هراس غرب از نزدیکی ترکیه -روسیه و اهمیت بالای تحولات اخیر؛
![]()
در روزهای اخیر و به ویژه پس از ایراد اظهارات متفاوت اردوغان و موضع گیری های تند مقامات ترکیه مبنی بر دست داشتن غرب به ویژه آمریکا در کودتای نافرجام این کشور و نیز اعلام مقامات ترکیه مبنی بر اعمال تغییرات اساسی در سیاست خارجی، نگاه همگان به آینده سیاسی روابط فیمابین دوکشور ترکیه و روسیه دوخته شد و دیدار دوجانبه پوتین و اردوغان را به کانون توجهات همگان تبدیل کرد و شاید بتوان گفت که بیشترین توجه از سوی واشنگتن و متحدان غربی آن به این دیدار معطوف شده بود.
در پي کودتاي نافرجام ترکيه و حمايت هاي مالي و تسليحاتي آمريکا از گروه هاي کرد سوري که ترک ها آنها را شاخه اي از گروه تروريستي پ ک ک مي دانند احساسات ضد آمريکايي به شدت در ترکیه بالا گرفت و منافع سرشاری را متوجه حکومت ترکیه نمود.
اذهان عمومی و مقامات ترکیه در پی کودتای نافرجام به این نتیجه رسیدند که اهداف پنهانی متحدان غربی و غیر قابل اعتماد ترکیه در تجزیه منطقه و ترکیه خلاصه شده و به صلاح ترکیه است که با فاصله گرفتن از آمریکا و غرب به سوی برقراری روابط نزدیک با روسیه گام بردارد.
تحولات مزبور موجب قوت گرفتن اين ديدگاه شد که ساقط کردن جنگنده روسي توسط ترکيه، برنامه اي از پيش طراحي شده توسط آمريکا و کشورهاي عضو ناتو بوده است تا از اين طريق بتوانند با ايجاد تنش در روابط مسکو و آنکارا تا حدودي از تحرکات اين کشور عليه کردهاي سوري ممانعت به عمل آورند.
در پي آن حادثه و از بيم اقدامات تلافي جويانه روسيه شاهد توقف حملات جنگنده هاي ترکيه عليه مواضع کردهاي سوري بوديم امري که موجب شد تا گروههاي کرد سوري که به دنبال ايجاد حکومت فدرال در شمال سوريه هستند با حمايت هاي بيشتر آمريکا و ديگر متحدان غربي آن از خط قرمزهاي ترکيه یعنی غرب رودخانه فرات عبور کنند.
کودتای ترکیه در کنار تمامی موارد فوق الذکر موجب شد تا اردوغان بار دیگر به روسیه نزدیک شود و این اقدام با استقبال روسیه مواجه شد. این استقبال تا جایی بود که میخاییل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق گفت: ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان با دیداری که به منظور رفع کدورت میان دو کشور به دلیل سرنگونی جنگنده روسی در ماه نوامبر برگزار میکنند، “کار درستی” انجام میدهند.پوتین و اردوغان تلاشهایی را برای از سرگیری گفتوگو و بازسازی همکاری میان دو کشور صورت میدهند که نه فقط برای ترکیه و روسیه بلکه برای سیاست جهان سودمند خواهد بود.
به نظر می رسد آشتی بین اردوغان و پوتین در حال نیل به سمت و سویی است که ائتلاف غربی آمریکا و متحدانش به هیچ وجه از آن راضی نیستند. به عنوان مثال می توان از درخواست مقامات ترک به تعطیلی پایگاه آمریکایی اینجرلیک به بهانه وجود کلاهک های هسته ای موجود در آن اشاره نمود.
همچنین «حریت» ترکیه با اشاره به موارد پنهان آشتی روسیه و ترکیه، اعلام کرد که اردوغان در نامهای که به پوتین نوشت، از او به زبان روسی عذرخواهی کرده است.
در ادامه ولادیمیر پوتین در دیدار با رجب طیب اردوغان گفت: اولین کسی که بعد از کودتا با اردوغان گفتوگو کرد، من بودم. ما اقداماتی را که خلاف قانون اساسی در ترکیه صورت گرفت، محکوم میکنیم و امیدواریم که مردم ترکیه بتوانند اوضاع را در این کشور سر و سامان دهند. خواستار از سر گیری روابط با ترکیه هستیم، از جمله در زمینه اقتصادی و همچنین برای مبارزه با تروریسم. از اینکه این فرصت پیش آمده خوشحال هستم. بهبود روابط، به نفع دو کشور است.
اردوغان هم گفت:موارد زیادی هست که باید در مورد آنها با هم گفتوگو کنیم. منطقه انتظار زیادی از ما دارد و ما با هم میتوانیم مسائل را حل کنیم. همچنین وزیر اقتصاد روسیه از احتمال ازسرگیری واردات مواد غذایی از ترکیه خبر داد.
در کنار بررسی شواهد و مصادیق شکل گیری ائتلاف بین روسیه و ترکیه باید به دو نکته دیگر توجه داشت.
اولین نکته رویکرد اسرائیل در قبال این جریان و واکنش احتمالی مقامات صهیونیستی به قوت یافتن روابط فیمابین پوتین واردوغان است. علیرغم رابطه خوب بین اسرائیل با دوطرف ماجرا، نمی توان از منافع سرشار اسرائیل از تشکیل کردستان مستقل و نیز تداوم روند اختلاف بین روسیه و ترکیه غافل شد.
شاهد این مدعا نیز در مقاله اخیر سایت صهیونیستی دبکا نهفته است. این سایت امروز نوشت: تلاش آنکارا برای بهبود روابط با مسکو و تهران باعث وحشت و ناامیدی مقامات رژیم صهیونیستی شده است. دیدار پوتین و اردوغان، باعث وحشت و آشفتگی مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل شده است.
نگرانی مقامات اسرائیل این است که اردوغان با پشت کردن به آمریکا و ناتو تمام تلاش خود را برای تقویت روابط با کرملین که دست در دست تهران دارد، به کار گیرد. در حقیقت، اردوغان قرار است چند روز پس از ملاقات با پوتین به دیدار «حسن روحانی،» رئیسجمهور ایران، در تهران بشتابد. اقدامات اخیر رئیسجمهور ترکیه باعث تشکیل جبهه جدیدی در منطقه خاورمیانه میشود که متشکل از ترکیه، روسیه، ایران، عراق، روسیه و حزبالله لبنان خواهد بود. چنین چشمانداری مانعی بر سر اجرای سیاستهای اسرائیل درخصوص سوریه خواهد بود.
در ادامه گزارش آمده است: عادیسازی روابط تلآویو و آنکارا منوط به این بود که ترکیه روابط نظامی و اطلاعاتی خود را با آمریکا و ائتلاف ضدایرانی ادامه دهد. دیدار روز سهشنبه پوتین و اردوغان نقشههای آمریکا، اسرائیل و سران کشورهای عربی را بر هم خواهد زد. به نظر میرسد ترکیه به جای پیوستن به ائتلاف سعودی ضد شیعیان، اتحاد با ائتلاف روسیه-ایران را برگزیده باشد.
در پایان گزارش امده است: اکنون اسرائیل خود را در برابر ائتلاف روسیه و ترکیه میبیند که تلاش میکند بر نفوذ ایران در سوریه بیفزاید.
نکته دومی که باید به آن توجه داشت سرخوردگی اعراب به ویژه عربستان سعودی از جریانات اخیر خاورمیانه است. جنگ فرسایشی یمن، عدم تفاهم بین کشورهای عضو اتحادیه عرب، عدم تحقق اهداف در سوریه و در نهایت آشتی اخیر ترکیه با روسیه به شدت حکام وهابی آل سعود را در موضع انفعال قرار خواهد داد. بر مشکلات عربستان باید کاهش قیمت نفت و روند کند اجرای چشم انداز اقتصادی ۲۰۳۰ در این کشور را نیز اضافه کرد.
کاهش قیمت نفت و نیز درگیری عربستان در جنگ ها و بحران های منطقه، شورای وزیران عربستان را بر آن داشت تا برای مقابله با کاهش درآمدها و تامین کسری بودجه اش، هزینه روادید ورود و خروج به کشور را افزایش دهد.
بر تمامی مشکلات آمریکا و موتلفین غربی آن باید تهدیدهای رو به رشد اخیر کره شمالی مبنی بر شمارش معکوس جنگ اتمی بین پیونگ یانگ و واشنگتن را نیز افزود.
نتیجه گیری:
ماحصل تمامی نکات و مسائل فوق الذکر را می توان در آینده بحران سوریه جستجو کرد چرا که تمامی مسائل مزبور از یک سو نتیجه بحران سوریه بوده و از سوی دیگر در سرنوشت این کشور به شدت دخیل خواهد بود.
همراهی همیشگی ترکیه با ائتلاف آمریکایی در سوریه و خدمات بی شائبه به معارضین سوری یکی از موثرترین ابزارها در اعمال فشار بر دولت بشار اسد بوده و در هموار کردن مسیر برای بقای شورشیان ضد حکومت سوریه مفید بوده است. حال با نزدیکی بیش از پیش ترکیه به روسیه و فاصله گرفتن از اهداف بلند مدت غرب، می توان امید داشت که سیاست خارجی ترکیه در سوریه تغییر کرده و معارضین سوری بیش از پیش تضعیف گردند.
همچنین فاصه گرفتن اردوغان از غرب می تواند از همراهی بیش از پیش وی با اسرائیل ممانعت به عمل آورد همچنان که سایت دبکا از این بابت ابراز نگرانی کرده و حتی بر هم خوردن آشتی بین اسرائیل و ترکیه در نتیجه آن را محتمل دانسته بود. نزدیکی بیشتر بین ایران و ترکیه در نتیجه شرایط فعلی می تواند در آینده نزدیک به شدت تعیین کننده باشد.
مسئله بسیار مهم بعدی در این زمینه واکنش آمریکا به وقایع اخیر است. دولتمدران آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در کشور خود به شدت نیازمند یک تحول عظیم برای جذب آرای شهروندان هستند. تحولی که با قرار گرفتن در مظان اتهام دست داشتن در کودتای ترکیه و عدم موفقیت در مهار اقدامات تروریستی داعش، به شدت دور از دسترس به نظر می رسد.
با این وجود باید دید واکنش مقامات آمریکایی به نزدیکی ترکیه و روسیه چه خواهد بود اما به نظر می رسد که زمان کوتاه باقی مانده تا انتخابات آمریکا سیاستمداران این کشور را بر آن خواهد داشت تا با مصالحه در جریان سوریه، تا حدودی از هجمه تبلیغاتی رقبای سیاسی خود کاسته و دل شهروندان آمریکایی را به دست آوردند.
موقعیت عربستان سعودی اما در این میان همچون همیشه بوده و سواد کم سیاستمداران سعودی، مواضع این کشور را همواره در راستای تفرقه افکنی و خوش خدمتی به غرب قرار داده است. در شرایط فعلی و علیرغم مشکلات اقتصادی رو به رشد عربستان سعودی، امید چندانی به تغییر رویکرد سیاست خارجی این کشور وجود ندارد چرا که بر خلاف کشورهایی نظیر روسیه و آمریکا، عربستان سعودی به شدت از فقدان سیاستمداران با تجربه رنج می برد و این فقدان سواد سیاسی موجب شده است تا در هر شرایطی، سیاسیت های غلط و سلفی عربستان سعودی به قوت خود باقی باشد.
خلاصه کلام آنکه تحولات اخیر منطقه به ویژه در موقعیت زمانی فعلی می تواند به سمت بهبود شرایط بحرانی در سوریه پیش رود به شرط آنکه سیاستمداران کشورهای منطقه قدر فرصت پیش آمده را بدانند.
نویسنده: محمد ابراهیم عروی
http://asrdiplomacy.ir/