اولویت آنکارا در حال حاضر از رفتن «اسد» به حفظ تمامیت ارضی سوریه (در واقع جلوگیری از تشکیل یک دولت کردی در کنار مرزهای ترکیه) تغییر یافته است.به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، به نظر می‌رسد پس از کودتای نافرجام اخیر علیه اردوغان و همچنین پیشروی نیروهای مسلح کرد سوریه به سوی مرزهای ترکیه به هدف بیرون راندن داعش از این مناطق با پشتیبانی آمریکا و جدی‌تر شدن طرح ایجاد منطقه یا اقلیم خودمختار کرد نوعی چرخش در سیاست دولت ترکیه نسبت به سوریه در حال شکل گیری است. موضع جدید ترک‌ها مبتنی بر موضع مشترک با دولت سوریه در مخالفت با طرح استقلال کردها و نیز تغییر موضع نسبت به نقش بشار اسد در آینده سوریه است.

درحالی که نبرد سرنوشت‌ساز حلب پس از محاصره کامل تروریست‌ها توسط نیروهای دولتی سوریه، کماکان ادامه دارد و همچنان حلقه محاصره توسط ارتش سوریه و نیروهای مقاومت با تمامی توان و پشتیبانی کامل ایران و روسیه، حفظ شده است، جرقه‌های آتش جنگ نوینی در جبهه دیگری در شمال سوریه مشاهده می‌شود که در آینده نزدیک می‌تواند مقدمه بسیاری از اتفاقاتی که پیش از این غیر قابل پیش‌بینی بودند، باشد.

روز جمعه ۲۲ مرداد سال‌جاری پس از ۷۳ روز عملیات نظامی، نیروهای دموکراتیک کرد سوریه با پشتیبانی ائتلاف آمریکایی ضد داعش، شهر «منبج» واقع در شمال استان حلب که به عنوان دروازه‌ داعش به سوی ترکیه و دنیا از آن نام برده می‌شد، را از اشغال تروریست‌های داعش آزاد کردند. آزادی «منبج» هرچند مطلوب تمامی طرفهای ضد داعش هست، اما پیروزی یگان‌های مدافع خلق کرد سوریه (YPG) و تسلط آنها بر شهر، زنگ خطر را برای سوریه و ترکیه توأمان به صدا درآورده و چه بسا خیلی زودتر از آنچه قابل پیش بینی بود، این دو دولت را به همکاری وادارد.

در ادامه گزارش، با مروری بر مواضع‌ رسمی اعلام شده از سوی مقامات ترک و بررسی روند تحولات پرشتاب اخیر در تداوم بحران سوریه، همکاری جدی‌تر آنکارا با پشتیبانی ارتش سوریه جهت نیل به راه‌حل برای بحران در این کشور را امکان سنجی می‌کنیم.تحولات اخیر ترکیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی خارجی در بحران سوریه، پس از شکست کودتا علیه اردوغان، شرایط میدانی جنگ در منطقه حلب سوریه را دگرگون ساخته و عملاً با قطع کمک‌های مستقیم نظامی و لجستیک ارتش ترکیه به شورشیان، زمینه برای پیشرفت سریعتر ارتش سوریه و نیروهای مقاومت با پشتیبانی گسترده و کارآمد هوایی روسیه، فراهم شده است.در روزهای گذشته، پس از سفر اردوغان به مسکو و متعاقب آن دیدار وزیر خارجه کشورمان با وی در آنکارا و پیگیری مذاکرات در تهران توسط «مولود چاووش اغلو» وزیر خارجه ترکیه، شاهد موضع‌گیری‌ها و سخنان بی سابقه‌ای از طرف مقامات ترک نسبت به سوریه هستیم.

«چاووش‌اوغلو» اخیراً در مصاحبه با خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» ضمن بیان اینکه روسیه نمی‌تواند دوستی وفادارتر از ترکیه پیدا کند، گفت: بدون همکاری و کمک روسیه، راه حل دائمی برای سوریه وجود نخواهد داشت و متاسفانه وضعیت در سوریه روبه افول است. این مشکلات در کوتاه مدت صرفاً از طریق نبرد حل نمی‌شود. یک طرفه نیز حل نخواهد شد.

به همین دلیل است که ما (ترکیه، روسیه، ایران) باید با هم برای راه حل سیاسی و آتش‌بس (در سوریه) همکاری کنیم.هفته گذشته «بینالی ییلدیریم» نخست وزیر ترکیه گفته بود: «در ۶ ماه آینده اتفاقات مهمی در خصوص سوریه خواهد افتاد. اگر در طول این مدت شاهد تحولات اساسی در روابط با این کشور بودید تعجب نکنید». وی اخیراً ضمن ارائه راه‌حلی سه مرحله‌ای جهت پایان دادن به بحران سوریه، بیان داشت: «بعد از برداشتن گام‌هایی برای نزدیکی به اسرائیل و روسیه، اکنون زمان آن فرا رسیده تا روابط را با سوریه بهبود داد و با همکاری بازیگران منطقه‌ای می‌توان به مشکل سوریه پایان داد».

در طرح آنکارا، ضمن حفظ تمامیت ارضی سوریه، ساختار دولتی در دوره جدید حکومت در سوریه به گونه‌ای پیشنهاد شده که در آن فرقه‌های قومی و ملی سوریه بر دیگری برتری نخواهند داشت (به گفته ییلدیریم با نبود ساختار فرقه‌ای، بشار اسد نیز در طولانی مدت جایگاهی (در قدرت) نخواهد داشت) و در نهایت شرایط برای بازگشت آوارگان به سوریه مهیا می‌شود.

پس از سخنان نخست وزیر ترکیه، «نئومان کورتولموش» معاون وی در سخنانی بی‌سابقه اقرار کرد؛ بسیاری از مشکلاتی که اکنون مردم ترکیه با آن روبرو هستند، ناشی از سیاست کشورش در قبال سوریه است و در آینده نزدیک بدور از زور و اعمال فشار خارجی، راه حلی قابل قبول برای مردم سوریه پیدا خواهد شد. وی همچنین اظهار داشت دوران جنگ‌های نیابتی در سوریه به پایان رسیده است.

سخنان یاد شده به علاوه موضع‌ ترکیه در قبال آمریکا پس از آزادی شهر «منبج» که در پیام وزیر خارجه این کشور به آمریکایی‌ها برای وفای به عهدشان مبنی بر بازگشت نیروهای کرد مورد حمایتشان به شرق رود فرات پس از آزادی شهر، مشاهده می‌شود، شرایط جدیدی را در تحولات سوریه پیش روی می‌‌نماید.قبل از آغاز عملیات منبج از سوی نیروهای کرد، آمریکایی‌ها به مقامات آنکارا تضمین داده بودند که بعد از آزادی این شهر از دست تروریست‌های داعش، آن‌ها بار دیگر به شرق رود فرات باز گردند.

روابط ترکیه و آمریکا که پس از کودتا در این کشور و درخواست استرداد «فتح‌الله گولن» رو به تیرگی نهاده، با عملیات آزادسازی منبج، با تفاوت دیدگاههای دو کشور فاصله بیشتری می‌یابد.ترکیه حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و شاخه نظامی آن یعنی یگانهای مدافع خلق (YPG) را جدای از حزب کارگران کردستان (PKK) نمی‌داند و به طور مداوم نگرانی خود را از تحرکات YPG در سوریه و حمایتهای مستقیم آمریکا و روسیه از این نیرو را بیان کرده است.

از زمان ورود نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا به معادلات منطقه جهت رویارویی با داعش، یگان‌های مدافع خلق (بازوی نظامی PYD) در سوریه، در کنار پیشمرگه‌های کرد عراقی را می‌توان بزرگترین متحدان واشنگتن در عرصه میدانی در نبرد با تکفیری‌ها دانست.حمایت لجستیکی و هوایی ایالات متحده از نیروهای کرد به ویژه در سوریه نقش بسزایی در قدرت گیری آنها ایفا کرده، امری که با نگرانی و هشدار مکرر آنکارا همراه بوده است.

از سوی دیگر، پس از آزادسازی «منبج» رئیس مشترک فدرالیسم کردستان سوریه ضمن اعلام عزم این منطقه برای نهایی شدن سیستم فدرالیسم دموکراتیک در کردستان سوریه، بیان داشت که برای اتصال «جزیره»، «کوبانی» و «عفرین» تلاش خواهند کرد. فدرالیسم مذکور برای خود پیش نویس قانون اساسی نیز آماده کرده است. پیش از این کردها و دولت سوریه به دلیل داشتن دشمنی واحد (داعش و جبهه النصره) نه تنها به مقابله با یکدیگر نمی‌پرداختند، بلکه در مواردی به صورت موازی و هماهنگ نیز علیه تروریستها عملیات انجام می‌دادند.

در حالیکه پس از پیشروی‌های اخیر کردها، دو طرف به مواضع هم در شهر حسکه هجوم بردند و ارتش سوریه برای اولین بار با حمله هوایی پاسخ حملات کردها را داد که منجر به پرواز درآمدن جنگنده‌هایF22 آمریکایی برای دور کردن هواپیماهای نظامی سوریه از منطقه شد.در حال حاضر آتش‌بس شکننده‌ای در شهر حسکه برقرار شده و به قول استاندار حسکه، دولت سوریه از مشارکت کُردها در اداره کشور استقبال می‌کند و سوریه توسل به زور سلاح برای حل اختلافات را چاره‌ساز نمی‌داند.

شعله ور شدن این جبهه جدید به احتمال زیاد رویارویی نیروهای دولت سوریه و نیروهای نظام به اصطلاح فدرالی کردستان سوریه را در آینده نزدیک اجتناب‌ناپذیر خواهد کرد.در پی این اتفاقات نخست وزیر ترکیه عنوان کرد: «این درگیری‌ها یک وضعیت جدید در سوریه است. تحولات اخیر بسیار جالب و حساس هستند. دولت مرکزی سوریه هم متوجه شده که به وجود آمدن یک ساختار کردی در شمال سوریه برای آن نیز یک تهدید به حساب می‌آید. ترکیه طی ۶ ماه آینده در خصوص سوریه فعالیت‌های بیشتری انجام خواهد داد. اول از همه به هیچ عنوان اجازه تجزیه قومی در سوریه را نخواهیم داد.

در سوریه ساختاری مورد نیاز است که تمام قومیت‌ها اعم از اعراب، کرد، مسیحی و … را در داخل یک مجموعه قرار دهد. در حال حاضر ما بخواهیم یا نخواهیم، بشار اسد یک بازیگر در بحران سوریه است. کاری که باید قبل از هر چیزی انجام شود توقف خونریزی‌ها و راضی کردن طرفین درگیر است. آمریکا، روسیه، ما (ترکیه)، ایران، عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس تلاش‌های خود را انجام می‌دهند».

آشکارا این سخنان مبین این واقعیت هستند که اولویت آنکارا، از رفتن «اسد» به حفظ تمامیت ارضی سوریه (در واقع جلوگیری از تشکیل یک دولت کردی در کنار مرزهای ترکیه) تغییر یافته است. حتی به صراحت یکی دیگر از معاونین نخست وزیر ترکیه سخن از لزوم بهبود روابط تجاری بین دو کشور به میان می‌آورد.

در راستای گرایش جدید ترک‌ها به تعامل با روس‌ها، ۲۸ مرداد ماه وزیر خارجه ترکیه طی سخنانی با اشاره به اختلاف نظرهای آنکارا و مسکو در خصوص بحران سوریه، گفت: اما هدف اصلی باید رساندن روابط دو جانبه به سطحی بالاتر از گذشته باشد.

ترکیه قصد دارد صنعت دفاعی خود را تقویت و توسعه دهد و همکاری نظامی و فنی با روسیه را در صورت تمایل آنها، در نظر خواهد گرفت.وی با انتقاد از ناتو افزود: متاسفانه، ما می‌بینیم کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی وقتی بحث به تبادل فناوری و سرمایه‌گذاری‌های مشترک می‌رسد، کمی مردد می‌شوند.از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر دیدار محرمانه یکی از معاونان «هاکان فیدان» رئیس سازمان اطلاعات ترکیه (میت) از دمشق و ملاقات با مقامات سوری درباره تحولات شمال سوریه از سوی روزنامه لبنانی«السفیر» به نقل از منابع آگاه عربی انتشار یافته که در صورت صحت، نشان از آغاز گامهای عملی ترکیه در مشارکت با محور تهران – مسکو در حل بحران سوریه، است. قطعاً تحرکات نظامی کردهای مورد حمایت آمریکا و عدم همراهی آمریکایی‌ها با ترکها بر سرعت این مناسبات افزوده است.

از ظاهر اخبار و سیر وقایع می‌توان برداشت کرد که ترکیه پس از وقایع کودتا و ناکامی‌هایی که از سوی آمریکا به آن دچار شده است، قصد دارد منافع و آرزوهای خود را در همکاری با روسیه پیگیری کند. در این رابطه اصلاح رابطه ترکیه با اسرائیل و نزدیکی دیرینه این دو کشور و مواضع کاملاً روشن اسرائیل نسبت به اهداف غرب و به ویژه آمریکا از یک سو و عضویت مؤثر ترکیه در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، چرخش کلی سیاست ترکیه را دور از ذهن متبادر می‌‌کند.منافع ملی ترکیه که در حال حاضر با طرح‌های آمریکا و اسرائیل برای تجزیه منطقه در تضاد است، این کشور را وادار کرده که با نزدیک شدن به رقیب آمریکا یعنی روسیه به نوعی به همپیمانان غربی خود هشدار دهد که در صورت عدم دستیابی به مطامعش، احتمال تغییر جبهه به سمت روسیه وجود دارد.

شاید ترکیه به این باور رسیده است که آمریکا و اسرائیل برای تجزیه منطقه نقشه‌های بسیاری طرح کرده‌اند و در صورت موفقیت، این نقشه‌ها دامن ترکیه را نیز خواهد گرفت.اگر آمریکا به وعده خود در خصوص تخلیه شهر آزاد شده «منبج» از نیروهای کرد وفا نکند و بگذارد نیروهای PYD در غرب فرات مستقر شوند، روابط ترکیه و آمریکا تا مدتی به تمامی تیره خواهد شد. این در حالیست که PYD در حال حاضر مهمترین متفق آمریکا در سوریه می‌باشد و آمریکا مشخص می‌کند که این مناطق را چه کسی اداره و کنترل کند.در حال حاضر مشکلات داخلی ترکیه، این کشور را نسبت به قبل ضعیف کرده و شواهد نشان می‌دهد، روسیه تأثیری جدی بر تغییر روند سیاست‌های این کشور در سوریه دارد و این شاید فرصت طلایی محور مقاومت جهت دستیابی به اهداف خود، باشد.

کودتا، زمین? ورود نظامی آنکارا را به سوریه

هموار کرد

عملیات سپر فرات وارد سومین هفته خود شد. این در حالی است که وزارت خارجه سوریه در نامه‌ به دبیرکل و رئیس شورای امنیت سازمان ملل، حمله نظامی ترکیه به سوریه را یک “جنایت تمام عیار در حق بشریت” خواند. در این میان فرانسه و ایران نیز نسبت به ادامه این عملیات ابراز نگرانی کردند. اینکه حمله نظامی ترکیه به سوریه چه پیامدهایی خواهد داشت، پرسشی است که صادق ملکی، کارشناس و تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین به آن پاسخ داده است:

- ارزیابی تان از لشکرکشی ترکیه به خاک سوریه چیست؟ آیا هدف مقابله با کردهاست یا داعش؟

*حمله به جرابلس تحت هر عنوانی که صورت گرفته باشد، تجاوز و نقض حاکمیت ملی سوریه است. هدف عملیات سپر فرات کردهای سوریه هستند. این در حالی است که ترکیه اعلام کرده بود که هدف این عملیات داعش و گروههای کردی هستند. در حال حاضر پیشروی سریع و راحت ترکیه نشان از تبانی ترکیه با داعش دارد؛ چون آثاری از داعش در مناطق تحت اشغال ترکیه در سوریه وجود ندارد و درگیری‌ها به طور عمده میان کردهای سوری و ارتش ترکیه است. این مسأله نشان می دهد که در مرحله اول هدف اصلی این عملیات کردهای سوریه هستند و هدف نهایی ترکیه دستیابی به منطقه برتر ژئوپولیتیک است.

برخلاف بسیاری از تحلیل ها که مبنی بر این موضوع است که سیاست ترکیه پس از کودتا و رویکرد آن نسبت به ایران تغییر کرده است، بنده معتقدم که سیاست ترکیه تغییر راهبردی نکرده است. با توجه به موفقیت یا شکست کودتا و یا بودن دولت اردوغان و یا هر دولتی که به جای آن سرکار باشد، این کشور به دنبال برتری ژئوپولیتیک در منطقه است.پس از کودتای ترکیه نبود که سیاستهای ترکیه تغییر کرد، بلکه ادبیات این کشور بود که عوض شد و در واقع ترکیه با استفاده از ادبیات نرم، به نوعی از واکنش تند ایران و روسیه در قبال عملیاتی که منجر به تجاوز به خاک سوریه شده است جلوگیری کرد.

ممانعت از اتصال عفرین به کوبانی و ایجاد یک دولت فدرالی کرد از مهمترین نگرانی های دولت آنکارا بوده است که منجر به این عملیات شده است.اما فارغ از موضوع کردها، در بلند مدت و در روزهای آتی شاهد خواهیم بود که تسلط بر حلب و ایجاد تغییرات میدانی به نفع مخالفان اسد نیز، جز اهداف و عملیات ترکیه در خاک سوریه خواهد بود.یکی از دلایلی که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت نتوانسته اند تسلط کامل بر حلب داشته باشند، این است که کمک های تسلیحاتی از مرزهای سوریه به معارضین می رسد، لذا یکی از اهداف این عملیات ها تقویت جبهه معارضین به زیان جبهه مقاومت در حلب خواهد بود.

- ترکیه چقدر می‌تواند با عملیات سپر فرات این معادله را تغییر دهد؟

*البته دست‌های ترکیه در ورود به سوریه چندان باز نیست. وزیر دفاع آمریکا، اشتون کارتر به ترکیه تذکر داد که ترکیه تمرکز خود را برای مبارزه با داعش بگذارد و از درگیری با کردها اجتناب کند.اما در انتخاب نهایی و در کوتاه مدت قرار باشد که واشنگتن بین آنکارا و کردها یکی را انتخاب کند، به واسطه نوع ارتباطی که آمریکا با ترکیه دارد، ملاحظات آنکارا را بیشتر از کردها رعایت خواهد کرد و لذا به خاطر همین ملاحظات آنکارا هست که عملیات جرابلس هم با اجازه آمریکا صورت گرفت و حتی آمریکایی ها از کردها خواستند که به شهر فرات عقب نشینی کنند که ترکیه هم در این زمینه روی آن تأکید خاصی دارد.

در حال حاضر بازی پیچیده ای در منطقه وجود دارد، در این بازی کردها نقش محوری دارند و آمریکا نیز از کارت کردها برای تنظیم معادلات در رابطه با سوریه، ترکیه، عراق استفاده می کند و در آینده نیز اگر در مورد ایران هم بتوانند، از آن بهره خواهند برد.

اگر بخواهیم واقعیت‌های صحنه ترکیه را تحلیل کنیم، چیزی که در سوریه اتفاق افتاده است حاصل سیاست‌های تخریبی ترکیه در ۵ سال گذشته است، یعنی حتی ظهور کانتون‌های کردی که در حال حاضر ترکیه خواهان جلوگیری این کانتون ها است، حاصل سیاستهای ترکیه بوده است. سیاست ترکیه در مقابل کردها با یک تناقض مواجه است. از یک سو با مسعود بارزانی وارد تعاملاتی شدند که به بستن قراردهای گازی و نفتی منجر شد در حالیکه این قراردادها و روابط مورد تائید بغداد نیست.

از سوی دیگر با کردهای سوری وارد درگیری شده است که با توجه به این مسائل ترکیه کردها را به خوب و بد تقسیم کرده است و یکی از علل بحران های منطقه چه در ظهور داعش و چه در ارتباط با با درگیری هایی که در اطراف دارد، حاصل سیاستهایی است که ترکیه با توجه به منافع خودش، حتی تروریست و کردها را به خوب و بد تقسیم کرده است. بدین معنا که با هر تروریست و هر کردی که در راستای سیاست های آنکارا حرکت کند وارد تعاملات مثبت می شود و هر گروهی که با آنکارا همراهی نمی کند با آنها وارد چالش و برخورد می شود.

- هدف مورد نظر ترکیه از سپر فرات چیست؟

*ترکیه با عملیات جرابلس و پیشروی که به طرف بخشهای جنوبی سوریه انجام می دهد، سعی دارد با پیروزی نظامی و میدانی در سوریه و در قبال کردها به چیدمان جدیدی دست بزند؛ چیدمانی که دخالت ترکیه در سوریه می‌تواند شکل جدیدی در معادلات رقم بزند. بدین ترتیب ترکیه در مذاکرات می تواند دست بالا را داشته باشد تا بتواند این پیروزی نظامی را تبدیل به یک پیروزی سیاسی در مذاکراتی که در ارتباط با سوریه در دستور کار قرار دارد تبدیل کند.در واقع هدف ترکیه بیش از اینکه ایجاد و برقراری امنیت در مرزهای خود باشد، بیشتر برای پنهان نمودن نیات ترکیه برای ایجاد برتری ژئوپولیتیک برای خود در منطقه است. این مورد را هم نباید فراموش کرد که مرزهای ترکیه سالهاست که محل عبور داعش است.

توجه داشته باشیم که کودتا در حال حاضر نه تنها سبب کاهش توان ترکیه نشده، بلکه موجب افزایش توان آن نیز شده است. بسیاری از تحلیلگران در ترکیه اعتقاد دارند که ارتش این کشور قبل از کودتا، غالباً مخالف دخالت ترکیه در امور سوریه بوده است و تصفیه های وسیعی که در ارتش صورت گرفت، ارتش را مطیع سیاسیون کرده و این فرصت را ایجاد کرد که سیاسیون امکان ورود به سوریه برای تغییرات معادلات به نفع خود را پیدا کنند.

- مقامات ترکیه اظهار داشته اند که ورودشان را به خاک سوریه به ایران و روسیه اطلاع داده اند، نظر شما در این باره چیست؟

*این یک دروغ و بلوف سیاسی است. معاون نخست وزیر ترکیه گفته است که عملیاتی که در شمال سوریه انجام گرفته است به اطلاع دمشق هم رسانده شده است. پیشتر نیز وقتی که ترکیه در موصل دخالت نظامی و نیرو اعزام کرد و بغداد به این تجاوز اعتراض کرد باز هم مقامات ترکیه اعلام کردند که عملیات آنها در عراق با اطلاع بغداد بوده است، در حالیکه بغداد این عملیات را نقض حاکمیت خود عنوان کرده بود. معمولاً دولت ترکیه از این دیپلماسی های فریب در روابط خود با کشورها استفاده می کنند و این جز ادبیاتی است که آنها در گذشته نیز به کار برده اند و به نظر می رسد که پاسخی که بغداد و دمشق در ارتباط با نقض حاکمیت خاک خود به ترکیه داه اند به اندازه کافی گویا باشد.

همزمان با عملیاتی که در سوریه در حال انجام است، ترکیه مواضع پ.ک.ک را نیز در شمال عراق بمباران می‌کند که بغداد به این موضوع نیز اعتراض کرده است. لذا صرف اطلاع رسانی هم مجوزی نمی توان داد که از نظر حقوق بین‌المللی این اختیار به آنکارا داده شود که حاکمیت یک کشور را نقض کند. حقوق بین‌الملل تعریف خاص خود را دارد و نقض حاکمیت ملی یک کشور با توجیه اینکه کشوری به کشورهای دیگر اطلاع داده است، پذیرفتنی نیست. اگر این مسئله به صورت یک رویه شود می تواند نقض حاکمیت دیگر کشورها را دربر داشته باشد. لذا این مسأله به یک بی‌نظمی و هرج و مرج در جهان تبدیل خواهد شد.

آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟

عملیات ترکیه در جرابلس با اجازه آمریکا صورت گرفت و با اخطار آمریکا هم در آینده خاتمه خواهد یافت. در گذشته نیز ورود ترکیه به شمال عراق با اجازه آمریکا و با اشاره آن تمام میشد. اما چون در منطقه شرایط حساسی حکمفرماست و به واسطه اتهامات نمایشی که ترکیه در مورد کودتا نسبت به آمریکا مطرح می کند، به نوعی آمریکایی ها با اجازه دادن به ترکیه برای عملیات محدودی، سعی کرده اند ملاحظات امنیتی و نگرانی های امنیتی آنکارا را تا حدودی برطرف کنند.اگر خواسته های ترکیه فراتر از ظرفیتی که آمریکا برای دخالت مطرح کرده، باشد، به طور قطع این عملیات پایان خواهد یافت.

فدرالیسم در سوریه خط پایان یا تمدید بحران؟
 
 

برخی از دولتمردان و صاحبنظران مدعی‌اند دستیابی به ثبات در سوریه در گرو شکل‌گیری نظام فدرال در این کشور است. آیا به راستی فدرالیسم تنش‌ها در سوریه را کاهش خواهد داد یا منشا درگیری‌های تازه بین طایفه‌ها و گروه‌های قومی و مذهبی در این کشور خواهد شد؟به گزارش ایرنا،بیش از پنج سال از آغاز ناآرامی‌ها در سوریه می گذرد. در یک سال و چند ماه اخیر، کفه ترازوی تحولات میدانی در سوریه، به نفع دولت دمشق سنگین‌تر شده است. ارتش سوریه و نیروهای وفادار به «بشار اسد» رییس جمهوری این کشور موفق شدند بسیاری از شهرهای سوریه را از چنگ تروریست‌ها و مخالفان خارج کنند و در حال حاضر نیز نبرد سرنوشت سازی برای تسلط بر شهر حلب جریان دارد.

در این میان، بحث بر سر آینده سوریه و نظام سیاسی حاکم بر آن در محافل سیاسی و رسانه ای داغ است و الگوهای متفاوتی از سوی سیاستمداران و تحلیلگران ارایه می شود. به طور کلی دو گزینه برای ساختار سیاسی سوریه مطرح شده است. برخی از ضرورت شکل گیری نظام فدرال در این کشور سخن می گویند و برخی نیز نظام یکپارچه سیاسی را ترجیح می دهند.بنا بر استدلال مدافعان استقرار فدرالیسم، خاتمه دادن به بحران پیچیده سوریه فقط در گرو استقرار نظام فدرال در این کشور است. بر اساس این دیدگاه که به نظر می رسد مورد حمایت برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا است، ثبات در سوریه تنها در صورتی به دست می آید که یک منطقه جغرافیایی مشخص به هر یک از اقوام و طوایف تعلق گیرد.

موافقان این رویکرد معتقدند، برای کشوری مانند سوریه که از اقوام، طوایف و مذاهب متکثری تشکیل شده است، پیاده کردن حاکمیت یکپارچه زیر نگین یک دولت مرکزی به معنای حرکت به سمت استبداد و پایمال کردن سهم و حق اقلیت‌ها در اداره امور کشور است.بر‌اساس طرح مورد نظر کشورهای غربی، سوریه به سه اقلیم خود مختار تقسیم می شود که هر یک از آنها متعلق به کردها، سنی‌ها و علوی‌ها است.حال پرسش این جا است که آیا فدرالیسم می‌تواند متضمن پایان دادن به خشونت‌ها و دستیابی به ثبات در سوریه باشد؟در پاسخ باید گفت به نظر می رسد اعلام فدرالیسم در وضعیت کنونی بسیار مشکل زا است و حتی می تواند گام اول برای حرکت به سمت تجزیه به شمار آید چرا که وحدت را به کثرت سوق می دهد. به عبارت بهتر تصمیم به خودمختاری اقلیم‌ها پس از سال‌ها جنگ و نزاع طولانی، بیش از اینکه وحدت را به نمایش بگذارد، کثرت و اختلاف را برجسته می کند.

این نوع رسیدن به خودمختاری، بی‌اعتمادی را بین طوایف تشدید می کند و به مرور رشته پیوند‌های بین آنها را از هم می گسلد. در واقع این اقدام بیشتر واگرایی را منعکس می‌کند تا همگرایی. تکه تکه کردن کشوری که از ابتدا حکومت یکپارچه داشته است، به منظور استقرار فدرالیسم، بسیار متفاوت با کشوری مانند آمریکا است که بر اساس اتحاد بین ایالت‌های خودمختار شکل گرفته است.

افزون بر این‌ها، به دلیل نبود مرزبندی دقیق در محل استقرار طوایف و قومیت‌های مختلف در سوریه، در عمل امکان تقسیم بندی جغرافیایی وجود ندارد. به عنوان مثال شهری مانند دمشق متشکل از سنی‌ها، علوی‌ها و مسیحی‌ها است و این تداخل از موانع شکل گیری نظام فدرالیسم است. همچنین، توزیع منابع طبیعی در خاک سوریه به صورت نامتوازن است و همین مساله در مرزبندی‌های جغرافیایی تنش زا است.استقرار نظام فدرالی همچنین باعث تشدید رقابت‌های منطقه ای می‌شود زیرا هر یک از اقلیم‌ها به سمت جلب حمایت یک دولت خارجی حرکت می کنند و همین موضوع زمینه دخالت قدرت‌های بیگانه در امور داخلی سوریه را مهیا می سازد.هر چند نمی توان چشم بر اختلاف‌های موجود بین گروه‌های قومی و مذهبی در سوریه بست اما بر حسب دلایلی که یاد شد برای کشوری که سال‌ها به صورت یکپارچه و زیر پرچم سوریه واحد اداره شده و در پیشینه تاریخی این کشور نیز هیچ مطالبه ای مبنی بر فدرالیسم وجود ندارد، نمی توان این الگو را برای پایان خشونت‌ها به کار بست.

شاید بهترین گزینه پیش رو برای سوریه و کشورهایی از این دست، «مردمسالاری توافقی» باشد؛ الگویی که بر مبنای مشارکت تمامی گروه‌های قومی و مذهبی در اداره امور کشور شکل می گیرد و مناصب بین همه نیروهای سیاسی اثرگذار تقسیم می شود. در این الگو، امکان بروز نارضایتی و تشدید حس محرومیت برای یک قوم یا گروه خاص کمتر است.در پایان باید اضافه کرد که تصمیم گیری درباره آینده سیاسی سوریه تنها در دست مردم این کشور و بر پایه خواست و اراده ملت سوریه است و قدرت‌های خارجی نمی توانند با ارایه طرح‌های گوناگون برای تکه تکه شدن یک سرزمین تصمیم بگیرند. این دست اقدام‌ها و موضع گیری‌ها، نگرانی‌ها را از شکل گیری «سایکس- پیکو»ی جدید در منطقه تشدید می کند.

پر واضح است که ریشه بسیاری از چالش‌های امروز خاورمیانه در تعیین مرزهای ساختگی و بی پایه در قرارداد سایکس- پیکو پس از جنگ جهانی اول است. اکنون نیز پس سال‌ها، ایجاد اقلیم‌های خودمختار از طریق روندهای ساختگی و دیکته شده از جانب قدرت‌های خارجی، باری از آوار ویرانی سوریه برنخواهد داشت و تنها بحران را در این کشور تمدید خواهد کرد.

چرخش استراتژیک ترکیه؛ از رویا تا واقعیت

با توجه به اینکه ترکیه در سال‌های اخیر همه امکانات خود را در اختیار گروه‌های مختلف تروریستی و تکفیری قرار داده، ساده‌لوحانه است بپذیریم کودتای نافرجام یک شبه ترکیه، باعث چرخش این کشور از مواضع چند ساله خود ضد سوریه شده است.

حسین کعبی در خبرگزاری فارس نوشت، کودتای نافرجام اخیر بعضی از رهبران ارتش ترکیه تا حد زیادی حضور و فعالیت‌های مسئولین ترک را در حل و فصل مسائل منطقه‌ای بخصوص در بحران سوریه برجسته کرده است. شاید بتوان از مواضع مهم دولتمردان ترکیه، پس از کودتای نافرجام در آن کشور به عنوان عامل اساسی چرخش نگاه‌ها به سوی اقدامات سیاسی و نظامی کشور ترکیه در منازعات منطقه‌ای اشاره کرد.

زمانی که رجب طیب اردوغان پس از شکست کودتا اعلام کرد با اتخاذ سیاستی جدید اختلافات خود را با کشورهای همسایه پشت سر خواهیم گذاشت و نیز در اقدامی عملی ضمن عذرخواهی رسمی از پوتین به روابط تیره و تار خود با کشور روسیه پایان داد عواقب کودتای نافرجام در ترکیه بیش از خود کودتا اهمیت یافت. آیا با استناد به اظهارات دولتمردان ترکیه مبنی بر اینکه این کشور بخشی از مسئولیت کودتا را به عهده همپیمانان غربی خود بخصوص آمریکا می داند و آنها را به حمایت از کودتاگران متهم می کند می توان گفت این کودتا باعث بدبینی مسئولین ترک نسبت به آمریکا و غرب شده؟ آیا براستی کشور ترکیه در صدد اصلاح سیاست‌های منطقه ای خود به وسیله پشت کردن به سیاست‌های آمریکا در منطقه و سوریه است و قصد نزدیک شدن به مواضع رقیبان منطقه ای آمریکا یعنی روسیه و ایران را دارد؟با توجه به اینکه ترکیه در چند سال اخیر همه امکانات سرزمینی و نظامی قابل عرضه خود را برای حضور در سوریه در اختیار گروه‌های مختلف تروریستی و تکفیری قرار داده و حتی در برخی مواقع از حضور نظامیان ارتش خود در خاک سوریه برای کمک به تروریست‌ها دریغ نکرده، ساده لوحانه است که بپذیریم کودتای نافرجام یک شبه ترکیه، باعث چرخش این کشور از مواضع چند ساله خود در منطقه شده است. اقدامات نظامی اخیر ترکیه درشمال سوریه به بهانه سرکوب مخالفان کُرد خود در این کشور، این گفته را تایید می کند.

یادآوری این نکته نیز ضروری است که مسئولین کشور ترکیه به خوبی می دانند هرچه این کشور از نظر سیاسی به سمت روسیه و محور مقاومت شامل ایران، سوریه و لبنان سوق پیدا کند حمایت آمریکا از شبه نظامیان کُرد در سوریه و ترکیه برای ایجاد اقلیم و دولتی خودمختار در مرز با ترکیه بیشتر می شود و این چیزی است که ترکیه هرگز نمی تواند آن را بپذیرد.شاید بتوان تغییر ادبیات سیاسی مسئولان کشور ترکیه را در چارچوب اقداماتی برای امتیاز گرفتن از متحدان سوریه در میز مذاکرات تحلیل کرد. خبر دیدار [احتمالی] سه جانبه اردوغان، پوتین و بشار اسد در آینده ای نزدیک را نیز می توان در همین راستا بر شمرد.

همچنین می توان گفت ترکیه در سیاستی یک بام و دو هوا هم به دنبال تامین امنیت مرزی خود و جلوگیری از گسترش فعالیت‌های گروه‌های تروریستی در مرز خود با سوریه است و هم اینکه از هدف خود برای مطرح کردن ترکیه به عنوان قدرتی منطقه ای منطبق با رویای امپراتوری عثمانی به وسیله سرکوب نظام بشار اسد دست نکشیده است.

در مورد سرنوشت بحران سوریه با توجه به تغییرات روزافزون سیاسی و نظامی در آن کشور هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. اما به طور قطع می‌توان گفت که گزینه آمریکا و رژیم صهیونیستی برای سوریه همچنان فیصله نیافتن درگیری‌ها با هدف تضعیف بیش از پیش دولت سوریه است و نیز رویکرد متحدان سوریه همچنان رویارویی با گروه‌های تروریستی حاضر در سوریه و حمایت از دولت قانونی بشار اسد است.

اما مؤلفه جدیدی که به این معادله اضافه شده پیروزی‌های مهم اخیر ارتش سوریه در استان حلب و شمال این کشور است که هم گروه‌های تروریستی حاضر در سوریه وحامیان منطقه ای و غربی آنها را به شدت نگران کرده و هم باعث شده است دولتمردان ترکیه با نگاه دور اندیشانه به بحران سوریه و با هدف خروج آبرومندانه از این بحران به فکر باز نگاه داشتن مسیرهای ارتباطی بین خود و مسئولین دولت سوریه و متحدان منطقه ای این دولت بیفتند.

تاثیر دستاوردهای مقاومت بر روند سیاسی و دیپلماتیک بحران سوریه

دستاوردهای اخیر ارتش سوریه بدون شک روند سیاسی و دیپلماتیک را دستخوش تغییر و دگرگونی قرار می‌دهد.به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم از دمشق، هنوز یک ماه از ایجاد روزنه‌ای در حومه جنوبی حلب به سمت محلات شرقی آن توسط تروریست‌ها به سرکردگی جیش‌الفتح نگذشته بود که ارتش سوریه با به کنترل در آوردن کامل دانشکده‌های نظامی و خنثی کردن نقشه تروریست‌ها برای شکستن محاصره حلب و ضربه زدن به طرحهای سیاسی یا نظامی برای ایجاد منطقه خالی از سلاح در شمال حلب، این روزنه را بست.

رسانه‌های وابسته به گروه‌های تروریستی طی هفته‌های گذشته بعد از ایجاد این روزنه و عقب‌نشینی نیروهای سوری به مناطق پشتی، کار تبلیغاتی گسترده‌ای را آغاز و گروه‌های تروریستی نیز از این عقب‌نشینی سوء استفاده کردند تا به زعم خود پیروزی بزرگشان را اعلام کنند. در همین راستا عبدالله المحیسنی تروریست سعودی نیز نمایشی را در محلات شرقی حلب به اجرا گذاشت و اعلام کرد که او به زودی بعد از پایان دادن به محاصره حلب، در مسجد اموی نماز به جا خواهد آورد.

رویای این تروریست سعودی بعد از کنترل کامل ارتش سوریه و همپیمانانش بر دانشکده نظامی و بسته شدن روزنه‌ای که تروریستها ایجاد کرده بودند و رسیدن نیروهای سوری به تپه المقالع و گردان پدافند هوایی و منطقه البرادات و الزیوت و المشرفه و همه مناطقی که به اشغال تروریستها در آمده بود، نقش بر آب شد و این در حالی است که عناصر جیش الفتح و تروریستهای وابسته به آن نیز پا به فرار گذاشتند.

شبکه‌های اجتماعی وابسته به گروههای تروریستی از کشته شدن بیش از ۷۰ تروریست در ساعات پایانی نبرد در حومه جنوبی حلب خبر دادند که برخی از آنها سرکرده میدانی هستند. این شبکه‌ها همچنین از قطع شدن ارتباط با عناصر تروریستی با وجود بهره مندی آنها از ۱۰۰ فرد مسلح آموزش دیده و مجهز که از طریق مرزهای ترکیه وارد سوریه شده بودند و بیشتر آنها از اتباع خارجی بودند، خبر دادند.

مراحل پایانی عملیات به کنترل در آوردن دانشکده‌های نظامی حلب، چند روز قبل هنگامی که ارتش سوریه تپه‌های مشرف بر این دانشکده‌ها از الصنوبرات تا تپه القرع را آزاد کرد و تروریستها در بازپس گیری آن شکست خوردند، آغاز شد. زیرا این تپه مستقیما بر دانشکده‌های نظامی به ویژه دانشکده تسلیح مشرف است.پیشروی ارتش سوریه در جبهه پروژه ۱۰۷۰ واحدی، روند آزادسازی تپه‌های مشرف بر دانشکده‌های نظامی را شتاب بخشید و در نهایت ارتش سوریه موفق شد به خطوط دفاعی تروریست‌ها نفوذ کرده و با آزادسازی دو ساختمان در دانشکده فنی جای پایی برای خود در داخل این دانشکده پیدا کند.

موفقیت‌های ارتش سوریه، با حملات توپخانه‌ای و هوایی گسترده و هدف قرار دادن همه محورهای تحرکات تروریستها همراه شد و این امر زمینه را فراهم کرد تا ارتش سوریه از سمت تپه القرع به سمت دانشکده نظامی حمله کند. همزمان با آغاز این حمله درگیری‌های شدیدی بین دو طرف به وقوع پیوست و ارتش سوریه موفق شد عملیات آزادسازی این دانشکده را با موفقیت به پایان برساند و تلاش‌های تروریست‌ها برای بازپس‌گیری آن بعد از متحمل شدن خسارات سنگین، با شکستی سخت مواجه شد.

دستاورد گسترده ارتش سوریه در حومه حلب، بر رسانه‌های دشمن و حامیان آنها تاثیری منفی بر جا گذاشت و آنها متحمل شکست سنگینی شدند که انتظار آن را نداشتند و در نهایت مجبور شدند که به این شکست اعتراف و اعلام کنند که دانشکده‌های نظامی به دست ارتش سوریه افتاده است. سپس روند تبادل اتهامات بین گروههای تروریستی آغاز شد و این گروهها کدام دیگری را مسئول شکست و کوتاهی و خیانت دانستند.

بر اساس اطلاعات رسیده از اتاق عملیات مرکزی در شمال وابسته به تروریستها، تروریستهای شهر ادلب هنگامی که متوجه فرار جیش الفتح از دانشکده توپخانه شدند، شوکه شدند. این در حالی است که برخی از گروههای تروریستی در حال توجیه شکست و فرار خود از میدان به این بهانه که ارتش سوریه و همپیمانانش در این نبرد از آتش گسترده استفاده کردند، هستند.از سوی دیگر شبه نظامیان ارتش آزاد نیز از اتهام خیانت در امان نماندند، زیرا برخی از سرکرده‌های جیش الفتح شبه نظامیان ارتش آزاد را به بیرون کشیدن نیروهایش از جنوب حلب و اعزام آنها به نبردهای جاری در منطقه جرابلس در حومه شرقی حلب علیه یگانهای کرد، متهم کردند.

این در حالی است که محافل گروههای تروریستی گفتند که فرماندهان آنها دهها گردان و فرد مسلح را در طمع به دست آوردن غنیمت به قتلگاه دانشکده‌های نظامی بردند. از سوی دیگر ۱۰۰۰ عامل انتحاری که عبدالله المحیسنی تروریست سعودی وعده داده بود آنها را برای پایان دادن به محاصره حلب به این شهر بیاورد، غیبشان زد.خسارت گروههای تروریستی در حلب و محاصره آنها از سوی ارتش سوریه در داخل محلات شرقی فقط بر داخل تاثیر نگذاشته است بلکه این پیروزی بر روند سیاسی و دیپلماتیک نیز تاثیر گذاشته است بویژه اینکه مسکو و واشنگتن در حال یافتن یک راه حل برای بحران سوریه هستند و در نتیجه تحقق این دستاورد از سوی ارتش سوریه، وزن زیادی در این تفاهم سیاسی دارد.گزارش‌های غربی از تصمیم واشنگتن برای رسیدن به آتش‌بس در شهر حلب با هدف جلوگیری از پیشروی ارتش سوریه حکایت دارد، اما دستاورد اخیر ارتش سوریه رویاهای آمریکا را نقش بر آب کرده است.

آمریکا، ترکیه را به کردها ترجیح داد؟

با گذشت چند روز از آغاز عملیات “سپر فرات” در شمال سوریه بالاخره اولین تقابل کردهای سوریه و نیروهای ترکیه در پی کشته شدن یک سرباز ترکیه‌ای و حملات بی‌امان ارتش ترکیه به مقرهای کردها در جرابلس خود را نمایان کرد تا بر این گمانه زنی صحه بگذارد که آتش جنگی که ترکیه در این جبهه شعله‌ ور کرده از همان اول هم کردهای سوریه را هدف قرار داده بود نه داعش را. اما اینکه چرا آمریکایی که فورا به عملیات ارتش سوریه علیه کردها در حسکه واکنش نشان داد این بار در قبال عملیات ترکیه علیه کردها سکوت کرده است، موضوع دیگری است.

به گزارش ایسنا، بعد از گذشت پنج سال “جنگ نیابتی” از سوی ترکیه در سوریه که با آموزش شورشیان سوری، ارسال سلاح برای آنها و نیز راه اندازی و تشکیل گروه‌های سوری مسلح تحت امر خود مانند جنبش “نورالدین زنکی”، “سلطان مراد چهارم”، “صقور الجبل” و “فیلق شام” همراه بود حالا دیگر ترکیه از پشت پرده بیرون آمده و در مقابل چشمان آمریکا ??تانک و بیش از ???سرباز به جرابلس سوریه فرستاده و علنا و رسما وارد جنگ سوریه شده است.

هدف اصلی‌اش نیز جنگ با یگان‌های مدافع خلق کرد سوریه است که آن را شاخه نظامی حزب دموکراتیک کردستان سوریه می‌داند. ترکیه در واقع می‌خواهد مانع از تسلط نیروهای کرد بر امتداد مرزهای جنوبی‌اش با سوریه شود چون نگران است که کردهای سوریه از این مرزها برای حمایت از حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) که آنکارا در داخل با آن می‌جنگد، استفاده کنند.

به همین خاطر جنگ خود علیه کردها را به خاک سوریه کشانده تا امنیت ملی خود را تامین کند. ترکیه نمی‌خواهد جای خالی داعش با کردها پر شود.در این راستا یکی از رهبران گروه “سلطان مراد” مورد حمایت ترکیه درباره اهداف این عملیات می‌گوید: “ترکیه سه هدف را دنبال می‌کند نابودی داعش، نظام سوریه و نیروهای حزب اتحاد دموکراتیک سوریه.”اما مواضع آمریکا در قبال این چالش جدید کمی تامل برانگیز است. آمریکایی که آنگونه به عملیات ارتش سوریه در خاک خودش در حسکه واکنش نشان داد و چند بار از تریبون‌های مختلف به نظام سوریه هشدار داد این بار در قبال ترکیه و عملیاتش در خاک سوریه علیه هم‌پیمانان کردش کاملا سکوت کرده و سیاست انعطاف‌پذیری را در پیش گرفته است.

پنتاگون تهدید کرده بود که اگر جنگنده‌های سوری مواضع نیروهای مورد حمایت آمریکا را هدف قرار دهند این جنگنده‌ها را ساقط خواهد کرد. اما در مورد ترکیه نه تنها خبری از تهدید نیست بلکه جنگنده‌هایش را هم برای پوشش هوایی عملیات سپر فرات به کمک ترکیه فرستاده است. در واقع آمریکا با صراحت از عملیات ترکیه چه با پوشش هوایی ائتلاف بین‌المللی ضد داعش و چه از طریق اظهارات جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا حمایت کرده است.

بایدن که اخیرا به عنوان عالی‌ترین مقام آمریکایی از زمان کودتای نافرجام ترکیه به این کشور سفر کرده بود اظهارات مثبتی در قبال ترکیه چه در زمینه عملیات نظامی و موضع‌گیری در قبال کردها و چه در زمینه استرداد فتح‌الله گولن، روحانی در تبعید ترکیه و مهمترین دشمن رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه داشت.

این مسئول آمریکایی که همزمان با شروع عملیات وارد آنکارا شده بود از کردها خواست به شرق فرات عقب‌نشینی کنند یعنی همان چیزی که ترکیه می‌خواهد. در این راستا مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه اخیرا گفته بود: “شبه نظامیان کرد باید به شرق فرات عقب‌نشینی کنند والا ترکیه هر کاری لازم باشد انجام می‌دهد.” این حمایت در واقع اعلام مرگ طرح “تشکیل نظام فدرالی کردها” و نقشه بر آب شدن رویای کردهاست که از حومه شرقی حسکه تا عفرین کشیده شده؛ چیزی که کردها تصور می‌کردند که همیشه در دست آنها خواهد بود .

هر چند که بعید است آمریکا پشت کردها را که تاکنون کارایی خود را به اثبات رسانده‌اند، خالی کند اما به نظر می‌رسد که از طرفی هم نمی‌خواهد آنکارا که نقش محوری را در جنگ سوریه حفظ کرده، بازنده باشد. گویی واشنگتن عزم خود را جزم کرده تا از درگیری سوریه و ترکیه به نفع خود بهره‌برداری کند و با ملتهب نگه داشتن کانون این درگیری، راه را مقابل هر احتمالی باز بگذارد.

در حالی که تصور می‌شد هر گونه اقدامی علیه نیروهای کرد در سوریه منجر به اختلاف بیشتر آمریکا و ترکیه شود اما این اتفاق نیفتاد. حتی با اولین تقابل مستقیم میان کردها و ارتش ترکیه وزارت دفاع آمریکا ازهرگونه اظهار نظر درباره حمله نیروی هوایی ترکیه به مقرهای یگان‌های مدافع خلق کرد، هم‌پیمان نیروهای دموکراتیک سوریه در نزدیکی جرابلس امتناع کرد. کریستوفر شروود، سخنگوی پنتاگون در این زمینه تنها گفت: “آنچه می‌توانم بگویم این است که نیروهای دموکراتیک سوریه همچنان شریک ما و یکی از نیروهای فعال در جنگ با داعش هستند و درباره عملیات ترکیه نیز از ارتش ترکیه سوال کنید!” این اظهارات نشان می‌دهد که آمریکا نمی‌خواهد صراحتا در قبال این عملیات موضع بگیرد.

با این اوصاف گویی نقشه ائتلاف‌ها در سوریه در حال تغییر است و هرگونه رویداد جدیدی در سوریه در این سمت و سو تنها درگیری در سوریه را پیچیده‌تر می‌کند. هر چه قدر طرف‌های این جنگ بیشتر شوند خروج و برون رفت از بحران سوریه برای جامعه جهانی سخت‌تر می‌شود. اما آنچه مهم است اینکه چه بر سر خاک و شهرهای سوریه خواهد آمد. آیا کردها، ترکیه یا گروه‌های موافق یا مخالف نظام سوریه رقم زنندگان آینده سوریه خواهند بود؟

منبع: روزنامه اطلاعات