رئیس جمهوری ترکیه از رئیس جمهوری روسیه در پیامی مکتوب به دلیل سرنگون کردن جنگنده روسی عذرخواهی کرد و به خانواده خلبان روسی تسلیت گفت و تعهد داد که تمامی تلاش خود را برای بازگرداندن روابط دوستانه میان دو کشور می‌کند. اردوغان همچنین به توافقی برای عادی سازی کامل روابط با دولت اشغالگر اسرائیلی دست یافت که در این توافق شرط ترکیه برای برداشتن محاصره غزه برآورده نشد؛ شرطی که اردوغان در طول بحران شش سال گذشته میان تل‌آویو و آنکارا برای عادی سازی روابط بر آن پافشاری ورزیده بود.

به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، تحلیلگر مشهور عرب در مقاله‌ای در روزنامه مستقل رای الیوم با این مقدمه نوشت: این دو امتیازدهی تاکیدی بر “عمل گرایی” رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه است که ما در مورد این امر در مقالاتی چندین بار صحبت کردیم و عمل گرایی او بدین معناست که او سیاستمداری حرفه‌ای است که بر خلاف آنچه که بسیاری از همپیمانان عرب او فکر می‌کردند، اصول در قاموس او هیچ جایی ندارد و این شخص به سمتی می‌رود که در وهله نخست پای منافع شخصی‌اش و در وهله دوم منافع کشورش ترکیه در میان باشد.

اردوغان خواست تا یک “سلطان” باشد که خلافت عثمانی را از طریق پل اسلام سیاسی احیا کند و زمانی که تمامی بلندپروازی‌هایش برای این امر شکست خورد، هیچ مانعی ندید که از بیشتر سیاست‌ها و مواضعش برای کاهش خسارت‌ها و نجات کشورش از فروپاشی جغرافیایی و جمعیتی حتمی و اجتناب از سقوط کشورش در دام تروریسمی که دستاوردهای اقتصادی کشورش را می‌بلعد، کوتاه بیاید و کشورش را به جای اول بازگرداند.

غرور اردوغان به یکباره او را در سلسله اشتباهات قرار داد که نخستین این اشتباهات برآورد نادرست او از قدرت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و هوش سیاسی و استراتژیکش و جسارتش در اتخاذ تصمیم جنگ بود. اشتباه دوم او سقوط او در دام سوریه بود که همپیمان آمریکایی‌اش از طریق ابزارهای عربی این دام را ایجاد کرده بود؛ دقیقا همانند کاری که با صدام در کویت کردند و او را در این دام انداختند.

اشتباه سوم او این بود که بر “بهار عربی” حساب باز کرد که این امر ممنوع بود که این بهار شکوفا شود، دیگر چه برسد به آنکه بخواهد میوه نیز بدهد. اشتباه چهارم او این بود که طرح طائفه‌ای را در پیش گرفت، در حالی که او ریاست یک کشور سکولار را برعهده دارد. اشتباه پنجم نیز این بود که بر پیمان ناتو تکیه کرد که ویژگی نژادپرستانه دارد و مسلمانانی امثال او در آن هیچ جایی ندارند.

این عملگرایی اردوغان تکمیل نمی‌شود، مگر آنکه وی به سمت شرق برود و سوار هواپیمایش شود تا در فرودگاه دمشق فرود بیاید و در مسجد امویین اقامه نماز کند و این اقدام نه تنها بعید نیست، بلکه گامی بسیار قریب الوقوع است، چراکه کسی که روابطش را با اسرائیل عادی می‌کند و به صورت مکتوب از رئیس جمهوری روسیه عذرخواهی می‌کند چرا همین کار را با رئیس جمهوری سوریه، همپیمان قدیمی خود نکند که در بیشتر از پنج سال از جنگی که ۱۰۰ کشور به آن پیوسته‌اند، سقوط نکرده است؟احتمالا برخی از همپیمانان اردوغان به ویژه عرب‌ها با او بر سر این امر مجادله کنند و مدعی شوند بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه مردم خود را کشته است! اما اردوغان نیز از طریق حمایت از گروه‌های مخالف سوری و گروه‌های تروریستی در کشتار این مردم مشارکت کرده و همچنان می‌کند .

اردوغان روس‌ها و جنگنده‌هایشان را نیز به کشتن مردم سوریه متهم می‌کرد، اما او الان از روس‌ها عذرخواهی می‌کند و خواهان گذشت و بخشش آنها شده است و روابط خود را با اسرائیلی‌هایی عادی سازی می‌کند که از کشتار مردم فلسطین و اشغال اراضی‌شان در طول ۷۰ سال دست برنداشته‌اند و حتی شهر قدس را یهودی سازی کرده و می‌خواهند مسجد الاقصی را برای بر پا کردن معبد سلیمان روی آواره‌های مسجدالاقصی تخریب کنند، پس چرا رئیس جمهوری ترکیه روابط خود را با آنها عادی سازی می‌کند و روابط خود را با رئیس جمهوری سوریه که مسلمان است، عادی نمی‌کندتا صفحه این جنگ خونین را ببندد و و به حل سیاسی و آشتی ملی کمک کند؟

‌بر این باوریم که این عذرخواهی‌ها و گام‌ها برای عادی سازی روابط با اسرائیل و روسیه مقدمه‌ای برای عادی سازی مشابه با سوریه، ایران، ارمنستان، یونان و اتحادیه اروپا است و این ما نیستیم که این مطلب را می‌گوییم، بلکه آقای بینالی ییلدیریم، نخست وزیر ترکیه که دوست نزدیک اردوغان نیز هست این را گفته است که دولت وی سیاستی را در پیش خواهد گرفت که بر مبنای افزایش تعداد دوستان و کاهش تعداد دشمنان است و وی جنگ در سوریه را “بیهوده” توصیف کرد که باید متوقف شود، بنابراین این سخنان به چه معناست و چه دشمنی پس از عادی سازی روابط با اسرائیل و عذرخواهی از روسیه باقی مانده است؟

اردوغان درک کرده است که نمی‌تواند وارد دو جنگ در یک زمان علیه داعش و حزب کارگران کردستان ترکیه(پ.ک.ک) شود، چراکه یکی از این‌ها مامور شده است که ترکیه را از لحاظ انسانی و اقتصادی دچار فرسایش کند، همانطور که اردوغان درک کرده است که تقسیم سوریه گامی برای تقسیم خود ترکیه است.

این در زمانی بود که اردوغان بزرگترین اشتباه را در حیات سیاسی خود مرتکب شد در آن هنگام که روسیه را از دست داد بدون آنکه همپیمان آمریکایی خود را نگه دارد و از رنج آوارگان سوری به عنوان اهرم باج خواهی علیه اروپا برای به دست آوردن منافع مادی استفاده کرد اما در مقابل چیزی را به دست نیاورد .

اخباری که در مورد میانجیگری محرمانه الجزایر میان سوریه و ترکیه مطرح شد، در حال حاضر اعتبار بیشتری می‌یابد، چراکه امتیازدهی‌های ترکیه به مسکو و تل‌آویو کاملا آشکار شده است و بدون رفتن برای حل سرچشمه اصلی تمامی دشواری‌های کنونی ترکیه که بحران سوریه است، تمامی امتیازدهی‌ها به روسیه و اسرائیل دارای ارزش و کارآیی محدود خواهد بود و هر کس که جز این را بگوید، سادگی خود را در برآورد صحنه سوریه و شخصیت اردوغان نشان داده است.

عادی سازی روابط با اسرائیل به اردوغان برخی منافع داد و چه بسا از این طریق رابطه ترکیه با آمریکا نیز بهبود یابد، اما در مقابل باعث می‌شود که وی بسیاری از اعتبار و جایگاه خود را در جهان عرب و اسلام از دست بدهد، چراکه رخداد داووس ورویارویی او با شیمون پرز، رئیس سابق اسرائیل در پشت این اعتبار بود و باعث شد که او محبوبیت خود را در جهان عربی و اسلامی افزایش دهد.

درست است که اردوغان دستور ساخت بیمارستان و دو نیروگاه برق و آب شیرین کن خواهد داد و ۱۰ هزار تن از کمک‌های انساندوستانه را به مردم غزه خواهد داد که این کمک‌ها از طریق بندر اشدود می‌گذرد، اما مردم غزه بر او برای برداشتن محاصره همیشگی غزه و حمایت از مقاومت بسیار حساب باز کرده بودند و این مساله‌ای است که رخ نداد و احتمالا نیز در آینده‌ای نزدیک به دست اردوغان رخ نخواهد داد.

آیا امتیازدهی‌های اردوغان به اسرائیل و روسیه به نجات او و کشورش از بحران‌های اقتصادی و بحران‌های سیاسی داخلی و خارجی می‌انجامد و آنچه را که وی از این امتیازدهی‌ها در جستجوی آن است، محقق می‌سازد؟

پاسخ به این سوال بسیار دشوار است، چراکه چهار سال آتی، از نظر ما، خطرناک‌ترین سال‌ها بر ترکیه جدید و آینده آن از زمان تاسیس ترکیه در ۱۰۰ سال گذشته است و ما گمان نمی‌کنیم که اسرائیل به فروش گاز بسنده کند و معتقد نیستیم که پوتین به عذرخواهی اکتفا کند گوئی که هیچ چیزی رخ نداده است، چراکه اسرائیلی‌ها استاد “باج‌خواهی” هستند و از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مورد فهرست طول و دراز خواسته‌های آنها بپرسید.

اما پوتین نیز که شروط خود را به صورت کامل تحمیل کرده است، چشمش به سوریه‌ای است که در آن هواپیما و جنگنده خود را در آن جا از دست داد و بازیگر اصلی در سوریه شده است و از اردوغان انتظار دارد تا سیاست‌های خود را به سیاست‌هایی جز آنچه که اکنون است، تغییر دهد.

راه رهایی جدید برای اردوغان به نظر می‌رسد که از استانبول شروع می‌شود و مسیرش را به قاهره کج می‌کند و در دمشق پایان می‌یابد، اما آیا اردوغان این کار را انجام می‌دهد؟ چرا که نه، به این دلیل که پس از عادی سازی با اسرائیل، هیچ چیزی بعید نبوده و به هیچ وجه تعجب برانگیز نیست.ما به اردوغان می‌گوییم که باید مسیر خود را از دمشق آغاز کند و گذر زمان مسائل را تعیین می‌کند.

پشت پرده عادی سازی روابط ترکیه و اسراییل

یکی از دلایل انجام توافق عادی سازی روابط میان ترکیه و اسراییل، تسلیم شدن اردوغان و صرف نظر کردن از اجرای سومین پیش شرطش برای عادی سازی روابط، یعنی لغو کامل محاصره آبی نوار غزه بود.

به گزارش ایسنا، روزنامه جمهوریت، یکی از روزنامه‌های منتقد دولت ترکیه، در پی اعلام عادی سازی روابط ترکیه با اسراییل در تحلیلی نوشت: این مساله یکی از پیش شرط‌ های اصلی رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه بود.

اکنون این توافق در حالی انجام می‌شود که این محاصره در اطراف غزه ادامه دارد. در واقع مقامات ترکیه خود به خوبی از ابتدای ماجرا می‌دانستند که این محاصره لغو نخواهد شد.در حقیقت پس از آغاز تحولات در کشورهای عربی به خصوص در شمال آفریقا و خاورمیانه و مطرح شدن حکومت اسلامگرای ترکیه به عنوان الگو در منطقه، مقامات ترکیه رویاهای بسیاری در سر پروراندند. در چنین شرایطی، جلوه داده شدن ترکیه به عنوان یک کشور دوست اسراییل به نفع این کشور نبود. بر همین اساس پس از وقوع ماجرای حمله به کشتی مرمره و کشته شدن ۱۰ نفر از سرنشینان ترکیه‌ای توسط نیروهای اسراییلی، اردوغان برداشته شدن محاصره آبی نوارغزه را به عنوان پیش شرط اصلی برای حل ماجری کشتی مرمره اعلام کرد.پس از آن یکی از اهداف احمد داوداوغلو، نخست وزیر وقت و رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری کنونی ترکیه، حفظ فضای جنگ سرد در روابط دو طرف بود.

اما پس از به حکومت رسیدن السیسی در مصر و سقوط مرسی در سال ۲۰۱۳، رویای اردوغان مبنی بر رهبری جهان اسلام با خاک یکسان شد و در نهایت در سال ۲۰۱۵ با مداخله روسیه در جنگ سوریه، اردوغان در سیاست خود علیه دمشق با شکست مواجه شد. با توجه به شرایط موجود، دیگر تنش در روابط با اسراییل غیرضروری بود، بر همین اساس به سمت از سرگیری روابط با این رژیم بدون دستیابی به خواسته‌هایی که پیشتر مطرح کرده بود، سوق یافت.

تنها مساله در از سرگیری روابط، پیش شرط های تعیین شده از جمله لغو محاصره نوار غزه بود. برای حل این مساله گذر زمان نیاز بود. بر همین اساس با گذشت زمان در اظهارات مقامات ترکیه لغو محاصره به کاهش محاصره نوار غزه تبدیل شد و در نهایت بینالی ییلدیریم، نخست وزیر ترکیه پس از اعلام خبر عادی سازی روابط اعلام کرد، ارسال کمک‌های ترکیه برای فلسطینی‌ها را آغاز خواهد کرد.

همچنین آنکارا برای تأمین آب آشامیدنی و برق نوار غزه و ایجاد شبکه‌های ضروری برای تأمین برق تلاش کرده و بیمارستانی بزرگ با ۲۰۰ تخت را در نوار غزه احداث خواهد کرد.اما با توجه به اینکه این کمک‌های ترکیه تحت نظارت کامل اسراییل انجام گرفته و در صورتیکه با امنیت این رژیم مغایرت داشته باشد، اسراییل می‌تواند تحت رژیم تحریمی خود از ارسال این کمک‌ها جلوگیری کند، بنابراین این مساله نشان می‌دهد که هیچ مساله‌ای نسبت به وضعیت گذشته در نوار غزه تغییر نیافته و اظهارات ییلدریم در حال حاضر جز یک ادعا چیز دیگری نیست.

ترکیه و دگرگونی در موضع دفاع از فلسطین

اعلان مقام های آنکارا در زمینه عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس طی روزهای گذشته توجه بسیاری از ناظران و تحلیلگران را به خود جلب کرد. افزون بر این چرخش در مواضع رهبران ترکیه، آنکارا کوشید از میزان تنش های اخیر در روابط با مسکو بکاهد که این موضوع ها مورد توجه رسانه های عربی قرار گرفت.

ترکیه و رژیم صهیونیستی پس از ۶ سال تنش در روابط، روز دوشنبه هفتم تیرماه در بیانیه مشترکی از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک و عادی ‌سازی مناسبات خود را اعلام کردند. در بهار سال ۲۰۱۰ و پس از حمله تفنگداران رژیم صهیونیستی به کشتی «مرمره» که کمک های بشر دوستانه برای مردم غزه حمل می کرد، روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی متشنج شد. همزمان با اعلام خبر عادی سازی روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی، سخنگوی دفتر رییس جمهوری روسیه اعلام کرد «رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه در پیامی بابت سرنگونی جنگنده روسی در مرزهای سوریه از دولت روسیه عذرخواهی کرده است. در این گزارش برخی تحلیل های رسانه های عربی درباره عادی سازی روابط ترکیه با روسیه و رژیم صهیونیستی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.

تلاش ترکیه برای رهایی از انزوا

روزنامه های «العرب» چاپ لندن، «الاخبار» لبنان و شبکه «الجزیره» قطر از جمله رسانه هایی بودند که ناکامی های سیاست خارجی ترکیه را در کانون توجه قرار دادند و تحرک های تازه این کشور برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و روسیه را همپیوند با این ناکامی ها ارزیابی کردند.

روزنامه العرب نوشت: تحلیلگران بر این باورند که کاهش نقش منطقه ای ترکیه، منزوی شدن نظام این کشور به دلیل اختلاف با مصر، اروپا و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، تنش با آمریکا درباره بحران سوریه و افزایش دامنه جبهه مخالفان در داخل به ویژه کردها و جماعت «گولن» از عواملی هستند که در توافق میان ترکیه با رژیم اسرائیل نقش داشتند، هر چند که این رژیم به کوچکترین خواسته آنکارا هم پاسخ مثبت نخواهد گفت.

به نوشته این روزنامه، ترکیه پس از ۶ سال اختلاف، روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را از سرگرفت. آنکارا با هدف ترمیم روابط تیره خود با روسیه و کاهش احساس منزوی شدن در عرصه بین الملل از روسیه به دلیل سرنگونی جنگنده این کشور در مرزهای سوریه عذر خواهی کرد. روابط ترکیه نه تنها با روسیه و رژیم اسراییل تیره شده است بلکه طی ماه های گذشته روابط این کشور با آمریکا و اتحادیه اروپا هم متشنج شده و اکنون دولت جدید آنکارا در حال ارزیابی و بازسازی سیاست خارجی است. به نوشته العرب، در سوریه بدترین کابوس ها برای ترک ها روی داد زیرا پشتیبانی روسیه از «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه باعث شد که او در قدرت باقی ماند.

این در حالی است که نیروهای کرد که از حمایت آمریکا در نبرد با گروه تروریستی داعش برخوردار هستند از این شرایط استفاده و در مناطق مرزی ترکیه قدرت خود را تقویت کرده اند. بینالی ییلدریم تنها چند روز پس از انتخاب شدن به عنوان نخست وزیر ترکیه گفت:این کشور نیاز به افزایش دوستان و کاهش دشمنان دارد. او با چنین سخنانی به طور ضمنی اعتراف کرد که سیاست های ترکیه در منزوی شدن این عضو ناتو نقش داشته است. در این زمینه، «بریندا شیفر» مدرس دانشگاه «جورج تاون» به روزنامه العرب گفت: در هر دو مورد تنش زدایی با مسکو و تل آویو واقعیت های سیاسی بر اعتبارهای ایدئولوژی آنکارا غلبه یافته است. هیچ اختلافی میان ترکیه و اسراییل وجود ندارد بلکه آن دو دارای منافع مشترکی هستند. درباره روسیه هم این مساله صدق می کند.

به نوشته روزنامه الاخبار، از دیدگاه رژیم صهیونیستی تحولات امنیتی و سیاسی در سطح منطقه و تهدیدهایی که این رژیم با آن روبرو است زمینه را فراهم کرده است تا با ائتلاف سازی های منطقه ای، به زعم خود با دشمنانش و در راس آن ایران، حزب الله و سوریه رویارویی کند. اظهارات مقام های رژیم صهیونیستی که منافع مشترک را زمینه ای برای نزدیک شدن بیشتر با ترکیه می دانند در این راستا قابل ارزیابی است.

توافق ترکیه با رژیم صهیونیستی موازی با گام های دیگری است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و در راس آن عربستان برای گسترش روابط خود با این رژیم برداشته اند.شبکه الجزیره نیز به نقل از «ابراهیم کالین» سخنگوی رییس جمهوری ترکیه، نوشت: تلاش های ترکیه برای عادی سازی روابط با روسیه و اسراییل به این مفهوم نیست که در موضع گیری های این کشور تغییری رخ داده است.

سیاست های ترکیه درباره اوکراین، سوریه و کریمه تغییر نخواهد کرد و آنکارا اختلاف های خود درباره این مسایل را با مسکو بررسی خواهد کرد.

چشم پوشی ترکیه از مساله فلسطین

روزنامه های الاخبار لبنان، «الاهرام» مصر و «الخلیج» امارات با پررنگ کردن مساله همکاری های ترکیه و رژیم صهیونیستی، مهمترین آسیب آن را به حاشیه رفتن مساله فلسطین برای آنکارا عنوان کردند.روزنامه الاخبار در گزارشی با عنوان «عادی سازی روابط ترکیه و اسراییل» نوشت: روزها و هفته های آینده روابط ترکیه و رژیم اسرائیل گسترش خواهد یافت. ترک ها که شعارهای بسیاری درباره مساله فلسطین و به طور ویژه باریکه غره سر می دادند، اکنون از آن چشم پوشی کرده اند. همه این اقدام ها به دلیل منابع گازی سرزمین اشغال شده و ائتلاف های سازی های منطقه ای است که منافع تل آویو را تامین خواهد کرد.

به نوشته این روزنامه، شکست سیاست ترکیه در سوریه، تنش میان آنکارا و مسکو و خطرهایی که ترکیه از ناحیه کردها در شمال سوریه در برپایی دولت خودمختار کردستان با آن روبرو است سبب شد مقام های ترکیه از برخی مواضع خود درباره فلسطین و تلاش برای رفع محاصره غره چشم پوشی کنند.

به نوشته روزنامه الاهرام، ترکیه در دوره اردوغان بارها تکرار کرده توافق حل اختلاف با رژیم صهیونیستی را امضا نخواهد کرد مگر اینکه این رژیم به محاصره غزه پایان دهد. در فرایندی شگفت انگیز ترکیه مجبور به عقب نشینی شد و حتی آنکارا تعهد داده است حماس را زیر کنترل داشته باشد تا دست به اقدام خشونت آمیز علیه اسراییلی ها نزند؛ این گونه اردوغان فلسطینی ها را با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و همکاری با آن فروخت.

روزنامه الخلیج نیز نوشت: تصمیم ترکیه برای عادی سازی روابط با اسراییل و چشم پوشی از رفع محاصره غزه که دستاوردهای اقتصادی بزرگی برای دو طرف دارد، نشان دهنده چیره شدن منافع بر اصول (مساله فلسطین) است.

بازی شطرنج ترکیه در خاورمیانه
 
 

توافق عادی سازی روابط که بین اسرائیل و ترکیه به امضا رسید، می‌تواند شرایطی را ایجاد کند که تحت عنوان اصطلاح “عادی سازی جدید” قرار بگیرد.شبکه خبری بی بی سی در تحلیلی به بررسی ابعاد مختلف توافق اخیر عادی سازی روابط آنکارا و تل آویو پرداخته است: «مساله روشن این است که شرایط هرگز شبیه روابط نزدیک و استراتژیک اسرائیل و ترکیه در دهه ۱۹۹۰ و آن قراردادهای بزرگ تسلیحاتی نخواهد شد.

این تحولات اخیر را می‌توان بهبود در روابط دو طرف توصیف کرد که به بازگشت سفرا منجر خواهد شد و اتفاقا با تلاش آنکارا برای آشتی با مسکو همزمان بوده است.رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه از روسیه به دلیل ساقط شدن جنگنده سوخو ۲۴ این کشور در مرز بین ترکیه و سوریه به دست نیروهای ترک در نوامبر سال گذشته عذرخواهی کرد.سوال اکنون اینجاست که چه اتفاقی در حال وقوع است؟ چرا روابط دیپلماتیک ترکیه درحال تغییر است؟ اسرائیل و ترکیه از توافق اخیر خود چه چیزی عایدشان می‌شود؟ تمامی این تحولات چه تاثیری در کل منطقه خواهند داشت؟

اسرائیل و ترکیه، هر دو به عنوان حامیان غرب و نزدیکان به آمریکا، متحدان نظامی طبیعی تلقی می‌شوند. پیش از این سطح چشمگیری از همکاری‌ها بین تل‌آویو و آنکارا در جریان بود و ترکیه سیستم‌های تسلیحاتی گسترده‌ای را از اسرائیل خریداری می‌کرد و خلبان‌های نیروی هوایی دو دولت یکدیگر را آموزش می‌دادند.

اما این کشتی مرمره در مه ۲۰۱۰ بود که همه چیز را تغییر داد؛ زمانی که کماندوهای دریایی اسرائیلی یک کشتی امدادرسان ترکیه‌ای را که با هدف نقض محاصره نوار غزه از سوی اسرائیل به این منطقه در حرکت بود مورد هدف حملات خود قرار دادند. در درگیری‌های پس از آن ۱۰ تن از امدادرسانان ترکیه‌ای کشته شدند.اما حقیقت این است که روابط دو دولت از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ در ترکیه سردی خود را آغاز کرده بود.

اکنون چه چیزی تغییر کرده است؟

اسرائیل و ترکیه سال‌هاست که مذاکرات آشتی مجدد خود را آغاز کرده‌اند در حالی که بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی معتقدند بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل زودتر از این‌ها می‌توانست به توافقی مشابه دست یابد. اما طی سال‌های اخیر موضع دیپلماتیک ترکیه به شدت در منطقه تضعیف شده است.

گزارشگر بی بی سی در ادامه نوشته است:دیدارم با احمد داوداوغلو را مدت کوتاهی پس از روی کار آمدن عدالت و توسعه به یاد دارم. به عنوان یک عضو جامعه دانشگاهی و متفکر، با افتخار برخی از تاثیرگذارترین نوشته‌هایش را نشانم داد که طرح کلی آنها سیاست خارجه‌ای جدید برای ترکیه بود که رشد اقتصادی سریعی را از طریق ابتکار عمل “تنش صفر” با همسایگان در پی داشته باشد.

در میان آب گل آلود خاورمیانه، شنیدن و دیدن چنین سیاستی بسیار شیرین بود و رشد چشمگیر اقتصادی آن هم به اندازه کافی حقیقی و چشمگیر بود.

اکنون بحران سوریه ضربه‌های بسیار عمیقی بر خواسته‌ها و آرزوهای ترکیه وارد کرده است. ترکیه حامی فعال برکناری بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه بوده وآنکارا گروه‌های متعددی از مخالفان سوری را برای رسیدن به این هدف مسلح و حمایت کرده است. چنین فعالیتی از جانب این کشور مسائلی را در روابط آن با آمریکایی ایجاد کرد که زمانی قدرت و نفوذی در منطقه داشت اما حالا به هر حال برکناری اسد برایش از مقابله با گروه تروریستی داعش از اولویت کمتری برخوردار است.

علاوه بر این واشنگتن از نیروهای کرد به عنوان کارآمدترین نیروها در مقابله با داعش حمایت می‌کند؛ مساله‌ای که زنگ هشدار را برای آنکارا به صدا درآورده است.از منظر سیاست‌های متمرکز بر سوریه، دولت ترکیه اکنون در حال بازنگری در رویکردش در قبال این کشور و متمرکز شدن برخواسته‌ها و آرزوهای سیاسی کردهاست. اگر ترکیه می‌خواهد در تحولات منطقه تاثیرگذار باشد، به دوستانی نیاز دارد.

این چنین تلاش‌ دولتمردان این کشور برای آشتی با روسیه و توافق عادی سازی روابط با اسرائیل را می‌توان به خوبی توجیه کرد‌. جدای از این نمی‌توان تلاش‌های آتی پشت پرده آنکارا برای بهبود روابط با سایر بازیگران کلیدی منطقه از جمله مصر را نادیده گرفت.از منظر روابط دو جانبه، روابط اقتصادی عمیق اسرائیل و ترکیه اکنون رونق بیشتری خواهد داشت. حتی صحبت‌هایی از توافق لوله کشی گاز مدیترانه در این میان مطرح شده است که به آن روابط قوت و شدت بیشتری خواهد داد. اسرائیل در همین حال امیدوار است با ارائه جایگاهی ویژه به ترکیه در تحولات نوار غزه، در حماس برای جلوگیری از ایجاد جنگی دیگر در جنوب نفوذ پیدا کند .در مجموع اما بازیابی این روابط به هیچ وجه دور از انتظار نبود.

خاورمیانه در آشوب است و تا آینده غیر ‌قابل پیش بینی هم در آشوب خواهد ماند. حتی اگر صلح هم در منطقه نمود پیدا کند مجموعه‌ای از کشورهای شکست خورده و ورشکست شده سال‌ها زمان خواهند برد تا خود را به جریان بازسازی بیاندازند.از آنجایی که بحران سوریه نقش روسیه را نیز در منطقه چندین برابر کرد، هم آنکارا و هم تل آویو تلاش دارند تا مسکو را نیز وارد روابط خود کنند در حالی که اعتماد به رویکرد واشنگتن در منطقه در پایین‌ترین سطح خود قرار گرفته است.

تحول در آنکارا، انفجار در استانبول

عملیات تروریستی در فرودگاه بین المللی استانبول رخدادی بود که بر تحولات روزهای اخیر این کشور سایه انداخت؛ تحولاتی که خود از چرخشی آشکار در برخی رویکردهای سیاست خارجی آنکارا حکایت دارد. فرودگاه بین‌المللی «آتاتورک» در استانبول شاهد عملیاتی تروریستی بود که ۳۶ کشته و نزدیک به ۱۵۰ زخمی از اتباع ترکیه و برخی دیگر از کشورها بر جا گذاشت.

بنا بر اعلام «بینالی ییلدریم» نخست وزیر ترکیه، مهاجمان سه نفر بودند که با یک تاکسی به فرودگاه آمدند و بعداز تیراندازی به سمت مردم، دست به اقدام انتحاری زدند .

کشتار و انفجارهای تروریستی فرودگاه استانبول و شمار بالای قربانیان این عملیات تروریستی که مقام های ترکیه احتمال دست داشتن داعش را در آن پررنگ می‌بینند از مهمترین کانون های توجه بین المللی بوده است.

با این حال، اهمیت تحولات اخیر در سیاست خارجی ترکیه مانع از این نشد که در سخنرانی ییلدریم اشاره ای به این تحولات صورت نگیرد.ترکیه و رژیم صهیونیستی در بیانیه مشترکی از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک و عادی ‌سازی مناسبات خود را اعلام کردند.

این بیانیه که در شهر «رم» پایتخت ایتالیا صادر شد پایان‌بخش ۶ سال تنش و بحران در روابط ۲ طرف به شمار می رود.در بهار سال ۲۰۱۰ و پس از حمله نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی به کشتی «مرمره» بود که روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی متشنج شد. کشتی مرمره کمک های بشر دوستانه برای مردم غزه را که ماه‌ها در محاصره رژیم صهیونیستی قرار داشتند حمل می کرد.

بر پایه بیانیه مشترک ترکیه و رژیم صهیونیستی، این رژیم دو شرط ترکیه را که شامل پوزش‌ خواهی و پرداخت غرامت به قربانیان حادثه مرمره است عملی می ‌کند و در برابر، ترکیه از شرط سوم خود که رفع حصر دریایی غزه بود، عدول کرده است. همچنین، بر پایه توافق های صورت گرفته، ترکیه به بازسازی زیربنای غزه و ساخت خانه و بیمارستان‌های متعدد در این منطقه اقدام خواهد کرد.

همزمان با اعلام خبر بهبود روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی، سخنگوی دفتر رییس جمهوری روسیه اعلام کرد «رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه طی نامه ای بابت سرنگونی جنگنده روسی در سوریه از دولت روسیه عذرخواهی کرده است.نگاهی به این ۲ اقدام سیاسی مهم دولت ترکیه نشان می دهد که ترکیه درصدد تغییر رویکرد سیاست منطقه ای خود و تلاش برای جبران ناکامی‌های سیاسی‌اش در سال‌های اخیر است. اگر بخواهیم نگاهی به سیاست خارجی ترکیه در سال های اخیر داشته باشیم می بینیم که رویکردهای این کشور بیش از آن که منافع ترکیه را در تحولات منطقه تامین کند، برای این کشور هزینه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی در پی داشته است.

در این پیوند باید گفت‌ روابط ترکیه و مصر پس از سرنگونی «محمد مرسی» رییس جمهوری عزل شده ‌مصر رو به تیرگی گذاشته و ۲ کشور یکی از پرچالش‌ترین دوره روابط سیاسی خود را پشت سر می‌گذارند. در سوریه نیز سیاست های ترکیه دستاورد چندانی برای این کشور به دنبال نداشته و به بن‌بست رسیده است.

جامعه جهانی نیز این کشور را به هواداری از جریان های تروریست در سوریه متهم می‌کند. سرنگونی جنگنده روسیه بر فراز خاک سوریه هم تیرگی روابط آنکارا و مسکو را به دنبال داشت که نه تنها دست ترکیه را برای اقدام نظامی مستقیم در سوریه بست، بلکه از نظر اقتصادی نیز این تیرگی روابط زیان های بسیاری را متوجه صنعت کشاورزی و گردشگری ترکیه کرد.

موضع گیری های اردوغان درباره اتحادیه اروپا و شرط هایی که این اتحادیه برای عضویت ترکیه پیش روی این کشور گذاشته هم بر دشواری های پیش روی آنکارا افزوده و سیاست های ترکیه برای فشار بر اتحادیه اروپا از راه بازی با برگ پناهجویان را به

بن بست کشانده است.

در چنین شرایطی، رهبران آنکارا احساس می کنند دستاورد ملموسی در سیاست خارجی چند سال گذشته خود نداشته‌اند و در شرایطی که فضا برای

حل و فصل بحران‌های منطقه و به ویژه بحران سوریه در حال آماده شدن است، ترکیه سهم چندانی در معادلات پیش رو نخواهد داشت. ضمن اینکه ترکیه با توجه به رخدادهای تروریستی اخیر و ناامنی های بسیاری که از مناطق شرقی کردنشین تا قلب استانبول با آن روبرو است وضعیت بسامانی را پیش روی خود نمی بیند.

به همین دلیل تغییر مشی سیاست خارجی در دستور کار سیاستمداران ترک قرار گرفته است تا چالش های پیش روی آنکارا دست کم در حوزه روابط خارجی کاهش یابد.

داعش در ۸۱ استان ترکیه دارای لانه های پنهان است

«محمدعلی دستمالی» کارشناس مسایل ترکیه در گفتگو با ایرنا به چالش های آنکارا در برخورد با داعش اشاره و تصریح کرد این گروه تروریستی در همه استان های ترکیه دارای لانه های پنهان است که در صورت مواجهه با فشار، آنکارا، استانبول و دیگر مناطق ترکیه را درگیر عملیات تروریستی خواهد کرد.شامگاه سه‌شنبه هشتم تیرماه، ترکیه بار دیگر شاهد یک حمله تروریستی در استانبول بود.

این حمله که در فرودگاه بین‌المللی «آتاتورک» رخ داد منجر به کشته شدن ۳۶ نفر و زخمی شدن نزدیک به ۱۵۰ تن دیگر شد. در این حمله سه تروریست در فرودگاه به روی جمعیت آتش گشودند و سپس خود را منفجر کردند.هر چند تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله ها را بر عهده نگرفته است اما «بینالی ییلدریم» نخست وزیر ترکیه در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد شواهد نشان می دهد که گروه تروریستی داعش عامل این حمله است .

برای بررسی ابعاد این اقدام تروریستی، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا با دستمالی کارشناس مسایل ترکیه به بحث و گفت وگو نشست.به باور دستمالی، اگر قطعی شود که حمله به فرودگاه آتاتورک کار داعش است مفهوم اولیه این اقدام، تلاش جدی و قاطعانه داعش برای قرار دادن ترکیه در فهرست کشورهای دشمن است.به نظر وی، ترکیه از روز نخست بحران سوریه پشتیبانی های جدی را از برخی گروه های افراطی دیگر مانند «احرار الشام»، «جبهه النصره»، «جیش الاسلام» و «ارتش آزاد» به عمل آورد اما این که تاکید شود ترکیه از داعش پشتیبانی می‌کند یک فرضیه نادرست است.در ادامه، مشروح گفت وگوی ایرنا با دستمالی آمده است؛

- تحلیل شما از رخدادهای تروریستی فرودگاه آتاتورک در ترکیه چیست؟

*واقعیت این است که ترکیه ناامن شده و معادلات امنیتی این کشور دچار فراز ونشیب های جدی است. در چند ماه گذشته بسیاری از عوامل داخلی همچون حمله های تروریستی «پ.ک.ک» علیه ترکیه، اقدامات ضدامنیتی شاگردان «فتح الله گولن» علیه دولت، فعالیت های گاه و بیگاه جبهه کمونیستی کوچک موسوم به «جبهه رستگاری خلق» (DHKPC) و نیز تهدیدهای داعش در مرزهای ترکیه و سوریه باعث شده است ترکیه از لحاظ امنیتی دچار مشکل های جدی شود.

اگر قطعی شود که حمله به فرودگاه آتاتورک کار داعش است مفهوم اولیه این اقدام آن است که داعش به صورت جدی در صدد گنجاندن ترکیه در فهرست کشورهای دشمن است. با نگاهی اجمالی به تهدیدهای داعش در چند ماه گذشته، خواهیم دید که به موازات فشاری که در عراق و سوریه بر داعش وارد می شود این گروه تروریستی تلاش می کند حمله های خود را به پایتخت ها و کلان شهرهای منطقه متمرکز کند. به همین دلیل باید گفت تهدید داعش برای همه کشورهای منطقه یک تهدید جدی است و این مساله یک بار دیگر نشان داد که کشورهای منطقه چاره و راهکاری جز توافق جمعی برای مبارزه با تروریسم ندارند.

- اگر فرض را بر این بگذاریم که انفجارهای ترکیه کار داعش بوده است، با توجه به این که آنکارا تاکنون برخی کمک های لجستیکی را به داعش ارایه داده است این سوال پیش می آید که چرا داعش ترکیه را هدف قرار داده است؟

* ترکیه پشتیبان داعش نیست. ترکیه از روز نخست بحران سوریه پشتیبانی های جدی را از برخی گروه های افراطی دیگر مانند احرار‌الشام، جبهه النصره، جیش‌الاسلام و ارتش آزاد به عمل آورد اما این که تاکید شود ترکیه از داعش پشتیبانی می کند یک فرض نادرست است.

‌انفجار اخیر و دیگر حمله‌های تروریستی که داعش در ترکیه انجام داده است نشان می دهد این فرض مبنای واقعی ندارد. رسانه‌های ایرانی در بسیاری موارد در تحلیل رابطه داعش و ترکیه در دام رسانه های روسی افتاده اند و ترکیه نیز به شکل قانع کننده و باورپذیری نتوانست ثابت کند که پشتیبان داعش نیست؛ در نتیجه، این لکه روی دامن ترکیه باقی ماند. ترکیه تنها در برخی برهه‌ها با نیت و انگیزه از بین بردن دولت «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه ممکن است در مرزهای خود با سوریه چشم بر روی فعالیت های داعش بسته باشد اما دست کم در یک سال گذشته مقابله ترکیه با داعش خیلی جدی شده است.

از منظر امنیت ملی نیز باید برخی از ترس ها و دغدغه‌های امنیتی این کشور به داعش را خیلی روشن تر درک کنیم. ترکیه ۹۰۰ کیلومتر با سوریه مرز مشترک دارد و کنترل این مرزها بسیار دشوار و پرهزینه است. آنکارا به این حقیقت پی برده است که داعش در ۸۱ استان این کشور لانه‌های پنهان دارد و اگر فشار جدی بر داعش بیاید نه تنها در استانبول و آنکارا بلکه در دیگر استان‌ها و مناطق صنعتی- گردشگری نیز شاهد حمله‌های تروریستی خواهیم بود.

- یعنی جامعه ترکیه تا این حد در برابر داعش نفوذپذیر است؟

* داعش تنها یک پدیده سیاسی- امنیتی نیست بلکه ریشه مذهبی عمیقی دارد. بسیاری از ریشه های رشد این گروه نتیجه اختلاف های مذهبی درون جهان اسلام است. در ترکیه برخی به هیچ عنوان حاضر به پذیرش تروریستی بودن گروه داعش نیستند و حتی برخی از آن ها معتقدند داعش یک گروه مبارز است.

- آیا می توان ارتباطی میان حمله داعش به فرودگاه آتاتورک و بهبود روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی برقرار کرد؟

* با توجه به این که داعش یک گروه پشتیبان فلسطین و اسلام سیاسی نیست که بخواهد روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی را به عنوان یک لکه ننگ ببیند، بعید است ارتباطی میان این ۲ حادثه وجود داشته باشد.

- نظر شما درباره ناامنی ها در مناطق کردنشین ترکیه و ادامه جنگ ارتش با گروه پ.ک.ک چیست؟

* درگیری ها بین پ.ک.ک و ترکیه به یک جنگ بسیار وحشتناک تبدیل شده است. پ.ک.ک راه خودش را گم کرده و رو به حمله های تروریستی آورده است. این گروه از آن جایی که در مناطق کوهستانی و مناطق شهری شکست خورده، جنگ را به مناطق روستایی و کوهستان های اطراف مناطق کوهستانی کشانده است.

این مساله باعث شده است دولت در این مناطق حکومت نظامی اعلام کند. برخی از شهرهای کوچک کردنشین به خاطر این که پ.ک.ک نیروهای نوجوان را مسلح کرد و جنگ خیابانی به راه انداخت به تلی از خاکستر تبدیل شده است.ما باید این واقعیت را بپذیریم که در ترکیه راهی جز سازش و

گفت وگو وجود ندارد. پ.ک.ک از ۴۰ سال پیش تاکنون نتوانسته با سلاح کارش را پیش ببرد و از این به بعد نیز نمی تواند.

در مقابل، دولت ترکیه نیز هیچ گاه نتوانسته است با ابزارهای خشونت آمیز پ.ک.ک را شکست دهد. به همین دلیل راهکار نظامی و خشونت آمیز در مساله کردهای ترکیه هیچ گاه به نتیجه نمی رسد و عاقلانه ترین راهکار این است مذاکراتی که در سال ۲۰۱۳ آغاز شد و دستاوردهای خوبی داشت، ادامه پیدا کند.

«رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه نیز باید دست از لجاجت در برابر حزب کردی «دموکراتیک خلق ها» بر دارد و بپذیرد اگر چه برخی اعضای این حزب در مجلس ترکیه در پشتیبانی از برخی اقدام های خشونت آمیز پ.ک.ک دچار خطاهای جدی شدند اما باز هم بهترین فرصت برای استقرار صلح در ترکیه، تکیه بر همین حزب است. اعضای این حزب با وجود اینکه افراد جوانی هستند در کوتاه مدت توانستند دست به کار بزرگی بزنند و شعار برادری کرد و ترک را به یک شعار راهبردی تبدیل کنند.

پ.ک.ک نمی خواست ابتکار عمل گفتگوهای کردها با دولت به دست حزب دموکراتیک خلق‌ها بیفتد به همین دلیل به درگیری‌ها با ارتش ادامه داد. ارتش و پ.ک.ک هر دو باید اجازه دهند حزب دموکراتیک خلق ها به عنوان طرف اصلی گفتگو به میز مذاکره برگردد. پ.ک.ک نیز باید هر چه زودتر دست از اقدام های خشونت آمیز خود بردارد. در مقابل، لازم است دولت هم حکومت نظامی در مناطق کردنشین را لغو کند.

عزم آنکارا برای تغییر سیاست‌های منطقه‌ای
 

سفیر پیشین ایران در باکو می‌گوید،رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه هنگامی که احمد داود اوغلو نخست وزیرش بود به این جمع بندی رسید که باید در عرصه داخلی وخارجی جبران مافات کند.پس از گذشت حدود هفت ماه از انجماد نسبی روابط ترکیه و روسیه که در پی ساقط کردن هواپیمای جنگنده روسی توسط ترکیه صورت گرفته بود، اردوغان با ارسال نامه‌ای دوپهلو ضمن ابراز همدردی با خانواده خلبان کشته شده روسی از اتفاق رخ داده ابراز تأسف کرده و خواستار بهبود رابطه با روسیه شد.متعاقب این نامه نیز پس از حادثه تلخ فرودگاه آتاتورک استانبول، اردوغان با پوتین تماس تلفنی برقرار کرد تا گام بعدی را به منظور آب شدن یخ روابط با روسیه بردارد. این گفتگوی تلفنی در فضای تلخ ناشی از ترور و وحشت، هر چند حلاوتی به فضای سیاسی ترکیه بخشید، اما حزن و اندوه حاکم بر ترکیه، خبر شروع بهبودی روابط این کشور با روسیه را تحت الشعاع کشته شدن ۵۰ نفر و زخمی شدن قریب ۲۳۹ نفر انسان ‌بیگناه قرار داد و این اتفاق نمود زیادی نیافت.خبرگزاری خبرآنلاین، برای بررسی بیشتر عادی سازی رابطه کرملین- آنکارا، گفتگویی با دکتر افشار سلیمانی، سفیر پیشین کشورمان در جمهوری آذربایجان داشته که در ادامه می خوانید: 
- عادی سازی رابطه روسیه و ترکیه از چه زاویه‌ای قابل بررسی است؟
* تحرک جدید در مناسبات مسکو و آنکارا که با مساعی جمیله اردوغان و میانجیگری های روسای جمهوری آذربایجان و قزاقستان صورت گرفت و کلید آن‌ را بینالی ییلدریم نخست وزیر جدید در اولین روز سخنرانی خود پس از تکیه زدن به کرسی نخست وزیری زده بود، چراغ نیمه خاموش روابط را روشن کرد. در و‌اقع این‌گونه به نظر آمد که گویی سلفش احمد داوداوغلو مانع بهبود روابط با روسیه بوده است.
- پیامد منطقه ای این موضوع چه می تواند باشد؟
*پوتین پس از گفتگوی تلفنی با اردوغان و تسلیت به او به مناسبت کشته شدن انسان‌های بیگناه در فرودگاه آتاتورک استانبول به دست داعش در نشست با کابینه دولت، به نخست وزیر خود مدودف دستور داد تمامی محدودیت های ایجاد شده در روابط با ترکیه برداشته شود. پوتین گفت: در گفتگوی تلفنی با همتای ترک خود، طرفین بر عادی شدن روابط دو کشور تاکید کردند و اردوغان قول داده در زمینه تامین امنیت هرچه بیشتر توریست‌های روسی که عازم ترکیه می‌شوند دستور خواهد داد نهادهای ذیربط تلاش مضاعفی معمول دارند. وی همچنین از همکاری مشترک دو کشور در مبارزه با تروریسم سخن گفت. این همکاری‌ها در راستای مبارزه با تروریسم می تواند معادلات منطقه ای را تحت تأثیر قرار دهد.
- عادی سازی رابطه ترکیه با اسرائیل را چگونه ارزیابی می کنید؟
*همزمان با ایجاد تحرک در روابط ترکیه با روسیه، روابط این کشور با اسرائیل تیز از انجماد رها شد و دوطرف سندی در همین رابطه امضا کردند که از سوی کابینه های دوطرف مورد تصویب قرارگرفت.همزمان با این تحرک در عرصه خارجی، ترکیه در داخل نیز جرقه برخورد نظامی با کردها را پایین کشید، تا در راستای تأمین امنیت بیشتر و جبران خسارات اقتصادی ناشی از تندروی، گامی واقع بینانه بردارد که البته عملیات انتحاری در فردوگاه استانبول همه این تلاشها را تحت الشعاع قرارداد و سبب شد که برخی چنین بیاندیشند که تلاش برای بهبود روابط با اسرائیل و روسیه سبب وقوع حادثه ترور از سوی مخالفان داخلی و خارجی این روابط شده است. این احتمال حداقل به دلیل همزمانی اعلام بهبود روابط با طرفهای فوق و وقوع حادثه استانبول بعید بنظر می رسد. از سویی گفتگوی اردوغان با پوتین پس از انفجار استانبول صورت گرفت.فرضیه‌های متعددی پیرامون دست داشتن برخی کشورها در حمله به فرودگاه استانبول شنیده می شود، اردوغان نیز در این باره گفته است: برخی کشورها از تروریست‌ها در ترکیه حمایت می کنند تا در مسیر پیشرفت این کشور مانع تراشی کنند.
این احتمال که این ترور توسط داعش با چراغ سبز و حمایت عربستان به دلیل ناخرسندی ریاض از همکاریهای اخیر ترکیه با نیروهای ائتلاف آمریکا و نیروهای دموکراتیک کرد و عرب سوری مخالف بشار اسد علیه داعش در ورود به منبج و تصرف مواضعی در شمال حلب، صورت گرفته باشد از احتمال بیشتری برخورداراست. بویژه آنکه رسیدن به توافق از سوی دولت ترکیه با کردهای سوری و پ.ک.ک تحت هدایت و حمایت واشنگتن که مذاکراتش در پایگاه اینجرلیک در ماه گذشته صورت گرفته بود، در جریان بوده است. مذاکرات حول محور اجازه ترکیه به کردهای سوریه به منظور عبور از فرات جهت رفتن به منبج در ازای عدم انجام عملیات پ.ک.ک در داخل ترکیه و برقراری آتش بس بوده و همین مذاکرات باعث شد که درمورد انفجار فرودگاه آتاتورک ذهن آنکارا به سوی پ.ک.ک معطوف نشود. 
- چرا اردوغان به یکباره تصمیم گرفت که رابطه کشورش با روسیه و اسرائیل را به مسیر عادی بازگرداند؟
*به نظر می‌رسد رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه هنگامی که احمد داود اوغلو نخست وزیرش بود به این جمع بندی رسیده بود که باید در عرصه داخلی وخارجی جبران مافات کند. اما به دلیل نگرانی هایی که از داوداوغلو داشت، آنرا به بعد از کنار رفتن او موکول کرد و بینالی ییلد‌ریم را مأمور کرد تا آب رفته را به جوی بازگرداند. هرچند که نمی توان همه آبهای رفته را به جوی برگرداند اما می توان از ادامه زیانها جلوگیری کرد. بنابراین دوری از داعش، عزیمت به سوی روسیه و اسرائیل و برقراری مفاهمه با کردهای خودش و سوریه را به نخست وزیر مورد اعتماد جدیدش سپرد تا بدون فوت وقت این اهداف را محقق سازد.ییلد‌ریم هم قاطعانه از همان روز نخست شروع بکار، کلید این پروژه ها را زد و در نشست خبری خود به ضرورت حل مشکل رابطه با روسیه و توسعه روابط با ایران نیز اشاره کرد. وی همچنین اعلام کرد حمله به مواضع پ.ک.ک از سوی ارتش ترکیه متوقف شده است. ازاین‌ها که بگذریم دولت ترکیه حتی در قبال دولت سوریه نیز سخنان تند گذشته را تکرار نمی‌کند حتی گفته می‌شود دیدارهای پنهانی فرستاده اردوغان با اسد هم انجام شده است.هرچند که بعید بنظر می‌رسد آمریکا و متحدانش از مخالفت با ماندن اسد عقب نشینی کنند. 
به هرحال افزایش تهدیدهای امنیتی داخلی، خسارات اقتصادی ناشی از تندروی های داخلی وخارجی و کاهش تحرکات منطقه ای ترکیه در حالی که در موضوع پناهندگان با اتحادیه اروپا نیز دچار تنش شده بود سبب شد تا اردوغان به دوره تصمیمات غیراحساسی وعاقلانه دوران نخست وزیری اش (البته تا قبل از دوسال مانده به خداحافظی اش از نخست وزیری) رجعت کند. اینک اردوغان دیگر سخن از برخوردهای تند با مخالفانش، تغییر قانون اساسی و برقراری نظام ریاستی هم نمی زند و ظاهرا اهتمام خود را بر بازگردان آرامش به کشور و از دست ندادن موفقیت های دوران نخست وزیریش و پیشگیری از کاهش محبوبیت خود و حزبش، اجتناب از واردشدن خسارات بیشتر به امنیت و اقتصاد ترکیه متمرکز کرده است. 
- این تغییرات چرا به یکباره رخ داد؟
*شاید اردوغان به این نتیجه رسیده که این دموکراسی بود که سبب شد تا او وحزب نوپایش درترکیه به قدرت برسند، پس باید با دموکراسی کشور را اداره کند و آنرا مستحکمتر کند و اگر در برابر دموکراسی ایستادگی کند، او رفتنی است نه دموکراسی، زیرا احزاب، رسانه ها، نهادهای مدنی سوپاپ اطمینان‌های دموکراسی ترکیه هستند و مانع از گوشه نشینی آن خواهند شد و درصورت تهدید دموکراسی در ترکیه احتمال بازگشت مجدد ارتش به صحنه سیاسی تقویت خواهد شد که در این صورت ارتشی که اردوغان آنرا با لطایف الحیل و هوشمندی و ظرافت از عرصه سیاست دور کرد و آنرا به کارکرد واقعی خود برگردانده می تواند اردوغان را از صحنه سیاست دور کند.لابد اردوغان می‌داند که این کشورها و ملت‌ها و دموکراسی است که پایدار و ماندنی اند نه روسای جمهوری و نخست وزیران، پس باید برای ذخیره نام نیکی برای دوره پسا فروافتادن از تخت و پسا حیات وانفسا هم اندیشید و بکار بست. 
- تحولات ترکیه و چرخش در سیاست داخلی و خارجی این کشور چه تأثیری می تواند بر ایران داشته باشد؟
*هرچند که در نگاه اول می توان چنین برداشت کرد که این بهبود روابط می تواند به زیان روابط ترکیه و ایران باشد و یقینا اختلاف مواضعی میان این بازیگران منطقه ای نسبت به یکدیگر وجود دارد، اما با نگرش ایجابی و درنظرداشتن اینکه نیازهای متقابل در مناسبات کشورها و منافع ملی مبتنی بر منافع مشترک با توجه به موقعیت های ژئوپولیتیک و مسائل مختلف اقتصادی و مقوله انرژی در تعیین سمت و سو و کمیت و کیفیت روابط کشورها تاثیر جدی دارند و می توانند به رویکردهای مشابه وهمکاریهای سازنده بیانجامند می‌توان گفت همانگونه که در دورانی که ترکیه با روسیه و اسرائیل روابط حسنه ای داشت، با ایران نیز از مناسبات سازنده و رو به توسعه ای برخوردار بود.از این پس نیز تهران و آنکارا با مدیریت هوشمندانه می توانند به دور از برخی اختلاف نظرها بر اساس منافع مشترک روابط خود را مستحکم نمایند. 
باید در نظرداشته باشیم که روابط ترکیه با ایران در شرایطی که این کشور عضو ناتو و متحد منطقه ای آمریکاست با ایران همواره از سطح و عمق نسبی قابل قبولی برخوردار بوده است و این مناسبات تا میزان زیادی تحت تاثیر رویکردهای متفاوت دو کشور نسبت به تحولات سوریه دچار افت وخیزهایی شد نه تحت تاثیر کشورهای ثالث. 
همچنین روسیه نیز بدون تحت تاثیر قرارگرفتن از سوی اسرائیل باید روابط خود با ایران را عملگرایانه تر و قابل اعتمادتر کند، حتی اگر نگاه به روابط از سوی سه کشور ایران، ترکیه و روسیه منصفانه و با هدف همکاری مشترک باشد، طرفها می‌توانند درزمینه اقتصادی، تجاری، حمل ونقل و انرژی و در نهایت امنیت منطقه‌ای اولویت را بر همکاری و نه رقابت قرار دهند تا به نفع همه ملتهای منطقه و تقویت صلح و ثبات منجر شود.در نهایت توسعه و تحکیم روابط کشورها براساس همکاری‌های مشترک، پرهیز از اختلافات، حل اختلافات از طریق مذاکره و پیشگیری از تاثیر عناصر ثالث بر روابط دوجانبه ای وچند جانبه ای میسر است و سه کشور منطقه ای با پیروی از این استراتژی می‌توانند هدایای خوبی به ملتهای خود و منطقه بدهند.
در این حال،بنیاد کارنگی با بررسی نظرات چهار تحلیلگر برجسته ترکیه‌ای به این نتیجه رسیده است که به‌ احتمال زیاد سیاست این کشور در قبال سوریه تغییر کند.اندیشکده «بنیاد کارنگی» در یادداشتی به بررسی حمایت ترکیه از ادامه بحران در سوریه پرداخته و نوشت پنج سال دخالت ترکیه در جنگ سوریه بی‌آنکه حتی ذره ای از اهداف اولیه این کشور محقق شده باشد، موجب نومیدی و دل سردی ترکیه شده است. برخی کارشناسان از احتمال تجدید نظر کلی در سیاست دولت آنکارا خبر می‌دهند.در ابتدای این یادداشت که پایگاه خبری کُردپرس آن را ترجمه و منتشر کرده، آمده است: به‌تازگی تغییراتی در وزارت خارجه ‌ ترکیه رخ داده و قدرت کردهای سوریه هم در منطقه تحت کنترل‌شان در نزدیکی مرزهای جنوبی ترکیه بیشتر شده، ‌ این تغییر و تحولات موجب شده که بسیاری تحلیلگران سیاسی و حتی برخی تحلیلگران حزب خود اردوغان رئیس جمهوری ترکیه گمان‌ کنند تغییری در زمینه سیاست های این کشور در قبال سوریه در راه است. این تغییر می تواند تأثیر زیادی بر آینده جنگ سوریه بگذارد و ما به همین دلیل نظرات چهار کارشناس ترکیه ای در مورد سیاست های آینده‌ این کشور در قبال سوریه را جویا شده‌ایم.
این بنیاد با اشاره به گزارش قبلی خود درباره کوشش ترکیه برای ایجاد توازنی دوباره در سیاست خارجی و شایعات اخیر درمورد بهبود روابط با اسد به شکل محدود، اضافه کرد: ترکیه از شورشیان در شمال سوریه به شکلی ستیزه جویانه حمایت لجستیکی و مالی می کند اما ارتش این کشور از ورود به جنگ خودداری کرده است. نظرات عمومی در ترکیه متفاوت است و موافق دخالت مستقیم این کشور در جنگ سوریه نیست. اما تمرکز مردم ترکیه مانند دولت اردوغان بر خطری است که از سوی شبه نظامیان کرد سوری متوجه این کشور است. 
این شبه نظامیان به پ.ک.ک نزدیک هستند که یک گروه چپ و ناسیونالیست کُرد بوده و از دهه ۱۹۸۰ به این سو با ارتش ترکیه در جنگ بوده است. گاهی در گذشته میان ترکیه و پ.ک.ک آتش بس و مذاکراتی بوده اما در حال حاضر دو طرف درگیر جنگی مرگبار شده اند. گروه های کرد سوری نام های مختلفی دارند که از آن میان می توان به حزب اتحاد دموکراتیک
( پ.ی.د)، یگان های مدافع خلق (ی.پ.گ) و نیروهای سوریه‌‌ دموکراتیک اشاره کرد اما ارتباط این گروه‌ها با پ.ک.ک انکارناپذیر است. از نگاه ترکیه تعبیر این موضوع قدرت گیری نیرویی متخاصم در امتداد مرزهای جنوبی اش است.
در زیر چهار کارشناس برجسته ترکیه ای از جهان روزنامه نگاری، فضای دانشگاهی و هسته تفکراتی نظرات خود را در مورد احتمال تغییر در سیاست های ترکیه در قبال سوریه و چگونگی این تغییر برای ما بیان کرده اند.
سنان اولجن: محاسبات آنکارا تغییر کرده است
سیاست های ترکیه در قبال سوریه رو به تغییر است. برکناری احمد داوداوغلو از نخست وزیری که از نظر بسیاری معمار اصلی سیاست های مشکل ساز و بلندپروازانه ترکیه در قبال سوریه قلمداد می شود، این تغییر و تحول را آسان تر می کند. اما انگیزه های اصلی این تغییر چیزهای دیگری است.ترکیه می خواهد که خود را با واقعیات عینی وفق دهد؛ واقعیاتی مانند اینکه اسد به رغم تمام کوشش ها برای سرنگونی اش همچنان با قدرت تمام بر سر کار است. ظهور داعش نیز باعث شده که تمرکز همپیمانان ترکیه دیگر بر تغییر حکومت سوریه نباشد. 
به این ترتیب ترکیه با پیگیری برنامه ‌تغییر حکومت سوریه به طور فزاینده ای دچار انزوا شده در حالی که این برنامه به خاطر حمایت خلل ناپذیر مسکو و تهران از دولت اسد در نهایت بی نتیجه بوده است.دلیل دوم این است که با گذشت زمان، مدیریت مسأله کرد در داخل سوریه برای دولت ترکیه تبدیل به امری حیاتی شده است. کردهای سوریه و نماینده آنها پ.ی.د با نبردشان علیه داعش موفق به جلب توجه و حمایت جامعه جهانی شده اند. پ.ی.د با گسترش منطقه تحت پوشش خود در شمال سوریه به این قدرت و نفوذ رسیده است. اما برای دولت ترکیه پ.ی.د شاخه ای از پ.ک.ک است که در حال حاضر در میانه کارزار تروریستی خشونت باری علیه دولت است. بنابراین محاسبات آنکارا تغییر کرده و اولویت از تغییر حکومت سوریه به سوی مهار پ.ی.د متمایل شده است. افق فکری آنکارا و دمشق هم در این مورد یکی است.
وردا اوزر: انگیزه های قوی ترکیه برای دست کشیدن از مخالفت با اسد
ترکیه به مقطعی استراتژیک رسیده است که آنکارا را ناچار می کند که در مورد سیاستش در قبال سوریه دست به تمهیداتی استراتژیک بزند. این توازن استراتژیک مجدد سه جنبه دارد.جنبه نخست ساختاری است. به نظر می رسد که نه تنها سیاست ترکیه در قبال سوریه بلکه در واقع سیاست خارجی ترکیه تغییر خواهد کرد. به عبارت دیگر این تغییر نشان دهنده تغییری جامع و ساختاری در سیاست خارجی است که سوریه را هم شامل می شود.استقرار دولتی نو در آنکارا بنیاد چنین تحولی را پی افکنده و به نمادی از تجدید نظر در سیاست خارجی تبدیل شده است.
نخست وزیر بینالی ییلدیرم در اولین جلسه دولت اظهار داشت: ما به دوستانمان می افزاییم و از دشمنان‌مان می کاهیم و به این ترتیب نخستین سرنخ را به دست داد. رئیس جمهوری اردوغان هم در مهمانی افطاری که برای سفرای خارجی داده بود، به این تغییر جامع اشاره کرد و گفت که او سیاست خارجی را به چشم بازی‌ای با مجموع امتیاز صفر نگاه نمی کند بلکه برعکس اینگونه فکر می کند که یک موازنه‌ برد- برد بر پایه منافع مشترک قابل دستیابی است. 
نخستین برآورد چنین تحولی نامه همان روز اردوغان به پوتین بود. اردوغان در این نامه روز ملی روسیه را به رئیس جمهوری این کشور تبریک گفته و ابراز امیدواری کرده بود که روابط دوجانبه دو کشور به زودی به سطحی برگردد که دو کشور سزاوار آنند. این نامه نشان دهنده جنبه دوم سیاست نو در قبال سوریه است. عادی سازی روابط با روسیه انگیزه ای قوی به آنکارا می دهد که از مخالفت علنی‌اش با بشار اسد دست بکشد که به شدت مورد حمایت کرملین است.
سومین جنبه در واقع قوی ترین انگیزه آنکارا برای چنین تحولی است: کوشش حزب کردی پ.ی.د برای تأسیس فدراسیون در شمال سوریه آن قدر عینی و واقعی شده که به شکلی طبیعی دغدغه ای امنیتی برای آنکارا ایجاد می کند. آمریکا و بسیاری کشورهای اروپایی از پ.ی.د حمایت می کنند و این بر وجهه‌ بین‌المللی این گروه افزوده است. قدرت گیری مهارنشدنی پ.ی.د – ی.پ.گ به همان اندازه برای اسد یک تهدید محسوب می شود. احتمال دارد که این تهدید وجودی مشترک آنکارا را وادار به همکاری غیرمستقیم و برقراری 
گفت وگو با دولت اسد کند.
امبرین زامان: ترکیه احتیاط به خرج می دهد
از زمانی که پ ک ک در دهه ۱۹۸۰ به شکلی خونین قدم به صحنه گذاشت، سیاست خارجی ترکیه به زحمت بر سرکوب حقوق کردها تمرکز کرده است. ارتش نیروی محرکه این سیاست بوده و دوستی تازه اردوغان با ارتش به معنای این است که تفکر استراتژیک درباره سوریه در جهت برنامه ریزی برای محدود کردن دستاوردهای کردها در آنجا خواهد بود. مذاکرات پشت پرده اخیر ترکیه با دولت اسد گویای آن است که ترکیه در مورد همپیمانی آمریکا با ی.پ.گ دچار نومیدی فزاینده ای شده است.
اما این فرض که ترکیه آماده پا گذاشتن بر سر غرور خود و فشردن دست اسد است، خوش‌خیالی است. ترکیه به جای آن و بیش از آن، احتیاط به خرج می دهد. جنگ سوریه ممکن است سال ها ادامه یابد و ترکیه بدون تغییر بازی و مداخله مستقیم روسیه یا آمریکا احتمالاً به حمایت از شورشیان وابسته به خود در برابر ی.پ.گ و دولت اسد به یک اندازه ادامه می دهد.
بایرام بالجه: عقب نشینی از سوریه کافی نیست
همان طور که مخالفان دولت ترکیه هر روز تأکید می کنند و اردوغان و تیمش اعتراف یا حداقل تصدیق می کنند، ترکیه نه تنها در منطقه‌ خاورمیانه بلکه در عرصه جهانی کاملاً منزوی شده است. ترکیه در حال حاضر به جز جمهوری آذربایجان دوست یا متحد قابل اتکایی در منطقه ندارد. رفتار اردوغان در مراسم عزاداری محمد علی کلی گواهی روشن بر تصویر جهانی ترکیه بود.
داوداوغلو همان طور که از سال ۲۰۰۹ به بعد – یا حتی پیش از ۲۰۰۹ که سمت مشاور اردوغان را داشت که در آن زمان نخست وزیر بود- معمار سیاست خارجی ترکیه بود و برکناری اش نیز احتمالاً آغاز زمانی باشد که آنکارا موازنه جدیدی در سیاست خارجی به 
بن بست خورده اش ایجاد کند. بهبود روابط با اسرائیل و شاید روسیه برای شکستن یا حداقل کاستن از انزوای ترکیه به خصوص در بحران سوریه ضروری است. در مورد یک سیاست نو احتمالی در قبال سوریه هم هیچ نشانه ای از شکل گیری آن وجود ندارد. اگر آنکارا زمانی بخواهد سیاستش در قبال سوریه را تغییر دهد و از کمک به گروه های مخالف دولت این کشور دست بکشد، انگیزه اصلی و اولیه مسأله کُرد خواهد بود. اما به نظر من این کافی نیست. 
روابط ترکیه و سوریه تا ۱۹۹۸ اساساً به خاطر مسأله کرد‌ها مشکل آفرین بود. در این زمان روابط دوجانبه دو کشور به لطف توافق میان آنها علیه الحاق گرایی کردها بهبود یافت.جنگ سوریه این الحاق گرایی را هم در سوریه و هم در ترکیه دوباره تقویت کرده است. از آن هم مهمتر اینکه این موضوع باعث همدلی با کردها در عرصه جهانی شده است. بنابراین مشخص نیست که عقب نشینی ترکیه از باتلاق سوریه – یا حتی تجدید دوستی با بشار اسد که ناممکن است- برای مهار الحاق‌گرایی کردی در ترکیه کافی باشد.

آنکارا و لزوم بازنگری در سیاست‌‌ دشمن‌تراشی
 
 

نیویورک تایمز نوشت، رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، که با رویاهای خامی چون احیای امپراتوری عثمانی، دوستانش را از کف داد و دشمنان تازه ای تراشید، اکنون به اندیشه افتاده تا با اصلاح روابط با برخی دولتها آب رفته را به جوی بازگرداند، اما پاشنه آشیل او که به شیوه های غلط گذشتگانش حکومت می کند، اقتصاد داخلی است که رو به وخیمتر شدن می رود.در همین رابطه،نیویورک تایمز از هنر بی بدیل اردوغان در دشمن تراشی و از کف دادن دوستان ترکیه نوشت.

این روزنامه آمریکایی در تفسیری با عنوان ‘اردوغان و هنر بی بدیلش در دشمن تراشی و از کف دادن دوستان’، به قلم ‘سابرینا تاورنیز′ نوشت:کشور ترکیه سالگرد فتح ‘استانبول’ به دست امپراتوری عثمانی را با مراسمی پر شکوه و جلال در این شهر جشن گرفت.این مراسم با حضور میلیون‌ها تن از مردمی که پرچم کشورشان را در دست تکان می دادند، برگزار شد و بگونه ای برنامه‌ریزی شده بود که واقعه تاریخی فتح غرب مسیحی بدست نیاکان مسلمان ترکها هرچه پر ابهت تر متجلی شود.این مراسم با پرواز نمایشی یک فروند هواپیمای جت جنگی بر فراز آسمان شهر و به تصویر کشیده شدن مراسم فتح استانبول و با اجرای مراسم آتش بازی و نورافشانی همراه بود.

مراسم که با به تصویر در آوردن پیروزی‌های تاریخی کشور همراه بود؛ به گونه‌ای طراحی شده بود تا وحدت ملی و فرماندهی کشور را برای حرکت به سمت احیای عظمت تاریخی گذشته را به تصویر بکشاند.رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در جمع جمعیت خروشان حاضر در این مراسم در سخنانی گفت:معنای این فتح این است: دیوارهایی که غرب تصور می کرد غیر قابل نفوذ است در نوردیده شد.وی افزود،در این فتح یک سلطان ۲۱ ساله، «بیزانس» را به زانو در آورد. اما همه این جلوه گری ها و بلندپروازی ها، به یک باره با واقعیاتی تلخ به زمین می خورد.اردوغان که همواره در سراسر دوره کاری‌اش مدعی بوده است که در سیاست خارجی پیرو سیاست مشکلات صفر با همسایگان است، حال ظاهرا در باتلاق مشاجرات و منازعات تقریبا با همه و در همه جا فرو غلتیده است .فقط مبارزان کرد و اسلامگرا در طول سال گذشته ۱۴ فقره حملات پراکنده در نقاط مختلف کشور انجام دادند، که حاصل مجموع آنها ۲۸۰ کشته و نیز افشاندن بذر وحشت و ارعاب در کشور بود.این خشونت‌ها همه گردشگران خارجی را به رعب و وحشت افکنده است و در نتیجه آن اقتصاد ترکیه که سهم مهمی از درآمدش از راه توریسم حاصل می شود بشدت متزلزل شده است.

سیل وقوع این حوادث، اردوغان را در میان دوستانش منزوی ساخته است.ترکیه چندان در مبارزه با داعش جدی نیست و همین تعلل عامدانه متحد قدیمیش آمریکا را رنجانده است .البته آنکارا اخیرا تصمیم گرفت که در میدان مبارزه با داعش قدری جدی عمل کند، اما گویی این مبارزه مشکلاتی جدید برای ترکیه آفرید. ترکیه اعلام کرد که معتقد است گروه داعش مسئول حمله انتحاری به فرودگاه اصلی استانبول بوده است، که ۴۴ کشته برجای گذاشت. فرودگاه استانبول شاهرگ حیاتی اقتصاد در هم شکسته ترکیه است.اصولا هنر‌ بی‌تدبیری سیاسی اردوغان، دشمن تراشی است.اردوغان جنگ ساکت شده آنکارا را با کردهای استقلال طلب در جنوب شرقی کشور زنده کرد و سبب شد تا صدها تن از غیر نظامیان در این مبارزه که از تابستان گذشته آغاز شد جان خود را از دست بدهند. اردوغان مسکو را هم با ترکیه دشمن کرد و پاییز گذشته یک فروند هواپیمای جت روسیه را که سرگردان وارد حریم هوایی ترکیه شده بود سرنگون ساخت.اردوغان آنقدر منزوی مانده است که هفته گذشته حاضر شد با روسیه که هواپیمای آن را ساقط کرده بود و نیز با اسرائیل که در سال ۲۰۱۰ تعداد ۹ فعال ترک را در یک فروند ناوچه در حومه ‘غزه’ تحت محاصره کشته بود، پیمان صلح ببندد.

اردوغان در حالی وارد این پیمان‌های صلح شد که قبل از آن خطاب به رای هندگان ترکیه ای طرف‌های این پیمانها را نکوهش کرده بود.اردوغان که روزگاری نه چندان دور آنقدر ترکیه را تعالی داد که این کشور الگوی یک دموکراسی اسلامی در جهان نگریسته می شد، اکنون خود بطور متناوب نهادهای دمکراتیک کشور را هدف فشار و سرکوب قرار می دهد. سردبیر مطرحترین روزنامه ترکیه از کشور گریخته و سردبیر نشریه دیگری از همین دست نیز به دست محاکمه سپرده شده است . اتهام هر دو افشای اسرار حکومتی است .اردوغان ابدا تاب تحمل انتقاد را ندارد. او یاران قدیمیش را از حلقه داخلی خود پاکسازی کرده است و منصب آنها را به مردان ‘بله قربان گو’ سپرده و در بسیاری از موارد هم خویشاوندانش را در این مناصب جای داده است. برادر زن اردوغان وزیر انرژی است.اردوغان دچار توهم توطئه شده است و دائما در صحبت هایش در تلویزیون خطاب به مردم این گونه وانمود می کند که قدرت‌های خارجی دارند نقشه می ریزند تا حکومت او را سرنگون سازند .

اردوغان از یک خانه محقر در مرکز شهر آنکارا به کاخ مجلل (ریاست جمهوری) در آستانه شهر، که معماری آن برگرفته از سبک معماری منطقه ‘خلیج فارس ‘ است نقل مکان کرده است. ساختمان های قهوه ای و صورتی رنگ که مخصوص کارکنان دفترش است، مزین به محوطه های فراوانی است که کارکنان کاخ ریاست جمهوری داخل آن با مینی بوس جابجا می شوند.اردوغان اکنون هدف جدیدی را در افق چشم انداز خود دارد: انتقال سیستم حکومتی پارلمانی ترکیه به سیستم ریاست جمهوری با این هدف که بتواند راه برای ریاست جمهوری مادام العمر خود مسطح کند.

دقیقا در شبی که فرودگاه استانبول هدف بمب گذاری قرار گرفت، پارلمان که در سلطه حزب حاکم به رهبری اردوغان قرار دارد تا ساعت ۵:۴۵ صبح مشغول کار بود تا قانون فراگیری را به تصویب برساند که راه را برای تغییر قانون اساسی و مادام العمر ساختن ریاست جمهوری اردغان هموار سازد.برای اصلاح قانون اساسی صدها قاضی از دو دادگاه که بالاترین دادگاههای عالی ترکیه هستند، پاکسازی شدند.چه شد که ترکیه عضو ‘ناتو’ و هشتمین اقتصاد بزرگ قاره اروپا با جمعیتی معادل جمعیت آلمان، کارش بدین جا رسید؟مطمئنا در ریشه یابی این معضل به همان میزان که باید اردوغان را مسبب دانست، به همان اندازه هم باید جغرافیای بدشگون ترکیه را دخیل دانست.ترکیه در خاورمیانه پرتلاطم آشوب زده قرار دارد.گویا اردوغان ۹ جان دارد. او از هر بحرانی که با آن روبرو بوده جان سالم بدر برده است و حال در بسیاری از جبهه های منازعه به گوشه‌ای رانده شده است، از جمله دسته بندی عمیق جامعه ترکیه که خود او نقش بسزایی در خلق آن داشت .’سولی اوزل’ ستون نویس ترک و استاد دانشگاه ‘قدیر خاص’ استانبول در باره اردوغان می گوید، اردوغان هنوز هم محبوبترین رهبر سیاسی است اما مردم ناراضیند. بیشتر مردم فکر می کنند که اوضاع کشور سست و غیرقابل دفاع شده است.

اردوغان ۶۲ ساله یکی از سیاستمداران با استعداد و خلاقی است که ترکیه تا به حال به خود دیده است.او بزرگ شده یک محله فقیرنشین استانبول است و از همین محل به اوج قله های قدرت دست یازید و از سال ۲۰۰۲ به بعد بی امان انتخابات به انتخابات را پشت سر هم یکی پس از دیگری برد. او در انجام امور مهم کشوری موفق شده است که هیچیک از مقامات سلف او قادر به انجام آن نبوده اند، شامل دریدن نظام حکومتی سخت و جمود یافته و کلاسیک کشور .اردوغان در همین راستا ارتش را که در امور سایر کشوها دخالت می کرد، به سربازخانه ها بازگرداند و فتح باب نظام دیوان سالاری در ادارات شد و سیستمی را اصلاح کرد که از دیرباز طبقه متوسط جامعه که از محرومان اما از دینداران جامعه هستند، بشدت به آن بدبینند.

در سال‌های اولیه نخست وزیری اردوغان، اقتصاد رشدی غرش گونه یافت و سطح درآمدها ناگهان بالا رفت و همین بهبود اوضاع اقتصاد و معیشت مردم محبوبیتی دوچندان برای اردوغان خرید.اما دوست و دشمن به این حقیقت اعتراف می کنند که نقطه ضعف بارز اردوغان در این است که او قویا با دشمنانش دشمنی می کند، اعم از اینکه این دشمن واقعی باشند یا فرضی و اوهامی .همین نقطه ضعف پایش را لنگ کرد. او با توهم احیای عظمت امپراتوری عثمانی، در این روند به نهادهایی که وجودشان برای یک دموکراسی کارآمد حیاتی بود، زیان سنگین وارد کرد.مشاوران اردوغان می گویند، نهادهایی مانند مطبوعات آزاد و دستگاه قضا هرگز آنقدر آزاد نبوده اند که درست کار کنند. آنها می‌گویند که دولت اردوغان حقیقتا در خطر بوده و اصلاحات برای ساماندهی دستگاه قضا هم شکست خورده است.

اردوغان در پی بازگرداندن آب رفته به جوی

‘ایلنور سویک’ از مشاوران ارشد اردوغان می گوید که نزدیکی اردوغان به روسیه و اسرائیل در راستای استراتژی او برای بازگرداندن آب رفته به جوی است. امکان دارد بزودی حرکتی مشابه نیز به منظور فرونشاندن برخی از طوفانهایی انجام گیرد که اردوغان خود مولد آنها بوده است .از جمله این طوفان‌ها بحران روابط با مصر است که اردوغان در سال ۲۰۱۳ بر سر خلع ید ‘محمد مرسی’ اولین رئیس جمهوری منتخب به شیوه دمکراتیک مصر، روابطش با قاهره تیره شد.

سویک توضیح می دهد ترکیه به یک سری تغییرات در سیاست خارجی، مطبوعات و بسیاری از دیگر شئون جامعه نیاز دارد و به نظر من اردوغان به این اصلاحات دست خواهد زد.اردوغان در بدو امر فردی بیگانه با سیاست بود، اما او در عین حال یکی از بنیانگذاران ‘حزب عدالت و توسعه’ بود.

این حزب یک ماشین سیاسی متنوع و فراگیر مردمی است و تبحر شگرفی در پیروزی در هر انتخاباتی را دارد البته نه با تقلب ؛ که با سخت کوشی .اردوغان برای مهار کردن دیوانسالاری اداری ترکیه ائتلافی با یک گروه گمنام به رهبری ‘فتح الله گولن’ تشکیل داد و با این ائتلاف مسئولان پلیس و دستگاه قضا را با افرادی از این ائتلاف که دارای تحصیلات عالیه بودند، منصوب کرد.اردوغان به اعتراف دوستانش باور داشت که حزب عدالت و توسعه یک حزب اسلامی است نه دموکراتیک.اردوغان با مهار کردن اقتدار ارتش، در واقع کنترل کننده اصلی قدرت خود را هم از بین برد.

به مرور زمان هرقدر محبوبیت اردوغان بیشتر و بیشتر می شد و در هر انتخاباتی پشت سر هم برنده جمعیتی عظیمتر و حتی اکثریت قاطع آرا می شد، او مصممتر می شد که دیگر وقتش رسیده رفتاری ‘بلشویک’ گونه از خود بروز دهد. اردوغان معتقد بود که او تجسم خواست و اراده مردم است.با این وجود بسیاری از صاحب نظران سیاسی معتقدند که ریشه تمام مشکلات ترکیه مربوط به اردوغان نیست بلکه خود جامعه ترکیه هم در خلق مشکلاتش دخیل است.هاکان آلتینای مدیر دانشکده اروپایی علوم سیاسی در دانشگاه ‘بغازیچی’ در استانبول در این باره می گوید ما اردوغان را ریشه مشکلات کشور می دانیم در حالیکه او از برخی ابعاد محصول همین جامعه است.

او مخلوق دستان ماست. ما سخت افزار دموکراسی را داریم مانند نهادهای دمکراتیک و برگزاری انتخابات، اما نرم افزار آن را نه. ما همیشه به وضع موجود خشنود و بیش از حد مشتاق تسلیم شدن در مقابل قدرت مطلقه حکومت بوده ایم.امروز اردوغان همان خلق و خوها و شیوه های بد و نادرست را در حکمرانی پیاده می کند که رهبران سابق ترکیه اعمال می کردند، در حالیکه اردوغان با این آرمان جانشین آنها شد که این سنت غلط را بشکند.اردوغان نیاز به یار و متحد دارد و بر همین اساس با ارتش تشکیل ائتلاف داد.

رئیس ستاد مشترک ارتش شاهد مراسم عقد ازدواج دختر اردوغان بود، در حالیکه همزمان ملی گراهای افراطی کشور امروز به عنوان ‘شورشی’ و ‘یاغی’ طرد شده اند.این یعنی نقض صریح حقوق بشر. مدافعان حقوق بشر یک پرونده قضایی در مورد ناپدید شدن ناگهانی ‘خورشید کولتر’ سیاستمدار کرد از استان ‘شیرناک’ تشکیل داده اند که از سال ۲۰۰۱ تاکنون مفقود است و اولین مفقودی ترکیه از زمره ناراضیان این کشور است.به گفته تحلیلگران سیاسی اردوغان امروز در تسخیر نیروهای میهنی است .

پاشنه آشیل اردوغان، اقتصاد است.البته که رای دهندگان اردوغان به او وفادارند، اما آنچه که بیش از آن برایشان اهمیت دارد، جیب هایشان است که خالیست.سطح درآمد مردم در سالهای اخیر پایین آمده است و سرمایه گذاری مستقیم خارجی که شاخص کلیدی جهت گیری اقتصادی است سقوط کرده است.کارشناسان، وخیمتر شدن اوضاع ترکیه را پیش بینی می کنند.

اردوغان و “نامه فدایت‌شوم” برای پوتین!

رجب طیب اردوغان پس از گذشت هفت ماه از قطع روابط میان آنکارا و مسکو نامه آشتی‌جویانه‌ای بابت انهدام جت روسی توسط نیروی هوایی ترکیه در نزدیکی مرز سوریه به ولادیمیر پوتین همتای روس خود ارسال کرد؛ نامه‌ای که کرملین آن را نامه “عذرخواهی” توصیف کرد اما آنکارا آن را تنها در حد اظهار تاسف دانست.

با این حال، محتوای نامه هرچه بود به مزاج پوتین خوش آمد و تصمیم گرفت تحریم‌های یک‌جانبه خود را علیه ترکیه که این روزها صنعت گردشگری‌اش به دلیل روی برگرداندن روس‌ها از سواحل این کشور با مشکل مواجه شده است، لغو کند.والتر پوش کارشناس مسایل خاورمیانه که تاکنون در بسیاری از موسسات مطالعاتی آلمان و اتریش فعالیت کرده است، در این‌باره به ایسنا می‌گوید: عذرخواهی ترکیه از روسیه سه دلیل عمده دارد. اول اینکه روس‌ها در حقیقت با اعمال تحریم‌های خود صدمه‌ای جدی به صنعت گردشگری ترکیه زدند، به گونه‌ای که دیگر اردوغان عواقب اقتصادی این مساله را کاملا درک کرده است. همچنین سیاست ترکیه در سوریه به هم ریخته و بی‌نظم است و ترکیه مانند دیگر کشورها یک افق روشن از تحولات و روند حل بحران سوریه در دست ندارد و در نهایت پوتین و اردوغان دو رهبر سیاسی در منطقه هستند اما با توجه به شرایط به نظر می‌رسد که پوتین شخصیتی سرسخت‌تر نسبت به اردوغان است.

یکی از نکات قابل توجه در تحولات اخیر سیاست خارجی ترکیه، پس از شش سال وقفه، امضای توافق بهبود روابط میان این کشور و اسراییل بعد از حمله به کشتی مرمره از سوی رژیم صهیونیستی و تعیین سه شرط از سوی اردوغان برای ترمیم روابط و مقارن شدن از سرگیری روابط با تل‌آویو با بهبود روابط با مسکو است. این کارشناس اتریشی در این‌باره نیز اظهار می‌کند: این نکته را نباید فراموش کنیم که بهبود روابط با روسیه همزمان با از سرگیری روابط با اسرائیل سه معنا دارد. نه اسرائیل و نه روسیه از پ.ک.ک حمایت نمی‌کنند. این در حالی است که آمریکا اگرچه یکی از متحدان آنکارا به شمار می‌آید اما با وجود مخالفت‌های مکرر ترکیه، با یگان‌های مدافع خلق شاخه مسلح حزب اتحاد دموکراتیک در سوریه در مبارزه علیه داعش همکاری می‌کند، دولت ترکیه این حزب را شاخه سوری (پ.ک.ک) دانسته و گروه تروریستی اعلام می‌کند.

به گفته او از سوی دیگر اردوغان به دلیل تلاش برای خاموش کردن تمام صداهای منتقدان در داخل با انتقادات گسترده‌ای از سوی گروه‌های حقوق بشری و سازمانهای بین‌المللی مواجه شده است. بر همین اساس، اردوغان با بهبود روابط با تل آویو و مسکو بر آن است که تبلیغات علیه خود را در این مناطق کاهش ‌دهد. همچنین بهبود روابط با اسراییل و سوریه می‌تواند وابستگی ترکیه را به کشورهای عربی و غرب کاهش دهد.همچنین شفق باش، کارشناس مسایل ترکیه با اشاره به بروز تغییرات جدی در سیاست خارجه ترکیه به خصوص در حوزه خاورمیانه و منطقه دریای سیاه می‌گوید: می‌توان این رویکرد را نوعی روند عقلانی کردن دوباره سیاست خارجه این کشور نامید.وی ادامه می‌دهد: در همین راستا نامه اردوغان به پوتین بسیار مهم است. در درجه اول، این مساله را ثابت می‌کند که دولت ترکیه در نهایت به این درک رسیده است که بعضی مسائل باید هرچه سریع‌تر تغییر یابد.وی می‌افزاید: در واقع اردوغان از تنش‌های موجود با اسرائیل و روسیه در داخل کشور و برای جذب آرای محافظه‌کاران، ملی‌گرایان و جامعه اسلامی ترکیه استفاده کرد.

به گفته او، ارسال نامه دوستانه به پوتین را یک گام بسیار جدی در راستای حفظ روابط آنکارا با مسکو می‌توان تلقی کرد. همچنین این موضوع از نظر اقتصادی بسیار حائز اهمیت است زیرا از بعد اقتصادی دو کشور به یکدیگر نیازمند هستند. ترکیه در روسیه سرمایه‌گذاری‌های جدی انجام داده است و روسیه نیز در حوزه‌های مختلف اقتصادی ترکیه مشارکت داشته است و کاهش چشمگیر توریست‌های روسیه ضربه بسیار محکمی به صنعت گردشگری ترکیه زده است.

باش اضافه می‌کند: همچنین باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم که خود روسیه نیز به خصوص پس از اعمال تحریم‌های اقتصادی و دیپلماتیک از سوی اتحادیه اروپا علیه مسکو در شرایط بسیار دشواری قرار دارد.

http://www.ettelaat.com/