ‌قدرت ‌خريد ‌ايران، ‌هند، ‌چين ‌و ‌كشورهاي ‌اروپايي (به عنوان خريداران كالاهايي كه از اين مسير جابجا مي‌شوند). عامل مهم ديگر، شيوه عمل شركت‌هايي است ‌كه ‌در ‌خط ‌اروپا – ‌آسيا ‌كار ‌مي‌كنند ‌و 90% ‌كل ‌محموله‌‌ها ‌را ‌جابجا مي‌كنند. ‌آن‌ها ‌عادت ‌كرده‌اند ‌از ‌طريق ‌كانال ‌سوئز ‌كار ‌كنند ‌و ‌اعتقاد ‌دارند ‌كه ‌منتقل ‌كردن ‌بارها ‌به ‌كريدور ‌شمال-جنوب ‌با ‌خطرات ‌جدي ‌توأم ‌است. لذا بايد اين شركت‌ها را متقاعد كرد كه از كريدور شمال - جنوب استفاده كنند. توسعه ‌كريدور ‌شمال – ‌جنوب، ‌كار ‌مهم ‌سطح ‌دولتي ‌است ‌كه ‌تصميم ‌درباره ‌آن ‌بايد ‌بر اساس ‌پيش بيني‌‌هاي ‌مستدل ‌علمي درباره ‌توسعه ‌روابط ‌بازرگاني ‌روسيه ‌با ‌ايران ‌و ‌هند ‌و ‌چگونگي ‌روابط ‌بازرگاني ‌بين ‌كشورهاي ‌حاشيه ‌خليج ‌فارس ‌و ‌اروپا ‌اتخاذ ‌شود. برنامه‌ريزي ‌حجم ‌بارها ‌و ‌شرايط ‌انتقال ‌آن‌ها ‌و نيز ‌توسعه ‌زيرساخت ‌حمل ‌و ‌نقل ‌كشورهاي ‌عضو ‌پروژه ‌شمال-جنوب ‌بايد ‌به گونه‌اي‌ هماهنگ شود تا همه اعضاي پروژه سهم برابري ايفا كنند. تعامل ‌بين ‌المللي ‌در ‌اين ‌زمينه، ‌امري ‌است ‌ضروري. ‌به ‌نظر ‌مي‌آيد ‌كه ‌شوراي ‌هماهنگي ‌كريدور ‌شمال – ‌جنوب ‌بايد ‌فعال ‌تر ‌شود ‌تا ‌بتواند ‌مواضع ‌واحد ‌و ‌اعمال ‌هماهنگ ‌شده ‌كشورهاي ‌عضو ‌كريدور ‌را ‌طراحي ‌كند. ‌بدين ‌وسيله ‌مي‌‌توان ‌براي ‌جلب ‌بارهاي ‌تجاري ‌و ‌سرمايه ‌لازم ‌براي ‌توسعه ‌زيرساخت، ‌شرايط ‌مناسبي ‌ايجاد ‌كرد.فقدان ‌اين ‌برنامه ‌هماهنگ ‌شده ‌باعث ‌طرح ‌ديدگاه‌‌هاي ‌متفاوت ‌درباره ‌چگونگي ‌توسعه ‌اين ‌كريدور ‌بين ‌المللي ‌مي‌شود. ‌منافع ‌بعضي ‌شركت‌ها ‌در ‌نظر ‌گرفته ‌مي‌شود ‌ولي ‌اختصاصات ‌مالي ‌بودجه ‌فدرال ‌روسيه ‌براي ‌اجراي ‌بعضي ‌طرح‌‌هاي ‌مربوط ‌به ‌كريدور ‌شمال – ‌جنوب ‌به ‌موقع ‌پرداخت ‌نشده ‌و ‌براي ‌سال‌هاي ‌متمادي ‌منجمد ‌مي‌شود. ‌در ‌نتيجه، ‌زمان ‌توسعه ‌زيرساخت ‌حمل ‌و ‌نقل ‌در ‌خزر ‌به ‌تعويق ‌افتاده ‌و ‌روسيه ‌در ‌اين ‌منطقه ‌بزرگ ‌مواضع ‌سياسي ‌و ‌اقتصادي ‌خود ‌را ‌از ‌دست ‌مي‌‌دهد. ‌حتي ‌الآن ‌بنادر ‌ايراني ‌در ‌خزر ‌مي‌‌توانند ‌مقدار ‌دو ‌برابر ‌بيشتر ‌بارها ‌را ‌بارگيري ‌و ‌تخليه ‌كنند ‌تا ‌بنادر ‌روسي. كريدور ‌شمال – ‌جنوب ‌براي ‌اقتصاد ‌ايران ‌اهميت ‌فراواني ‌دارد. بنظر مي رسد ‌كه ‌درآمد ‌ايران ‌از ‌محل ‌ترانزيت ‌يك ‌ميليون ‌تن ‌بار ‌برابر ‌حد ‌اقل 100الي 125 ‌ميليون ‌دلار ‌آمريكا مي‌شود. ‌سرمايه‌گذاري‌‌هاي ‌طرف ‌ايراني ‌در ‌توسعه ‌اين ‌كريدور ‌مي‌‌تواند تا ‌حد 2 ‌ميليارد ‌دلار ‌افزايش يابد . از ‌همين ‌رو ‌است ‌كه ‌موضع‌گيري ‌ايران ‌براي ‌روسيه ‌اهميت ‌دارد. ‌ايران، ‌يكي ‌از ‌نيرومند ‌ترين ‌قدرت‌‌هاي ‌آسيا ‌از ‌نظر ‌جمعيتي، ‌اقتصادي ‌و ‌نظامي ‌است ‌كه ‌در ‌جو ‌سياسي ‌منطقه ‌نفوذ ‌زيادي ‌دارد. ‌ايران ‌از ‌امتيازات ‌مهم ‌مركز ‌ترانزيت ‌منطقه‌اي ‌برخوردار ‌است ‌و ‌مي‌‌تواند ‌به ‌ارتباط ‌بين ‌شرق ‌و ‌غرب ‌و ‌فعاليت ‌مسيرها ‌بين ‌قسمت ‌جنوبي ‌جامعه ‌مشترك ‌المنافع ‌و ‌اقيانوس ‌هند ‌مساعدت ‌كند ‌يا ‌موانع ‌ايجاد ‌كند. همه ‌كشورهاي ‌حاشيه ‌درياي ‌خزر ‌از ‌بنادر ‌ايران ‌استفاده ‌مي‌كنند. ‌ولي ‌فقط ‌يكي ‌از ‌سه ‌بندر ‌ايراني ‌در ‌خزر ‌به خط ‌راه ‌آهن ‌متصل ‌شده ‌است. ضمن ‌بررسي ‌اولويت‌هاي ‌روسيه ‌در ‌منطقه ‌خزر ‌بايد ‌خاطرنشان ‌كرد ‌كه ‌اين ‌منطقه، ‌مرحله ‌مهم ‌توسعه ‌خود ‌را ‌پشت ‌سر ‌مي‌‌گذارد ‌و ‌آن ‌مرحله ‌طراحي ‌نظريه ‌وجودي ‌اين ‌منطقه ‌است ‌كه ‌با ‌منافع ‌بين ‌المللي ‌روسيه ‌و ‌بسياري ‌از ‌كشورهاي ‌اروپا ‌و ‌آسيا ‌ارتباط ‌دارد. ‌طراحي ‌و ‌اجراي ‌سياست ‌مشخص ‌دولت‌هاي ‌منطقه ‌در ‌جهت ‌توسعه ‌امكانات ‌خزر، ‌امري‌حائز ‌اولويت است . ‌تشكيل ‌سازمان ‌همكاري ‌اقتصادي ‌خزر، ‌يكي ‌از ‌پيشنهادهايي ‌است ‌كه ‌مي‌‌تواند ‌براي ‌اجراي ‌اين ‌كار ‌مفيد ‌باشد. منطقه خزر از نظر توان خود در زمينه حمل و نقل مي‌‌تواند با مسيرهاي ديگر بين اروپا و آسيا رقابت كند. روسيه هم بايد بفهمد كه دير يا زود مجبور خواهد شد در منطقه خزر و در آسياي مركزي از منافع خود دفاع كند. توسعه زيرساخت حمل و نقل، حضور در شبكه‌‌هاي حمل و نقل منطقه و روابط با كشورهاي همسايه در اين زمينه، يكي از عوامل مهم ادامه نفوذ روسيه در منطقه است. حل و فصل اين مسأله مي‌‌تواند بر فعاليت ژئوپلتيكي روسيه اثر مثبتي گذاشته و توسعه تمام اقتصاد روسيه را تشويق كند.

منبع: سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو