یکی از مناطقی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه خاصی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد، قاره پهناور آفریقا بود؛ ازاین رو، روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با کشورهای قاره آفریقا در اولویت های سیاست خارجی کشور قرار گرفت.با نگاهی به چند دوره که از لحاظ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بررسی شد، می توان دریافت روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آفریقایی طی 28 سال، متاثر از رویکردهای داخلی و بین المللی دولت های جمهوری اسلامی ایران بوده است.

 
 
بررسی روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای قاره آفریقا

 یکی از مناطقی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه خاصی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد، قاره پهناور آفریقا بود؛ ازاین رو، روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با کشورهای قاره آفریقا در اولویت های سیاست خارجی کشور قرار گرفت. انقلاب اسلامی ایران به دلیل ماهیت و روح آزادیخواهی، استعمارستیزی و خدامحوری اش (ر.ک: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصول 2، 3، 9، 11، 56، 152، 154) به سرعت مورد توجه مردم کشورهای آفریقایی قرار گرفت و با کسب جایگاه ارزشمندی نزد ملت های آفریقایی، از وجهه و اعتبار خاصی برخوردار گردید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گسترش و تعمیق روابط با کشورهای قاره آفریقا در تمامی ابعاد آن، یکی از مهم ترین رویکردها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار گرفت؛ از این رو، از ابتدای پیروزی انقلاب، به نحو چشمگیری بر میزان سطح همکاری با کشورهای آفریقایی افزوده شد و در حال حاضر به گونه ای با تمام کشورهای آن قاره روابط سیاسی برقرار است.

قاره آفریقا، مجموعه ای از کشورهای درحال توسعه با درجات پیشرفت و توسعه متفاوت است. این قاره در کنار ظرفیت های سیاسی و فرهنگی چشمگیر، سرزمینی غنی از لحاظ مواد خام و معدنی، استعدادهای بسیار کشاورزی، ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی فراوان، بازار بکر و گسترده، نیروی کارگر ارزان و بدون چالش های مربوط به اتحادیه کارگری می باشد؛ همچنین مورد توجه جدی قدرت های اقتصادی غرب و مقصد برنامه های میان و بلندمدت قدرت های اقتصادی میانی (چین، هند، برزیل، آفریقای جنوبی و...) و اولویتی مهم در سیاست خارجی این کشورهای محسوب می شود. جمهوری اسلامی ایران نیز در این خصوص، سیاست خارجی خود را در آن قاره بر مبنای بسط و گسترش روابط با کشورهای آفریقا قرار داده است.

ایران از دیرباز دارای روابط با سرزمین های آفریقایی بوده است این ارتباط از دوران پادشاهی های قبل از ظهور اسلام ثبت شده است که بیشتر به صورت توسعه قلمرو و در چارچوب کشورگشایی های امپراتوری باستانی ایران بوده است.

با ظهور اسلام و گسترش آن در ایران، روابط با آفریقا در قالب بازرگانی و اهداف تبلیغی و گسترش دین اسلام بروز کرد که در شرق آفریقا آثار ماندگاری برجای نهاد. تعدادی از بازرگانان شیرازی در چندمین قرن قبل در شرق آفریقا مستقر شدند و دولت هایی را بنیان نهادند.

روابط سیاسی ایران در دوران پهلوی با کشورهای آفریقای، عموما کشورهای زیر خط صحرا حاکی از این واقعیت است که روابط دو طرف در این دوره از سیاست منسجم و از پیش تعیین شده ای پیروی نکرده است.

روابط سیاسی حکومت پهلوی با کشورهای آفریقایی بیشتر متاثر از سه زمینه بود: 1- روابط شخصی شاه و اطرافیانش با رهبران و روسای کشورهای آفریقایی 2- گرایش و همسویی برخی کشورهای آفریقایی به جهان غرب و به ویژه آمریکا 3- اهمیت استراتژیک کشورهای آفریقایی.

همسویی سیاست های غربگرایانه حکومت پهلوی با سیاست برخی کشورهای آفریقایی از انگیزه های برقراری روابط سیاسی بود. روابط جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب با آفریقا، تحول تازه ای در سیاست خارجی ایران ایجاد کرد.

سیاستگذاران جمعهوری اسلامی ایران با توجه به آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی برقراری روابط با کشورهای جهان سوم، از جمله ممالک آفریقایی را در صدر سیاست های خود قرار دادند. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز به سرعت مورد توجه مردم کشورهای آفریقایی قرار گرفت.

روابط جمهوری اسلامی ایران را با کشورهای آفریقایی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از سال 1357 تا پایان سال 1385 در 4 دوره می توان بررسی کرد:

1- روابط جمهوری اسلامی ایران با آفریقا از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1368: روابط جمهوری اسلامی ایران را با آفریقا در این دوره می بایست در چارچوب ساختار نظام دو قطبی و فضای حاکم بر دوران جنگ سرد در روابط بین الملل ارزیابی و تحلیل کرد. روابط بیشتر جنبه آرمانی داشته و برقراری و گسترش روابط سیاسی و حمایت از جنبش های آزادیبخش بیشتر در چارچوب روابط عدم تعهد قابل تحلیل است.

از لحاظ فرهنگی، در این دوره، سفیران و روسای نمایندگی های ایران در آفریقا تا حد زیادی نقش سفیران فرهنگی را نیز داشتند و بخش زیادی از توان و فعالیت سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران در آفریقا صرف امور فرهنگی و اجتماعی شد و ارتباط با مسلمانان و کمک به جریان های آزادیبخش از محورهای مهم فعالیت سفارتخانه ها در این دوره بود.

2- روابط جمهوری اسلامی ایران با آفریقا در دوره سازندگی (1375 – 1368): با پایان جنگ تحمیلی، همکاری سیاسی با کشورهای آفریقایی اهمیت بیشتری برای جمهوری اسلامی یافت. ایران برای معرفی به عنوان آغازگر جنگ و وادار کردن این کشور به رعایت مقررات بین المللی نظیر عدم استفاده از سلاح های شیمیایی و بمباران مناطق مسکونی، پایبندی به مفاد قطعنامه 598 و آزادی اسیران جنگی، به حمایت جامعه بین المللی نیاز داشت و از طرف دیگر، به منظور پیشبرد برنامه های دوران سازندگی در ابعاد خارجی آن نیازمند توجیه و جلب نظر سران این کشورها بود.

از لحاظ فرهنگی در این دوره، سازمان های مسئول به منظور اجرایی شدن سیاست های دولت، به فعالیت های عمرانی در داخل و در خارج کشور دست یازیدند، از این رو، معرفی توانمندی های فنی و عمرانی ایران در این دوره جز اولویت های سیاست خارجی ایران در آفریقا و تلاش شد ضمن انسجام و پرهیز از اقدامات حساسیت برانگیز، تحولی همه جانبه در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در آفریقا به وجود آید. در کنار این رویکرد، سازمان های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز حضور فیزیکی در کشورهای آفریقایی پیدا کردند. از جهت اقتصادی توسعه ظرفیت های اقتصادی بلندمدت جمهوری اسلامی ایران در آفریقا از برنامه های اصلی دولت در آن مقطع زمانی بود. آمارهای مبادلات بازرگانی آن دوره نشان دهنده رشد و ارتقای کمی وکیفی همکاری های اقتصادی و بازرگانی با آفریقاست.

3- روابط جمهوری اسلامی ایران با آفریقا در دوران اصلاحات (1376 – 1383): از سال 1376 با روی کار آمدن دولت جدید، تلاش ها در سیاست خارجی بر تنش زدایی و بهبود روابط با دول خارجی و رژیم های بین المللی متمرکز شد. در اجرای برنامه توسعه سوم، آفریقا مورد توجه قرار گرفت، اقدامات موثری در این زمینه انجام شد و سطح روابط سیاسی با برخی از کشورهای آفریقایی ارتقا یافت. در زمینه های فرهنگی، تلاش شد فضای گفت و گوهای سازنده و موثر با کشورهای آفریقایی با محوریت ایده «گفت و گوی تمدن ها» فراهم شود. روابط علمی و دانشگاهی بین سازمان ها و نهادهای دوطرف در این دوره افزایش چشمگیری یافت. تلاش دولت در بعد اقتصاد خارجی نیز بر حضور موثرتر در بازارهای جهانی، صدور خدمات فنی و مهندسی، مشارکت موثر در عرصه انرژی جهانی و تثبیت موقعیت کشور در صنایع نفت و گاز جهان با محوریت برنامه سوم توسعه اقتصادی متمرکز شد.

روابط جمهوری اسلامی ایران با آفریقا در دوره احمدی نژاد: با آغاز به کار دولت جدید به ریاست جناب آقای دکتر احمدی نژاد از اواسط سال 1384، در کنار تحولات و رویکردهای پیشین سیاست خارجی ایران در ارتباط با قاره آفریقا، رویکردها و نگاه جدید دولت بیشتر به گسترش روابط سیاسی و توجه بیش از پیش به مناسبات همه جانبه با کشورهای آفریقایی معطوف شد.

سفر جناب آقای دکتر احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران، به گامبیا در تابستان 1385، یعنی در یک سال اول آغاز به کار دولت جدید، شاخصه این دو سال است. اعلام سیاست توجه به کشورهای جهان سوم، همکاری جنوب – جنوب و نفی سلطه قدرت های بزرگ در ابعاد وسیع و کلان در کنار اتخاذ سیاست خارجی صریح و تهاجمی جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از مواضع و برنامه های صلح آمیز انرژی اتمی – که بعد از دوسال مذاکره با غربی ها، با فشار و اصرار آنها مبنی بر تعلیق کامل این فعالیت ها مواجه شده بود – از شاخص های اصلی گسترش روابط با کشورهای آفریقا در ابعاد سیاسی بود.

سخن آخر اینکه، با نگاهی به چند دوره که از لحاظ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بررسی شد، می توان دریافت روابط جمهوری اسلامی  ایران با کشورهای آفریقایی طی 28 سال، متاثر از رویکردهای داخلی و بین المللی دولت های جمهوری اسلامی ایران بوده است.

از: محسن موحدی قمی

منبع: پژوهشنامه آفریقا، سال اول، شماره اول، بهار 1388