مزایا و چالشهای پیوستن ایران به کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان
حسامالدین حجتزاده، پژوهشگر موسسه ابرار معاصر تهران
موضوع پیوستن یا نپیوستن جمهوری اسلامی ایران به پروژه کلان «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» بهعنوان بخش کلیدی پروژه عظیم «جاده ابریشم چین» موسوم به ابتکار «یک کمربند ـ یک جاده» چند سالی است که مطرح بوده و در ایران، منطقه و سطح بینالمللی بحثبرانگیز شده است.
موضوع پیوستن یا نپیوستن جمهوری اسلامی ایران به پروژه کلان «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» بهعنوان بخش کلیدی پروژه عظیم «جاده ابریشم چین» موسوم به ابتکار «یک کمربند ـ یک جاده» چند سالی است که مطرح بوده و در ایران، منطقه و سطح بینالمللی بحثبرانگیز شده است. در ماههای اخیر، اما این موضوع بیشازپیش مورد توجه رسانهها و تحلیلگران قرار گرفته است که دلایل مهم آن بدین قرارند: عملیاتی شدن صادرات کالا از هند به افغانستان ازطریق بندر چابهار؛ تأثیر احتمالی کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان در کاهش آثار منفی تحریمهای یکجانبه آمریکا برضد تهران؛ دعوت مکرر ایران از چین برای پیوستن به طرح توسعه بندر چابهار ازسوی هند و ابراز علاقه ضمنی پکن برای مشارکت در این طرح؛ تلاش پیگیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای سرمایهگذاری میلیارد دلاری در پروژه توسعه بندر گوادر ازسوی چین در جنوبغربی ایالات بلوچستان پاکستان و نزدیک مرز ایران و چابهار و حساسیت تهران در این مورد.
با توجه به اینکه پروژه کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان رقیب اصلی طرح توسعه بندر چابهار با کمک هند است، این پرسش مطرح میشود که حضور یا عدم حضور ایران در پروژه کلانی همچون «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» چه مزایا و منافع اقتصادی و سیاسیای برای تهران به همراه دارد. این مقاله همچنین چالشهای فراروی پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کریدور موردنظر را مورد بررسی قرار میدهد.
مزایا
1. زمینهسازی برای عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای (SCO)
با توجه به تلاشهای بیثمر ایران جهت کسب عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای در طول سالیان گذشته، بهنظر میرسد جمهوری اسلامی ایران ازطریق پیوستن به طرح کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان تا حد زیادی بتواند نظر مثبت چینیها را که به همراه روسیه دو قدرت اصلی در سازمان همکاری شانگهای بهشمار میروند، نسبت به حمایت مؤثر از عضویت دائم ایران در این سازمان مهم منطقهای جلب کند؛ بدینترتیب تهران خواهد توانست ضمن استفاده از ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای درجهت ارتقاء جایگاه منطقهای خود، با حمایت پکن، تلاشهای ائتلاف آمریکا ـ رژیم صهیونیستی ـ عربستان سعودی ـ امارات متحده عربی برای به انزوا کشاندن ایران را تا اندازهای خنثی سازد.
2. کاهش نسبی نفوذ عربستان و امارات و تقویت حضور ایران در پاکستان
سعودیها اواسط سال 2018 اعلام کردند که به «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» خواهند پیوست و با سرمایهگذاری کلان در «بندر گوادر» زمینه را برای تقویت مبادلات تجاری ریاض ـ اسلامآباد فراهم خواهند کرد. با رویکار آمدن دولت عمران خان نیازی در تابستان گذشته و گرایش او به افزایش همکاریهای اقتصادی و جذب سرمایهگذاری میلیارد دلاری عربستان و امارات متحده بهویژه در بخش زیرساختهای انرژی پاکستان که با تز پکن درزمینه لزوم برقراری توازن در روابط چین با سعودی و امارات و با جمهوری اسلامی ایران درتضاد است، احتمال میرود طرف چینی برای حضور کنترلشده ریاض و ابوظبی در پروژه «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» با هدف کاستن از حساسیت تهران، پاکستانیها را تحت فشار بگذارد، ضمنآنکه مشارکت احتمالی ایران در پروژه فوق، ضمن کمک به اسلامآباد برای رفع مشکلات اقتصادی و رفاهی پاکستانیها ازجمله در بخش استغال و تقویت زیرساختها میتواند ضریب نفوذ ایران در پاکستان را تا حد قابل توجهی افزایش بدهد. البته تحقق این امر به میزان لابی ایران با چین و مقاومت پکن در برابر فشارها و وعدههای متنوع سعودی و امارات نیز بستگی دارد.
3. تسهیل روند خروج ایران از زیر فشار تحریمها
رژیم تحریمهای یکجانبه آمریکا خواهناخواه بر اقتصاد و تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران آثار منفی میگذارد. چین نخستین شریک تجاری ایران و نیز یکی از پنج کشوری است که تا اواسط سال 2019 میتواند از امتیاز معافیت موقت از تحریمهای نفتی واشینگتن برضد ایران استفاده کند. بااینحال، درصورت پیوستن ایران به کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان، تهران میتواند بالقوه روی کمکهای پکن برای دور زدن تحریمها حساب کند.
4. تقویت همافزایی و کاهش تنش بین قدرتهای آسیایی
شاید در کوتاهمدت دستیابی به این هدف ممکن نباشد، اما در بلندمدت و با توسعه ضریب نفوذ «ابتکار یک کمربند ـ یک جاده» چین در سطح منطقه و جهان میتوان انتظار داشت که سطح تنش بین قدرتهای اقتصادی (چین و هند) و نظامی (ایران و پاکستان) در آسیا بهتدریج کاهش یابد. پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان، مشارکت همزمان احتمالی چین و هند در پروژه توسعه چابهار، و حضور فعال ایران در طرح توسعه بندر گوادر میتواند تحول بزرگی را در تجارت شرق و غرب آسیا و تجارت بینالمللی رقم بزند.
چالشها
نخست، مقامات پاکستان بهخصوص پس از آغاز نخستوزیری عمران خان مدعی بودهاند که کشورشان قصد دارد با ایران و چین، قراردادهایی را برای اجرای چند پروژه مهم که به ثبات اقتصادی پاکستان کمک فراوان خواهد کرد به امضا برساند. ازجمله عمران خان و اسد قیصر، رئیس مجلس پاکستان در جریان سفر وزیر امور خارجه ایران به اسلامآباد در اوت 2018 تأکید کردند که پروژه «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» به پاکستان کمک خواهد کرد که موقعیت اشتغالزایی برای مردم نواحی مختلف این کشور ایجاد شود و خواهان مشارکت تهران در این طرح شدند.
بااینحال، عملکرد دولت عمران خان در ماههای بعد، بهخصوص استقبال کمسابقه مقامات پاکستانی از وامها و سرمایهگذاری دوازده میلیارد دلاری عربستان و امارات در بخش انرژی پاکستان؛ امضای قراردادهایی بین دولت او و آن دو کشور برای ساخت چند پالایشگاه در محدوده کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان در همین چهارچوب؛ و سکوت معنادار اسلامآباد در برابر ابراز تمایل چین برای همکاری با ایران در پروژه «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» و در طرح توسعه بندر چابهار، همه حاکی از نفوذ فزاینده لابی ضد ایرانی ریاض ـ ابوظبی در ساختار حکومت پاکستان هستند. درواقع، عمران خان برخلاف وعده انتخاباتی خودش در زمینه تلاش برای حفظ موازنه در روابط پاکستان با ایران و عربستان عملاً با سرعت به سمت تحقق همکاریهای استراتژیک با ریاض در حرکت است.
دوم، ارتش بهعنوان سیاستگذار اصلی در پاکستان، بهطور سنتی به همکاری نظامی و امنیتی با آل سعود و آمریکاییها گرایش دارد و به انقلاب اسلامی و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران هرگز خوشبین نبوده است.
سوم، رقابت خصمانه دائم پاکستان و هند در جنوب آسیا موجب شده است که همکاری ایران با هند در بندر چابهار بهنحو چشمگیری به این رقابت دامن بزند. درواقع، طرف پاکستانی بهویژه ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان (آیاسآی) مشارکت دهلینو در توسعه چابهار را بهانهای برای تقویت نفوذ هند در مرزهای غربی پاکستان بهشمار میآورد و با آن برخورد امنیتی میکند. بنابراین، حتی اگر چین هم بخواهد، اسلامآباد مایل نیست ایران در کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان مشارکت داشته باشد؛ زیرا به ادعای پاکستان، حضور و سرمایهگذاری جمهوری اسلامی ایران در آن طرح، راه برای نفوذ خزنده هند در ایالت ناآرام بلوچستان پاکستان هموار میکند و به تنش بین دولت و جداییطلبان بلوچ در آنجا دامن میزند و این خود به معنای به تأخیر افتادن اجرایی شدن «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» خواهد بود.
چهارم، براساس شواهد موجود، پکن با وجود استقبال از مشارکت ایران در کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان و ابراز تمایل برای سرمایهگذاری در توسعه چابهار، در رقابت با هند سعی دارد با وارد کردن افغانستان به طرح کریدور اقتصادی، بهتدریج این کشور را از همکاری با ایران و هند در پروژه چابهار منصرف کند. دراینزمینه، پاکستان نیز با چین همکاری و همنوایی کامل دارد.
نتیجهگیری
با وجود امیدواری به همکاری چین و هند با ایران برای کاستن از فشارهای اقتصادی و سیاسی تحریمها، عواملی همچون رویکرد دوگانه این دو کشور و مقامات پاکستانی و افغان به ایران؛ کارشکنیهای آشکار و نهان آمریکا در مسیر تحقق «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» و توسعه چابهار؛ و آینده نامعلوم جنگ افغانستان بهدلیل سیاستهای توسعهطلبانه و همکاری پنهان واشینگتن ـ اسلامآباد در رقم زدن آینده موردنظرشان برای این کشور موجب میشود که درمجموع، چشمانداز پیوستن احتمالی ایران به پروژه کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان چندان روشن و امیدوارکننده نباشد.
منبع: موسسه ابرار معاصر تهران