نقش ایران در بازسازی عراق و سوریه

امیر جهانی

دنیای اقتصاد
منطقه‌ای سرشار از ناآرامی و آمیخته با جنگ و خون، چیزی نیست که کسی در خاورمیانه از حضور در آن احساس رضایت داشته باشد. منطقه‌ای که از هر گوشه آن بوی باروت به مشام می‌رسد و بسیاری از کشورهایش آن‌چنان درگیر جنگ و ویرانی شده‌اند که سال‌های سال طول خواهد کشید تا بتوانند مجددا روی رفاه و پیشرفت را به خود ببینند.
 

این کشورها به‌دلیل مشکلات عدیده و ریسک‌های سرمایه‌گذاری خود، عجالتا برای کشورهای خارج از منطقه جذابیتی ندارند تا با خیال راحت پا در آنجا گذاشته و فعالیت جدی انجام دهند. در این بین نقش کشورهای منطقه که به‌هرصورت دارای منافع مشترک با این مصیبت زدگان هستند بیش از هر وقت دیگری پررنگ می‌شود. عراق و سوریه به‌عنوان دو پیکر زخم خورده از تیغ تحجر، در سال‌های اخیر با مشکل جدیدی به نام داعش روبه‌رو بوده‌اند که اگر کمک ایران در آنجا نبود، قابل پیش‌بینی نیست که امروزه کل منطقه در چه وضعیتی قرار داشت. اما حال که به مدد کشور ما این غده سرطانی از منطقه دفع شده است، باید پرسید که مسوولان کشورمان چه برنامه‌ریزی مدون و مشخصی برای حضور اقتصادی در این کشورها و جبران ویرانی‌ها و تامین مایحتاج آنها دارند؟ صادرات کدام کالاها امروزه برای بازرگانان ما منطقی‌تر است؟ اولویت سرمایه‌گذاری در کدام بخش‌هاست و آیا برای بازار این کشورها استراتژی مشخصی تعیین شده است؟

بازاری که نباید واگذار شود

یحیی آل اسحاقرئیس اتاق مشترک بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و عراقعراق اساسا در شرایطی قرار دارد که به واسطه سال‌های متمادی حاکمیت حزب بعث و جنگ‌های متعدد و نیز شرایط جدیدی که در این کشور حادث شده، بستر مناسب برای سرمایه‌گذاری در تمامی حوزه‌ها را داراست. طیف گسترده‌ای از نیازها که از جدول کنار خیابان تا نیروگاه، پالایشگاه، مسکن و هرگونه زیربنای ممکن را شامل می‌شود.
بازاری که نباید واگذار شود

کمبودهایی که همه و همه نیازمند ورود و سرمایه‌گذاری جدید است، به نحوی که تا سال‌ها باید این کشور را به‌عنوان بازاری که در زمینه‌های مختلف دارای تقاضاست به حساب آورد. از سوی دیگر در زمینه منابع مالینیز باید گفت که این کشور با دارا بودن جمعیتی در حدود نصف ایران، دو برابر ما امکان صادرات نفت دارند و در این راستا برنامه‌ریزی‌هایی نیز انجام داده‌اند؛ بنابراین از نظر درآمدی نیز در صورتی که امنیت به این کشور بازگردد، توان تامین منابع لازم را خواهد داشت.

در سالیان گذشته به دلیل مشکلات امنیتی متعدد، کشورهای اروپاییرغبتی برای ورود به این بازار از خود نشان نمی‌دادند و بخش زیادی از بازار این کشور در اختیار ایران، ترکیه و چین قرار داشت، اما در دورانی که امنیت به این کشور بازگردد، قطعا در تمامی حوزه‌ها کشورهای دیگر نیز به‌عنوان رقیب ورود خواهند کرد. امروزه ۸۰درصد از خدمات فنی مهندسی ایران به این کشور صادر می‌شود، در زمینه مبادلات تجاری نیز این کشور پس از چین، رتبه دوم در صادرات کالا را به خود اختصاص می‌دهد، منتها شاهد هستیم که روز به روز با مشکلات جدی‌تری مواجه می‌شویم. به‌هرصورت توان سخت‌افزاری، نرم‌افزاری، فنی مهندسی، در کنار مزیت‌های قیمتی باعث شده است که از نظر آورده‌های اقتصادی نسبت به دیگران دارای مزیت‌های نسبی باشیم.

 منتها عوامل مختلفی دست به دست یکدیگر داده‌اند که ما را با مشکلات بیشتری مواجه می‌کند. یکی از این موارد، رویکرد دولت عراق است که برخلاف دوران ناامنی و ناآرامی‌ها، دیگر اقبالی نسبت به طرف ایرانی نشان نمی‌دهند. واقعیت این است امروزه که شرایط عراق تغییر کرده  است اولویت‌های آنها در روند مناسبات نیز تغییر پیدا کرده است. به‌هرصورت دیگر کشورها نیز به عراقبه چشم بازاری ۳۵۰ میلیارد دلاری نگاه می‌کنند که نمی‌توان به راحتی از آن چشم‌پوشی کرد. هنگامی که برخی از این کشورها، شرط حضور و اعطای کمک‌های خود را عدم همکاری عراقی‌ها با طرف‌های ایرانی عنوان می‌کنند، این انتظار به وجود می‌آید که دولت این کشور کمک‌های ایران در سال‌های گذشته را فراموش نکند. افزایش تعرفه گمرکی در برخی کالاهای صادراتی ایران به این کشور، ممنوعیت ورود برخی کالاها، مانع‌تراشی در بخش حمل و نقل و ...، همگی مسائلی هستند که در چند وقت اخیر به وجود آمده‌اند و باعث بروز برخی گله‌مندی‌ها از سوی فعالان و سیاسیون ایرانی نسبت به همسایگان عراقی شده است. مسائلی که در ترسیم افق مناسبات با این کشور باید مورد توجه قرار گیرند. ضمن اینکه باید به این موضوع نیز توجه شود که ایران تقریبا هیچ کالایی از این کشور وارد نمی‌کند در حالی که کشوری نظیر ترکیه، چیزی حدود ۴۰ درصد از نفت مورد نیاز خود را از عراق وارد می‌کند؛ موضوعی که به‌هرصورت در نحوه تصمیم‌گیری دولتمردان این کشور موثر است. باید مسوولان کشور ما به این بحث عنایت داشته باشند که ضرورت دارد مناسبات اقتصادی و تجاری با عراق از حاشیه به متن تبدیل شود و نگهداری دستاوردهای امنیتی که حاصل همکاری دو کشور بود، از طریق حوزه تجاری ممکن می‌شود و الا نتیجه همه زحمات از بین خواهد رفت. تدبیر حکم می‌کند که از تجربیات گذشته عبرت بگیریم و بازار این کشور را به راحتی به رقبای اقتصادی فعلی و آینده تقدیم نکنیم.

تردید عراقی‌ها در توسعه زیرساخت‌ها

حمید حسینیعضو هیات مدیره اتاق مشترک بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و عراقزمانی که از بازسازی عراق صحبت به میان می‌آید، باید به این نکته عنایت داشت که اساسا این موضوع به دو بخش مختلف قابل تفکیک است. بخش اول مربوط به ترمیم آثار ویرانگر حاصل از حضور داعش در این کشور است که طی سال‌های اخیر و از زمان شکل‌گیری، هزینه‌های گزافی را به این کشور تحمیل کرده است؛ اما حوزه دوم به استراتژی بلندمدت این کشور بازمی‌گردد که بر اساس آن، تصمیم دارند عراق از کشوری مصرف‌کننده و دارای سرانه تولید پایین به کشوری تولیدکننده و برخوردار از صنعت و زیرساخت تبدیل شود.
تردید عراقی‌ها در توسعه زیرساخت‌ها

در بخش اول شاهد هستیم که بازسازی عملا آغاز شده است و مردم پس از حاکم شدن آرامش نسبی و بازگشت به شهر و خانه‌های خود، به‌صورت آرام آرام در حال ترمیم خرابی‌های برجای مانده هستند؛ به نحوی که ملاحظه می‌شود بسیاری از مصالح ساختمانی صادراتی ایران به این کشور، به سمت مناطق درحال بازسازی گسیل می‌شوند. به‌عنوان مثال حجم بسیار زیادی شیشه روانه شهر موصل شده است یا بر اساس آمار فعلی، روزانه چیزی در حدود ۷۰ کامیون مصالح ساختمانی نیز از مرز باشماق به عراق صادر می‌شود. بنابراین بازسازی به این تعبیر که مردم خانه و کاشانه خود را تعمیر کنند، آغاز شده است. اما اینکه دولت عراق روند کلی بازسازی کشور را آغاز کرده باشد، نمی‌توان در عراق مشاهده کرد. در همین راستا دولت این کشور تصمیم دارد با برگزاری سمیناری در کویت با محوریت بازسازی این کشور، مشارکت بین‌المللی را برای همکاری در این پروژه جلب کند و همگی سهمی را بر عهده بگیرند. البته این کشور از منابع سرشاری برخوردار است و نیازی نیست دیگر کشورها کمک‌های بلاعوضی به آنها اختصاص دهند؛ اما دولتاین کشور انتظار دارد که از طریق اختصاص خطوط اعتباری، سرمایه‌گذاری‌های لازم صورت گرفته و طی چند سال آینده، با فرصت تنفسی که ایجاد می‌شود، دیون خود را بازپرداخت کند. شواهد و قرائن موجود نشان از این دارد که عراق جدید، علاقه‌ای ندارد که مثل سابق به ایران و سوریه وابسته باشد و ترجیح می‌دهد مناسبات بین‌المللی و منطقه‌ای خود را بیش از آنچه هست، گسترش دهد. به همین خاطر به نظر نمی‌رسد که تا قبل از برگزاری سمینار کویت، دولت عراق اقدامی جدی در جهت بازسازی صورت دهد و قدم خاصی برداشته شود. مذاکرات پراکنده‌ای با بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، کشورهای همسایه و دیگران درحال انجام است؛ اما مشکلات فعلی دولت بیش از آن چیزی است که بتواند توسعه خود را به‌صورت متمرکز آغاز کند.

با این وجود ضروری است تا ایران با انجام برنامه‌ریزی مناسب، ضمن اجرای سیاست‌های مناسب برای حفظ بازار موجود، زمینه ورود به دیگر بازارهای این کشور را مهیا کند. همچنین با ایجاد ارتباط با کشورهای خارجی که خط اعتباری برای عراق تعریف کرده‌اند، بستر همکاری مشترک با آنها را نیز فراهم آوریم. نفوذ، شناخت و ارتباطاتی که ما با همسایگان عراقی خود داریم، موضوعی است که می‌تواند در این بخش به‌عنوان انگیزه کشورهای اروپایی یا دیگران باشد که این نوع از همکاری با شدت و قدرت بیشتری انجام شود. همه این موارد به ما کمک می‌کند که در بازسازی عراق نقش داشته باشیم. اساسا مناسبات فی ما بین ایران و عراق محدودیت خاصی ندارد و برخی مسائل متفرقه نظیر مساله کردستان یا ظهور داعش، مسائلی نیستند که روابط مستحکم کنونی را بتواند خدشه‌دار کند. با این وجود بازشدن مرزهایی که در ماه‌های اخیر با برخی محدودیت‌ها مواجه شده‌اند، می‌تواند میزان همکاری و مبادلات ما را بیش از میزان فعلی افزایش دهد.

سوریه و سناریوهای پیش‌رو

علی اصغر جمعه‌ایرئیس اتاق بازرگانی سمناندر سال ۱۳۸۹ (قبل از آغاز جنگ داخلی در سوریه) میزان صادرات ایران به سوریه به رکورد ۵۱۵ هزار دلار رسید. آغاز جنگ داخلی در سوریه و گسترده شدن آن به بخش عمده‌ای از مناطق سرزمینی این کشور، باعث شد صادرات ایران به سوریه در سال ۱۳۹۳ تا حوالی ۱۰۰ هزار دلار نیز کاهش یابد.
سوریه و سناریوهای پیش‌رو

هرچند در سال گذشته،صادرات ایران به سوریه اندکی بهبود را به ثبت رساند و تا ۱۴۵هزار دلار رسید، اما هنوز تا دستیابی به رکورد سال ۱۳۸۹ فاصله زیادی باقی مانده است. مهم‌ترین مساله در باز‌سازی سوریهزیرساخت‌ها است و در مرحله دوم باید بر صنایع دیگر متمرکز شد. اولویت اصلی بعد از زیرساخت‌ها، عمران و ساخت و ساز است ولی باید بر این نکته تمرکز داشته باشیم که نیازهای سوریه باید کاملا مدیریت شده به فعالان اقتصادی توسط بخش اقتصادی وزارت امورخارجه با تحلیل مناسب ارائه شود. نکته قابل‌تامل این است که بازار سوریه قبل از جنگ داخلی در صنایع مصرفی بازار خوبی داشت و در بعضی حوزه‌ها مثل ماشین‌آلات حتی ورود خوبی داشتیم و اگر تجار ایرانی امنیت بیشتری داشته باشند قطعا بازار خوبی برای کلیه محصولات تولیدی خواهد بود.

از سوی دیگر باید توجه داشت که لازمه ورود به بازار سوریه این است که امنیت سرمایه‌گذاری در سوریه و برگشت سرمایه محفوظ باشد. باید شرایط دو کشور به گونه‌ای پیش برود که سرمایه‌گذار ایرانی بتواند در سوریه حضور داشته باشد و الا کشورهایی مانند ترکیه، روسیه، چین و.. بازار این کشور را قبضه خواهند کرد. در این زمینه اقدامات متعددی می‌توان انجام داد که یکی از آنها این است که ضمانت‌های اجرایی برای طرفین مهیا شود و دولت‌ها تا حد امکان تمامی تدابیر لازم را اجرایی کنند. همچنین برای ورود قدرتمند به این بازار، نیاز است تا با توسعه همکاری در بخش امور نمایشگاهی و تلاش برای کسب و تمدید مجوزهای قانونی اعطای تخفیف‌های نمایشگاهی، خود را تا حد امکان با بازارهای این کشور منطبق کنیم. در همین چارچوب، استمرار تعرفه ترجیحی بینایران و سوریه می‌تواند سیاستی باشد که به نفع ما خواهد بود. باید توجه داشت که با عنایت به اینکه کشور ما مرز مشخصی با سوریه ندارد، درشرایط فعلی بهترین نوع ارتباط تجاری هوایی است و به همین خاطر باید در زمینه گسترش زیرساخت، ارتباط‌های دیگر نیز فراهم شود.

هرچند سهم سوریه از مجموع تجارت ایران رقم کوچکی است، با این وجود ایران همواره جزو شرکای اصلی تجاری سوریه بوده است. بر اساس آخرین اطلاعات سازمان توسعه تجارت (به‌روز شده در آبان ۱۳۹۵)، ایران پس از عربستان‌سعودی (با سهم ۸/ ۲۲‌درصدی) و امارات (با سهم ۲/ ۱۱درصدی) سومین صادرکننده عمده کالا به سوریه است و ۳/ ۸ درصد از بازار واردات این کشور را در اختیار دارد. امروزه اقلام عمده صادراتی ایران به سوریه شامل فرآورده‌های کاتالیتیک، دستگاه‌های رادار، شیر خشک، هادی‌های برق، اوره،دوربین دوچشمی، مکمل‌های دارویی، مخمرهای زنده، پره های توربین گازی، ترانسفورماتورهای دی الکتریک، کابل‌های الیاف اپتیکی، آرد گندم، مکمل‌های دارویی، سایر هادی‌های برقی، شیر خشک صنعتی به شکل پودر، مخمرهای فعال، اوره، بوتان، پروپان، شیرآلات بهداشتی و آنتی‌سرم‌ها می‌شود. همچنین اقلام عمده وارداتی ایران از سوریه نیز شامل روغن زیتون، فسفات، زیتون، نخ، قراضه و ضایعات باتری، اسیدهای چرب، پلی اور‌تان‌ها، پارچه، مصنوعات پلاستیکی و ورقه‌های داغ‌زنی است.

تجربیات گذشته نشان داده حتی با وجود جنگ ۸ ساله ایران و عراق، زمانی که فضای مساعد ایجاد شد، توانستیم در امر بازسازیعراق مشارکت کنیم. بر همین اساس می‌توان گفت با تکیه بر این تجربیات، ایران این قابلیت را دارد تا در بازسازی سوریه حضور داشته باشد. اما این روند نیازمند موارد متعددی است که برخی از آنها را می‌توان مورد اشاره قرار داد. در این راستا ضرورت دارد زیرساخت‌های لازم از طرف دولت‌های سوریه و ایران فراهم شود. همچنین وزارت امور خارجه ایران باید نیازمندی‌های لازم در ساخت و ساز سوریه را احصا کرده و این موارد را در اختیار اتاق‌های بازرگانی و فعالان اقتصادی به اشتراک بگذارد و اینکه مراودات پولی، مالی و لجستیکی با سوریه باید مشخص شود. نمی‌توان بدون اینکه شبکه نقل‌وانتقال پول و سیستم مبادلات بانکی بین دو کشور مشخص باشد، فعالیت خاصی انجام داد. برقراری خط اعتباری بین ایران و سوریه باید لحاظ و ترتیبی اتخاذ شود تا مراودات در قالب خدمات فنی و مهندسی و کالایی باشد.

صادرکنندگان کالا و خدمات فنی و مهندسی ایرانی باید از تجربه گذشته در مورد کشورهای همجوار آموخته باشند و با تکرار اشتباهات قبلی، دوباره همانند کشورهای CIS بازار را از دست ندهند. به‌عنوان مثال در دهه گذشته نفوذ کالای ایرانی در جمهوری آذربایجان کاملا مشهود بود ولی متاسفانه به علت فراهم نشدن شرایط رقابت از سوی دولت، این بازارها را از دست داده‌ایم.شاید به جرات بتوان گفت اکثر زیرساخت‌های صنعتی و غیرصنعتی سوریه ویران شده است، به‌طوری که کارشناسانسازمان ملل میزان خرابی‌ها و جبران آن را تا مرز ۲۵۰ میلیارد دلار برآورد می‌کنند و سوریه نیازمند این میزان سرمایه‌گذاری است. رقمی که از محل ایجاد خطوط اعتباری کشور‌های خارجی، کمک‌های بلا‌عوض و سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های خارجی امکان‌پذیر خواهد بود. اما با توجه به سابقه روابط تجاری ایران و سوریه و ویرانی تمامی زیرساخت‌ها در سوریه امکانات فنی مهندسی و سرمایه‌ای همراه با صادرات کالاهای مصرفی توسط ایران در سوریه می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

 ۱-اجرای پروژه‌های صنایع ساختمانی(مخصوصا سیمان) و سایر مصالح و مواد ساختمانی.

۲- کمک و بازسازی نیروگاه‌های تولید برق.

۳- کمک و بازسازی کارخانه‌های تولید و مونتاژ خودرو اعم از سواری و باری و اتوبوس‌های مسافربری.

۴- کمک و بازسازی بنادر و جاده‌ها – کمک به بازسازی و تاسیسات پالایشگاهی فرآورده‌های نفتی.

اولویت‌ها در کمک به بازسازی زیرساخت‌های سوریه به ترتیب عبارتند از: بازسازی صنایع خودرو نیروگاه‌ها – صنایع ساختمانی و راهسازی.سابقه تجاری بین ایران و سوریه نشان می‌دهد: بیشتر شامل سرمایه‌گذاری مشترک در زمینه فروش، مونتاژ و ساخت انواع خودروی سواری، باری و مسافربری (مانند اتوبوس) است. به‌طور مثال گروه خودروسازی سایپا حدود ۱۰هزار خودروی پراید به منظور استفاده در خطوط تاکسیرانی به آن کشور صادر کرده و ترتیبات مونتاژ خودروی سمند نیز در آن کشور فراهم شده است؛ این خودرو در سوریه با نام تجاری شام شناخته می‌شود و تعداد مونتاژ آن تا سال ۱۳۹۰ بالغ بر ۲۵۰۰ دستگاه بوده است.

همچنین به منظور فراهم کردن برق مصرفی در سوریه، شرکت مپنا اقدام به مشارکت در ساخت نیروگاه‌های سیکل ترکیبی برق به مقدار سه واحد هر نیروگاه ۱۶۰ مگاوات کرده است. قرارداد ساخت این نیروگاه‌ها در سال ۱۳۸۶ منعقد شد  اساسا با توجه به مناسبات سیاسی و امنیتی حاکم بر سوریه، میزان فعالیت شرکت‌های دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی بستگی زیادی به آینده سیاسی و امنیتی آن کشور خواهد داشت. برای مثال اگر رئیس‌جمهور فعلی یعنی آقای اسد بر سر قدرت بماند و اکثریت قدرت را در دست داشته باشد، به منظور جبران حمایت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران، دست فعالان اقتصادی و فنی مهندسی ایرانی در آن کشور باز خواهد بود، ولی اگر در انتخابات آینده مجبور به تقسیم قدرت در سوریه شوند، این میزان باتوجه به رقبای مذکور، محدودتر خواهد شد. همچنین اگر قدرت سیاسی کلا به گروه یا شخص دیگری انتقال یابد، به احتمال بسیار زیاد به خاطر سابقه روابط ایران و سوریه در طول سالیان اخیر، فعالیت در حوزه‌های اقتصادی و فنی مهندسی نیز بسیار محدود خواهد شد. در هر حال در آینده نه چندان دور، گردانندگان قدرت حکومتی در سوریه، روشنگر اوضاع فی مابین خواهند بود.

مزیت‌های ایران در دوران پساجنگ

عليرضا ميرويسيکارشناس روابط بين الملل و سرمایه‌گذاری خارجیبررسی استمرار روابط استراتژیک ایران و سوریه را می‌توان در چارچوب رئالیسم تدافعی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. تاریخچه شکل گیری روابط استراتژیک ایران و سوریه و استمرار آن در روابط بین‌الملل در چارچوب نظریه موازنه تهدید (Balance of threat) استفان والت به‌عنوان نظریه‌پرداز رئالیسم تدافعی قابل بررسی است.
 

استفان والت (Walt) می‌گوید: علاوه بر قدرت نظامی به‌عنوان یکی از مولفه های قدرت که در مقابل آن کشورها دست به اتحاد می‌زنند یا واکنش نشان می‌دهند باید سایر مولفه‌‌های قدرت از قبیل موارد ذیل وجود داشته باشد تا تهدید محسوب شود: قابلیت‌های قدرت یا انباشت قدرت(aggregate power)، مجاورت جغرافیایی(Geographic proximity) و نیات تهاجمی(aggressive intentions).

در واقع، روابط استراتژیک ایران و سوریه در قالب دفاع از دولت بشار اسد با توجیه حفظ موازنه تهدید منطقه‌ای ایران علیه اسرائیل و آمریکا تقویت و ادامه یافت. بر اساس نظریه استفان والت ائتلاف و اتحاد موجب ثبت روابط و استمرار دو کشور می‌شود. چگونه است دو کشور زبان و فرهنگ مشترک ندارند، شهروندان از نژادهای مشابه برخوردار نیستند، اشکال حکومت آنها متمایز است، اما قوی‌ترین و عمده‌ترین اتحاد‌ها alliance نه coalition را در کل خاورمیانه تشکیل داده‌اند و چرا روابط استراتژیک ایران و سوریهتاکنون ادامه داشته است؟ تلاش می‌شود تا اجزای نظریه استفان والت بر استمرار روابط دو کشور منطبق شود: یعنی ۱) مولفه‌های قدرت که قبلا ذکر شد، ۲) مساله ایدئولوژی در روابط بین دو کشور و ۳) کمک‌های خارجی و نفوذ.

چند عامل محوری موجب تهدیدات مشترکی در منطقه خاورمیانه شد که این دوکشور را به سمت تقویت روابط استراتژیک در چارچوب موازنه تهدید هدایت کرد: ۱) پیروزی انقلاب اسلامی 1979، 2) حادثه 11 سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان ۲۰۰۱ و عراق۲۰۰۳، ۳) بهار عربی در منطقه خاورمیانه. به این ترتیب یک ائتلاف ساده ظاهرا غیر محتمل بین ایران و سوریه که متشکل از ملاحظات مشترک استراتژیک (تهدید‌های امنیتی مشترک) است، منجر به اتحاد alliance بین دو کشور می‌شود. برای مثال مواضع ایران در مقابل تهدید صدام که این تهدید با توجه به محور استراتژیک ایران و سوریه به‌دلیل مجاورت جغرافیایی ایجاد می‌شود. از طرف دیگر سوریه نقشی حیاتی در اتصال استراتژیک ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیک دارد بنابراین بازی با حاصل جمع صفر رقم ایجاد می‌شود.

حوزه روابط استراتژیک ایران و سوریه

برخلاف اینکه تصور رایج مبنی بر اینکه مواضع ایدئولوژیک (Ideology and Alliance formation) در شکل‌گیری اتحادها مهم هستند، والت ایدئولوژی را زیاد موثر نمی‌داند؛ زیرا می‌گوید ممکن است کشورها با دارا بودن ایدئولوژی مشابه مثل چین و روسیهمارکسیستی و لنینیستی یا مثل کشورهای عربی مثل مصر و سوریه (پان عربیسم) می‌توانند اتحاد alliance با دوام داشته باشند؛ اما بر سر اینکه چه کسی رهبر اتحاد شود به جان هم می‌افتند. مثلا در رابطه با پان‌ترکیسم غیر از ترکیه، قرقیزستان و ازبکستان، همدیگر را قبول نمی‌کنند بر سر اینکه کدام رهبری را بر عهده بگیرند منازعه دارند.

در حوزه سیاست بین‌الملل به ویژه سیاست خارجی کشورها ابزارهای اتحاد (the instruments of Alliance) از نظر والت مهم هستند به آن معنا که ابزار کمک و نفوذ (Aid and penetration) می‌توانند باعث شوند تا اتحاد سریع‌تر انجام شود برای مثال به موارد زیر در روابط بین الملل توجه کنید: ۱ -برخی معتقدند کمک به کشورها را می توان در این چارچوب تئوریک به‌عنوان کمک و نفوذ قلمداد کرد. برای مثال برخی کمک‌های ایران به سوریه در زمان جنگ عراق را در حوزه نفوذ تاثیرگذار می‌پندارند. ۲- در رابطه با شوروی سابق و آمریکا: کمک‌های خارجی آنقدر زیاد است که با استفاده از این دو ابزار کمک و نفوذ (Aid and penetration) کشورها را به اردوگاه خودشان می‌کشانند؛ یعنی می‌توانند کشورهای B را نسبت به کشورهای A سمپاتی و اعمال نفوذ کنند تا برای مثال اتحاد بین اسرائیل و آمریکا استراتژیک نشود. البته می‌تواند دو طرفه باشد مثلا کشورهای A با استفاده از نفوذ کمک‌های آموزشی، فرهنگی یا نخبگان در کشور B سمپاتی کنند؛ مثلا اسرائیل از طریق یهودیان آمریکا هم می‌تواند آیپک قوی، پایدار و بادوام داشته باشد.

حوزه روابط اقتصادی ایران و سوریه

اما در حوزه اقتصاد بین‌الملل، روابط بین کشورها با توجه تئوری هزینه و فایده اقتصادی (cost & benefit) به ویژه در رابطه با ایران و سوریه قابل بررسی است. هرچند نقش اقتصادی ایران در سوریه پیش از درگیری‌های داخلی آن کشور کم بود، اما چرا منافع اقتصادی ایران در آن کشور در حال افزایش است و به همین علت دفاع از آن کشور ضرورت دارد. چرا ایران با توجه به تغییرات روابط سوریه با کشورهای همسایه‌اش به خصوص پس از آغاز درگیری‌ها جایگاه خاصی در سوریه پیدا کرده است. سرمایه‌گذاری ایران در سوریه برخلاف همکاری استراتژیک بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ میلادی میان سوریه، ترکیه و قطر شکل گرفته بود که سوریه را در رتبه چهارم جذب سرمایه‌گذاری خارجی از سوی کشورهای عرب منطقه قرار داده بود، تفاهم‌نامه‌هایی که برای بسط روابط و همکاری‌های اقتصادی میان ایران و سوریه در سال‌های پیش از آن به امضا رسیده بود تا زمان بروز ناآرامی‌های سوریه به مرحله اجرایی نرسید. ایران دقیقا در زمینه اقتصادی برخلاف دیگر کشورهای منطقه عمل کرده است و پس از اینکه زیرساخت‌ها و بخش تولید سوریه در زمان جنگ از بین رفت وارد بازار سوریه شد و قراردادهایی برای بازسازی این بخش‌ها به امضا رساند. از جمله این پروژه‌ها می‌توان به پروژه‌های زیرساختی، مواد غذایی و خدمات بهداشتی و درمانی در کنار ارائه وام به دولت سوریه برای خرید محصولات ایرانی اشاره کرد.  در زمینه اقتصادی انجام پروژه‌های زیربنایی مانند ساخت کارخانه سیمان، سیلوهای گندم، بازسازی گروه‌های برق، ساخت و فروش انواع واگن، ایجاد کارخانه‌های تولید خودرو، احداث کارخانه‌های تولید شیشه و احداث نیروگاه بخشی از روابط دو جانبه را تشکیل می‌دهد. علاوه بر مزیت حضور شرکت‌های ایرانی در سوریه، به نظر می‌رسد جایگاه ایران در شرایط اقتصاد پس از پایان جنگ سوریه راه را برای دسترسی بهتر به بازار جهانی گاز طبیعی نیز هموار کند. در سال ۱۳۹۲ وابستگی مالی سوریه به منابع مالی ایران باعث شد ایران بتواند یک معاهده خط لوله گازی را به نفع خود به امضا برساند که به موجب آن گاز طبیعی ما از طریق عراق و سوریه به مقصد اروپا انتقال یابد. هرچند درگیری‌های سوریه مانع از ادامه ساخت این خط لوله شده است. در صورتی بازسازی سوریه پس از جنگ برای شرکت‌های ایرانی می‌تواند فرصت  اقتصادی بزرگی محسوب شود که ایران بتواند موقعیت خود را در دوران پساجنگ همچنان حفظ کند. به این ترتیب می‌تواند برای مثال در زمینه زیر ساخت در آن کشور به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده سیمان نقش فعالی در پروژه‌های بازسازی آن کشور ایفا کند. از طرف دیگر هر چند حمایت سیاسی از سوریه برای حفظ منافع اقتصادی مان توجیه‌پذیر است، اما دو موضوع مهم در این زمینه وجود دارد؛ اولا گفته می‌شود که حضور شرکت‌های ایرانی برای مشارکت در پروژه‌های سوریه به واسطه خلأ شرکت‌های خارجی و سرمایه‌گذاران خارجی یک مزیت نسبی است، اما از سوی دیگر گفته می شود که این کمترین کاری است که سوریه در قبال کمک‌های دریافتی از ایران در طول چهار سال گذشته می‌تواند برای ما انجام بدهد.

یعنی به اعتباری، این پروژه‌ها سودآور نیستند؛ چون به ازای کمک‌های مالی قبلا ارائه شده به آن کشور به دست آمده‌اند. دوم اینکه افق سیاسی سوریه نامطمئن است. گفته می شود که هیچ تضمینی وجود ندارد که اسد بر مسند قدرت بماند و اگر او برود هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت تا با شرکت‌های خارجی یا سرمایه‌گذاران خارجی در آن زمان رقابت ایجاد نشود و در آن شرایط آیا برتری نسبی شرکت‌های ایرانی در بازار سوریه محفوظ می ماند یا خیر؟ در نهایت با ترسیم شرایط مزبور آن وام‌هایی که به آن کشور اعطا شده، در چه وضعیتی قرار می‌گیرند.