ولی کوزه گر کالجی: انتخاب مجدد حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، علاوه بر آثار و نتایج داخلی مهمی که در عرصه سیاست داخلی ایران به دنبال داشت، در عرصه سیاست خارجی نیز حاوی پیامدهای مهمی است که تثبیت گفتمان تعامل، تنش زدایی، مقابله با ایران هراسی و امنیتی شدن ایران و دیپلماسی پویا در قبال روابط ایران با ساير کشورها به ویژه همسایگان و سازمان‏هاي بين‏المللي در کانون آن قرار دارد. در دولت یازدهم ج. ا. ایران کوشش شد در فضای پس از توافق هسته ای (برجام) و در شرایط پرالتهاب حاکم بر خاورمیانه عربی، توجه بیشتری به مناطق آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان یکی از مناطق مهم پیرامونی ایران صورت گیرد و در این راستا، توفیقات مهمی نیز حاصل شد؛ هر چند نقدهایی نیز بر رویکرد و عملکرد سیاست خارجی ایران در این مقطع وارد است. در یاداشت تحلیلی پیش رو، کوشش می شود با مرور تحلیلی جایگاه مناطق آسیای مرکزی و قفقاز در دولت نخست حسن روحانی، درک بهتری از انتظارات آتی و چشم انداز سیاست خارجی ایران در قبال این مناطق حاصل شود.
کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز در سیاست خارجی ایران: میراث گذشته و چشم انداز پیش رو
 
ایراس: پس از طرح مساله هسته ای ایران در سال ٢٠٠٣ میلادی و متعاقب آن انتقال پرونده هسته ای ایران از آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2006 میلادی و صدور قطعنامه های تحریم علیه ایران شامل قطعنامه‌های ۱۷۴۷ (مارس ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (مارس ۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (سپتامبر ۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (ژوئن ۲۰۱۰) و نیز به موازات تحریم های یک جانبه اتحادیه اروپا و کنگره آمریکا، سیاست خارجی ایران به ویژه در ابعاد اقتصادی، دارای چالشی نوین و دشوار در ارتباط با مناطق آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی شد و این امر موجب تشدید چالش ها و مشکلات سنتی ایران در قبال این مناطق شد (1). بنابراین، دولت نخست حسن روحانی در شرایطی در مرداد 1392 (اوت 2013) روی کار آمد که ایران در قبال مناطق آسیای مرکزی و قفقاز با چالش های جدی مواجه بود. «امنیتی شدن ایران» (Securitization of Iran) و تشدید «ایران هراسی» (Iranophobia) تحت فشار قرار گرفتن کشورهای منطقه از سوی قدرت های بزرگ برای ارتباط با ایران، کاهش حجم مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با کشور های منطقه، شکل گیری شبکه های ناسالم و غیر شفاف اقتصادی در سطح منطقه، تاثیر فضای تحریم و تهدید در فرایند تبدیل عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و بهره برداری رقبای سنتی ایران از جمله آسیب های مهمی بود که ایران در مقطع روی کارآمدن دولت نخست حسن روحانی در سطح مناطق آسیای مرکزی و قفقاز با آن مواجه بود.
 
آغاز تغییر نسبی فضای سیاسی و روانی ایران در سطح مناطق آسیای مرکزی و قفقاز با حضور رهبران و مقامات ارشد کشورهای این مناطق در مراسم تحلیف حسن روحانی در مرداد 1392 (اوت 2013) قابل مشاهده بود. قربانقلی بردی محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان؛ سرژ سارگیسیان، رئیس جمهور ارمنستان؛ اوگتای اسداف، رئیس مجلس جمهوری آذربایجان؛ ایلگیزر صابراف، رئیس مجلس سنای ازبکستان؛ کآنستانتینه سورگو لازره، وزیر دولتی گرجستان، امام علی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان؛ و نور سلطان نظربایف، رئیس جمهور قزاقستان در مراسم رسمی تحلیف حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی حضور یافتند که گویای توجه جدی رهبران و مقامات کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به روی کارآمدن دولت جدید در ایران با گفتمان متفاوت در عرصه سیاست خارجی بود. این روند با توافق هسته ای ایران با قدرت های بزرگ (برجام)، شرایط پرالتهاب حاکم بر خاورمیانه عربی و توجهی که تیم جدید دستگاه دیپلماسی به مناطق آسیای مرکزی و قفقاز نشان داد، موجب شد تحرک تازه ای در رویکرد سیاست خارجی ایران به کشورهای این مناطق ایجاد شود. در این روند، توفیقات مهمی حاصل شد؛ هر چند نقدهایی نیز بر رویکرد و عملکرد سیاست خارجی ایران در این مقطع وارد است. اکنون با انتخاب مجدد حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب ایران که به معنی تثبیت گفتمان و سیاست خارجی این دولت در چهار سال آینده خواهد بود، با مرور تحلیلی جایگاه مناطق آسیای مرکزی و قفقاز در دولت نخست حسن روحانی می توان درک بهتری از انتظارات و چشم انداز سیاست خارجی ایران در قبال کشورهای این مناطق در دولت دوم حسن روحانی داشت که در ادامه به موارد و نکات مهم آن اشاره می شود.
 
1- بدون تردید، در سطح منطقه قفقاز جنوبی، مهم ترین دستاورد دولت اول حسن روحانی، توسعه قابل توجه مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان و عبور دو کشور از شرایط سرد و بعضاً پرتنش سال های 2007 تا 2013 بود که نماد بارز آن بیش از 5 دیدار دوجانبه (3 سفر الهام علی‌اف به تهران و دو سفر حسن روحانی به باکو) و نیز 3 دیدار چندجانبه در استانبول (سیزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی)، نیویورک (اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد) و داووس (چهل و چهارمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد) بود. شکل‌گیری مکانیسم سه‌جانبۀ ایران‌ - آذربایجان- ‌روسیه برای تحقق کریدور شمال‌- جنوب، به‌ویژه با اتصال شبکۀ ریلی سه کشور، نیز نشانۀ دیگری از توسعۀ مناسبات تهران‌- باکو بود. در دولت دوم حسن روحانی، انتظار می رود مسیرهای باقیمانده شبکه ریلی قزوین- رشت- آستارا به مرحله عملیاتی برسد و به موازات حضور ایران در عرصه اقتصادی جمهوری آذربایجان به ویژه توسعه فاز دوم میدان گازی شاه دنیز، با پیگیری مذاکرات دو جانبه برای رفع برخی اختلاف نظرها در مورد قیمت گاز صادراتی به اروپا، زمینه مشارکت ایران در خطوط لوله ترانس آدریاتیک (تاپ) و خط لوله گازی ترانس آناتولین (تاناپ) فراهم شود که در صورت تحقق، تحول مهمی در افزایش نقش و جایگاه ایران و جمهوری آذربایجان در تامین انرژی اروپا به ویژه در شرایط تداوم اختلاف اروپایان با روسیع در قبال بحران اوکراین خواهد بود.
 
2- روابط ایران و ارمنستان در دولت نخست حسن روحانی به روند باثبات گذشته حاکم بر دو کشور ادامه داد و لغو رژیم روادید (ویزا) میان دو کشور محقق شد، اما در قیاس با روابط دو جانبه ایران و جمهوری آذربایجان توسعۀ متوازنی را در این مقطع تجربه نکرد. از طرف ارمنستان، رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس مجلس ملی و وزیر امور خارجه (2 مرتبه) به ایران سفر کردند، اما در مقابل سفر رئیس‌جمهوری ایران در آذر 1395 (دسامبر 2016 میلادی) و به فاصلۀ 3 سال از حضور سرژ سارگسیان در مراسم تحلیف حسن روحانی در مرداد 1392 (اوت 2013 میلادی) صورت گرفت. هر چند، سفر اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهوری ایران، به ایروان در اکتبر 2015 میلادی و دو سفر جواد ظریف، وزیر امور خارجۀ ایران تا اندازه‌ای از شکاف ایجادشده در روابط نامتوازن ایران با جمهوری آذربایجان و ارمنستان کاست، اما با توجه به 8 دیدار دوجانبه و چندجانبۀ رؤسای جمهور ایران و جمهوری آذربایجان در مقابل 2 دیدار رؤسای جمهور ایران و ارمنستان، نسبت به دوره‌های قبل عدم توازن بیشتری در سطح کلان عرصۀ دیپلماسی شکل گرفت. در دولت دوم حسن روحانی، این انتظار می رود که روابط دیپلماتیک تهران با ایروان سطح مطلوب تر و متوازن تری را تجربه کند و ایران با جدیت و توجه بیشتری به کوشش دولت ارمنستان برای اجرایی شدن «برنامه سرمایه گذاری کریدور جاده ای شمال – جنوب» به ویژه بازسازی مسیر زمینی ارمنستان- گرجستان و احداث خط راه آهن ایران- ارمنستان نشان دهد که به موازات خط راه آهن ایران و جمهوری آذربایجان، منجر به شکل گیری دو کریدور مهم ارتباطی برای ایران در سطح منطقه قفقاز جنوبی خواهد شد.
 
3- روند مناسبات ایران و گرجستان در دولت نخست حسن روحانی، سطح بالایی را تجربه نکرد و با وجود رفت و آمد هیئت‌های مختلف و برقراری مجدد رژیم لغو ویزا میان دو کشور، سطح بالایی را تجربه نکرد که نماد بارز آن عدم دیدار رسوای جمهور دو کشور در تهران و تفلیس طی چهار سال گذشته است. با این وجود، روند مناسبات دیپلماتیک ایران و گرجستان از ابتدای سال ٢٠١٧ میلادی وارد مرحله جدیدی شد. سفر جانلیدزه، وزیر خارجه گرجستان به تهران برای شرکت در مراسم یادبود مرحوم هاشمی رفسنجانی در ژانویۀ 2017 میلادی، سفر محمدجواد ظریف به تفلیس در ١٨ آوریل ٢٠١٧ میلادی که نخستین سفر ایشان به گرجستان در دوران تصدی مسئولیت وزارت خارجه بود و متعاقب آن، سفر گئورگی کویریکاشویلی، نخست وزیر گرجستان به تهران در ٢٢ آوریل ٢٠١٧ میلادی (تنها یک هفته پس از سفر جواد ظریف به گرجستان) گویای تحول جدید و متفاوتی در روابط ایران و گرجستان بود. در دولت دوم حسن روحانی، این انتظار می رود که زمینه دیدار روسای جمهور دو کشور فراهم شود. اهمیت این دیدار از آن رو است که در عرصه مناسلات دیپلماتیک بین دو کشور، بعد از سفر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران به تفلیس در آوریل ١٩٩٥ میلادی و سفر میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهور وقت گرجستان به تهران در اوت ٢٠٠٤ میلادی، دیگر دیداری میان روسای جمهور ایران و گرجستان در پایتخت های دو کشور صورت نگرفته است. قرار گرفتن ایران در شرایط مناسب دیپلماسی اقتصادی پس از توافق هسته ای، لغو نظام روادید (ویزا) برای شهروندان دو کشور که زمینه بسیار مناسبی را برای توسعه صنعت گردشگری میان شهروندان دو کشور به ویژه با توجه به حضور هزاران گرجی در فریدون شهر اصفهان و سایر مناطق ایران فراهم ساخته است، ظرفیت ها و توانایی های شرکت های ایرانی در ساخت سد و نیروگاه‌های برق ــ آبی و نیز ساخت پالایشگاه و تأسیسات بندری در بندر باتومی گرجستان، گسترش همکاری های ترانزیتی ایران و گرجستان در چهارچوب کریدور شمال- جنوب که موجب اتصال بندرعباس در خلیج فارس به بندر باتومی در ساحل دریای سیاه می شود، اتصال شبکه برق ارمنستان، گرجستان، روسیه و ایران از سال ٢٠١٨ میلادی و صادرات گاز طبیعی ایران به گرجستان از طریق ارمنستان، از زمینه ها و ظرفیت های بسیار مناسب همکاری های ایران و گرجستان در حوزه های اقتصادی و تجاری به شمار می رود. تحقق این اهدف نیازمند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی جدیدی از سوی رهبران و مقامات هر دو کشور است تا ایران و گرجستان بتوانند فضا و شرایط جدیدی را برای همکاری متقابل شکل دهند.
 
4- اما در سطح منطقه آسیای مرکزی، بدون تردید مهم ترین چالش دولت اول حسن روحانی، سردی و تنش در مناسبات سنتی و نزدیک ایران و جمهوری تاجیکستان بود. با وجود شرکت امام علی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان در مراسم رسمی تحلیف حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی در مرداد 1392 (اوت 2013) و سفر حسن روحانی به تاجیکستان در سپتامبر 2014 میلادی (شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای) که نوید بخش تداوم روابط سنتی و نزدیک گذشته تهران و دوشنبه بود، اما پیامدهای منفی شبکه مالی وابسته به بابک زنجانی در تاجیکستان به موازات واکنش اعتراضی دولت تاجیکستان به حضور محی الدین کبیری- رهبر در تبعید حزب نهضت اسلامی تاجیکستان - در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران در آذر ١٣٩٤ نشان داد، موجب شد که روابط دو کشور به تدریج از فضای سنتی و نزدیک گذشته دو کشور فاصله گرفت که تعطیلی مراکز وابسته به کمیته امداد امام خیمینی (ره) در تاجیکستان و مخالفت آشکار و پنهان این کشور با تبدیل عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نماد بارز آن به شمار می رود. با این وجود، تاثیرگذاری شدید این مسائل به ویژه حضور محی الدین کبیری در تهران بر روابط ایران و تاجیکستان و به ویژه تداوم دو ساله آن تناسب منطقی چندانی با گذشته روابط نزدیک و سنتی دو کشور نداشت و با توجه به سفر ابراهیم رحیم‌پور، معاون وزیر امور خارجه ایران به دوشنبه در بهمن ١٣٩٤ و نیز تصویب لایحه موافقت‌نامه همکاری‌های امنیتی و انتظامی بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری تاجیکستان در مجلس شورای اسلامی در همین مقطع که نوعی پیام حسن نیت به طرف تاجیکی محسوب می شد، انتظار می رفت که مسائل موجود بین ایران و تاجیکستان حل و فصل شود و این گونه طولانی و فرسایشی نشود. بنابراین، یکی از مهم ترین انتظارات در دولت دوم حسن روحانی، کوشش و جدیت بیشتر در جهت بهبود مناسبات ایران و تاجیکستان است. به نظر می رسد پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران طرف تاجیکی نیز در شرایط کنونی تمایل بیشتری به این موضوع نشان داده است. چنانچه، امام علی رحمان در پیام تبریک به حسن روحانی، ابراز اطمینان کرد که «با سعی و تلاش صادقانه دو طرف، همکاری های همه جانبه ایران و تاجیکستان به سطوح جدیدی ارتقا یافته و در جهت منافع هر دو ملت تحکیم خواهد شد و کشورش آماده است تا در این مسیر بر اساس اصول شناخته شده روابط بین الملل، حسن تفاهم، حقوق برابر، خیر خواهی و اعتماد متقابل تلاش نماید».
 
5- روابط ایران و ازبکستان نیز در دولت نخست حسن روحانی در قیاس با سایر کشورهای آسیای مرکزی مانند قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان، توسعه شایان توجهی پیدا نکرد که البته این امر موضوع جدیدی نبود و ایران و ازبکستان تحت رهبری اسلام کریم اف هیچ گاه سطح بالا و نزدیکی از روابط دو جانبه را تجربه نکرده بودند. به همین دلیل با وجود تحولاتی که در سیاست خارجی ایران در دولت نخست حسن روحانی صورت گرفت، دیدار دو جانبه و متقابلی میان حسن روحانی و اسلام کریم اف در تهران و تاشکند طی سال های 2013 تا 2016 میلادی انجام نشد. به دنبال درگذشت ناگهانی اسلام کریم اف در سپتامبر 2016 میلادی، جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در مراسم تشیع کریم اف در سمرقند شرکت نمود و با اظهار علاقه ای که از سوی شوکت میرضیایف، رئیس جمهور جدید ازبکستان برای بهبود و توسعه مناسبات با ایران مطرح شد، اما در عمل تحول خاصی در مناسبات تهران و تاشکند ایجاد نشد. با توجه به تغییر و تحولات شایان توجهی که در برخی از حوزه های سیاست خارجی جدید ازبکستان به ویژه در زمینه بهبود مناسبات سرد و شکننده این کشور با تاجیکستان صورت گرفته است، در دولت دوم حسن روحانی انتظار می رود از ظرفیت ها و شرایط ایجاد شده در ازبکستان پس از اسلام کریم اف به صورت موثرتری بهره برداری نموده و زمینه دیدار روسای جمهور دو کشور پس از یک دوره بسیار طولانی فراهم شود. باید توجه نمود که ازبکستان کشوری است که با ٤٤٧ هزار کیلومتر مربع مساحت، در قلب منطقه آسیای مرکزی قرار دارد، با جمعیتی تقریباً ٣٠ میلیون نفری، نیمی از جمعیت منطقه را در خود جای داده است و با توجه به پراکندگی اقلیت قابل توجهی از قوم ازبک را در سرتاسر آسیای مرکزی و افغانستان، از ابزارهای نفوذ و اهرم های فشار خاص خود در سرتاسر منطقه برخوردار است. بنابراین، ازبکستان با توجه به چنین ویژگی هایی، نوعی «وزنه تعادل» و «لنگرگاه ثبات» در عرصه ژئوپولیتیکی منطقه آسیای مرکزی محسوب می شود که این امر اهمیت مضاعفی به بهبود و توسعه مناسبات ایران و ازبکستان در شرایط حساس و ملتهب کنونی حاکم بر منطقه به ویژه افغانستان می بخشد.
 
6- روابط دو جانبه ایران و ترکمنستان در دولت نخست حسن روحانی در حالی مرحله جدید و نوینی را تجربه نمود و قربانقلی بردی محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان در مراسم تحلیف حسن روحانی در مرداد 1392 (اوت 2013) شرکت نمود که دو کشور به دلیل اختلافات دو کشور در زمینه قطع گاز (١٣٨٦) و افت فشار (١٣٩٠) آن هم در فصل سرد زمستان، شرایط نسبتاً سرد و پرتنشی را پشت سر گذاشته بودند. دیدارهای متقابل روسای جمهور دو کشور و هیات های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به ویژه امنیتی- دفاعی موجب شد روابط تهران و عشق آباد وارد مرحله جدیدی شود که افتتاح خط راه‌آهن ایران- ترکمنستان-قزاقستان با حضور روسای جمهور سه کشور در آذر 1393 نماد بارز آن به شمار می رود. با این وجود، بروز اختلافات مجدد میان ایران و ترکمنستان در قبال گاز وارداتی در زمستان 1395 موجب شد بار دیگر عنصر انرژی، روابط دو کشور همسایه را تحت الشعاع قرار دهد. تاثیر منفی این رویداد بر افکار عمومی جامعه ایران بسیار محسوس بود و واکنش ها و انتظارات در سطوح مختلف به ویژه در مجلس شورای اسلامی بر توسعه هر چه سریع تر شبکه خطوط انتقال گاز مناطق شمال کشور و پایان بخشیدن به روند گاز وارداتی ایران از ترکمنستان متمرکز بود. هر چند با مذاکراتی که بین مقامات دو کشور صورت گرفت، این موضوع حل و فصل شد، اما انتظار می رود که در دولت دوم حسن روحانی با تکمیل و عملیاتی شدن عملیاتی شدن خط لوله گاز دامغان به نکا به وابستگی شبکه خطوط شمالی گاز ایران به گاز وارداتی ترکمنستان پایان داده شود و همکاری دو کشور در حوزه انرژی به زمینه های دیگری چون صادرات گاز طبیعی ترکمنستان به اروپا از مسیر شبکه خطوط انتقال شمالی ایران، مشارکت و استخراج از منابع مشترک حوزه دریای خزر، همکاری مشترک در صنعت پتروشیمی و رایزنی و تعامل در اوپک گازی (با توجه به عدم عضویت ترکمنستان در اوپک گازی) هدایت نمود. باید توجه نمود که تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت ترکمنستان در دوره بردی محمداف در عبور از سیاست بی طرفی خنثی و نسبتاً منفعلانه دوران نیازاف به یک سیاست خارجی پویا و پرتحرک، مهم رین فرصت برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود که انتظار می رود در دولت دوم حسن روحانی از این ظرفیت به صورت موثرتری استفاده گردد.
 
7- اما روابط ایران و قزاقستان در دولت اول حسن روحانی به روند مناسبات نزدیک و باثبات گذشته خود ادامه داد و و نور سلطان نظربایف، رئیس جمهور قزاقستان در مراسم رسمی تحلیف حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی در مرداد 1392 (اوت 2013) حضور یافت. قزاقستان که در دولت قبلی ایران با میزبانی از مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 به عنوان «شرقی ترین میزبان مذاکرات هسته ای» شناخته شد، در دولت حسن روحانی نیز میزبانی اجلاس های سه جانبه میان ایران، روسیه و ترکیه را برای حل و فصل بحران سوریه برعهده گرفت. در سطح دو جانبه نیز دیدارهای متعددی میان نورسلطان نظربایف و حسن روحانی و نیز هیات های مختلف صورت گرفت که افتتاح خط راه‌آهن ایران- ترکمنستان- قزاقستان با حضور روسای جمهور سه کشور در آذر 1393 نماد بارز آن به شمار می رود که با توجه به عضویت قزاقستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. همچنین، برقراری پرواز مستقیم میان تهران- آلماتی با سه پرواز در هفته در تیر 1395 از جمله تحولات مثبت در روابط ایران و قزاقستان به شمار می رود؛ هر چند اعلام و افتتاح رسمی پرواز مستقیم میان گرگان و بندر آکتائو در شهریور 1395 و لغو ناگهانی آن از جمله تحولات منفی در روابط دو کشور در زمینه حمل و نقل هوایی به شمار می رود. در دولت دوم حسن روحانی انتظار می رود که زمینه برقراری پرواز مستقیم میان گرگان و بندر آکتائو مجدداً فراهم شود که با توجه به حضور هم وطنان قزاقی در قزاق محله گرگان و مناسبات اقتصادی و تجاری میان دو کشور در حوزه دریای خزر می تواند به توسعه هر چه بیشتر مناسبات دو کشور کمک کند. همچنین، با توجه به کشف میادین جدید نفتی به ویژه توسعه میدان عظیم نفتی کاشاگان در شمال دریای خزر، انتظار می رود همکاری دو کشور در حوزه صنعت نفت و نیز پتروشیمی وارد مرحله جدیدی شود.
 
8- روابط ایران و قرقیزستان نیز در دولت نخست حسن روحانی روند رو به رشدی را تجربه نمود و الماس بیک آتامبایف و حسن روحانی، دیدارهای متقابلی را در تهران و بیشکک با یکدیگر داشتند که در توسعه مناسبات دو کشور در زمینه های مختلفی چون حوزه ترانزیت، انتقال انرژی و مبارزه با تروریسم و افراط گرایی بسیار موثر بود. در دولت دوم حسن روحانی این انتظار می رود که به موازات حفظ و توسعه مناسبات تهران و بیشکک، موضوعات مهمی چون تسهیل روابط کنسولی، برقراری خط پرواز مستقیم بین پایتخت های دو کشور و لغو تدریجی روادید در سه مرحله لغو به صورت جدی تری در دستور کار قرار گیرد؛ بدین ترتیب که در مرحله اول، روادید برای تجار، بازرگانان و بخش های صنعتی و کارآفرینان و تولیدگران، در مرحله دوم برای گروه های توریستی و در مرحله سوم نیز برای کلیه شهروندان دو کشور لغو شود که می تواند نقش مهمی در تقویت صنعت گردشگری و مناسبات اقتصادی و تجاری میان دو کشور ایفا کند. ارتباط ریلی بین چین، قرقیزستان و اتصال آن از طریق ازبکستان و ترکمنستان به ایران نیز از ظرفیت های بسیار مهم ترانزیتی است که انتظار می رود در دولت دوم حسن روحانی توجه جدی تری به آن صورت گیرد.
 
در مجموع، میراث سیاست خارجی ایران در مناطق آسیای و قفقاز در دولت اول حسن روحانی گویای آن است که پس از در فضای پس از توافق هسته ای (برجام) و در شرایط پرالتهاب حاکم بر خاورمیانه عربی، توجه بیشتری به مناطق آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان یکی از مناطق مهم پیرامونی ایران صورت گیرد. در این راستا، توفیقات مهمی حاصل شد؛ هر چند نقدهایی نیز بر رویکرد و عملکرد سیاست خارجی ایران در این مقطع وارد است که انتظار می رود با سیاستگذاری و برنامه ریزی جامع تر، اهداف و منافع سیاست خارجی ایران در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز بیش از گذشته محقق شود؛ مناطقی که بخش انکارناپذیر از عقبه فرهنگی و تمدنی ایران و نیز بخش مهمی از منطقه آسیای غربی مورد نظر سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در افق ١٤٠٤ به شمار می رود. انتخاب مجدد حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران به منزله تثبیت گفتمان تعامل، تنش زدایی، مقابله با ایران هراسی و امنیتی شدن ایران و دیپلماسی پویا در قبال روابط ایران با ساير کشورها به ویژه همسایگان است که فرصت مناسبی را در اختیار ایران و کشورهای آسیای مرکزی برای توسعه مناسبات دو جانبه و منطقه ای قرار می دهد.
 
 
نویسندهولی کوزه گر کالجی - پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک و عضوی شورای علمی موسسه ایراس
 
 
یادداشت ها:
1- منظور از مشکلات سنتی ایران مواردی چون عدم طراحی برنامه ای مدون و جامع برای حضور موثر و گسترده ایران در سطح این مناطق، موازی کاری دستگاه ها و نهادهای مختلف و وجود رقبای قدرتمند منطقه ای (ترکیه، روسیه و چین) و قدرت های فرامنطقه ای (اتحادیه اروپا، ناتو و ایالات متحده آمریکا) است.