واژه اکو سیستم یکی از مفاهیم کاربردی در حوزه علوم زیستی است. یک اکوسیستم، منطقه ای است که در آن گروهی از جانداران با یکدیگر و با محیط اطراف خود در ارتباط متقابل هستند اکوسیستم ها فقط مجموعه ای از گونه ها نیستند، بلکه سیستم هایی مرکب از اجزای زنده، غیرزنده و نیروهای طبیعی هستند که با یکدیگر در تعامل و پیوسته در حال تغییر هستند.

 
تبیین مبانی فکری رویکرد اکو سیستم کسب و کار

 

نگرش به سازمان ها در طول زمان با تغییر و تحولاتی همراه بوده است. زمانی سازمان ها را همچون سیستم های بسته درنظر می گرفتند که هیچ تعاملی با محیط خارجی نداشت. با مطرح شدن نگرش سیستمی، نوع نگاه به سازمان هم تغییر کرد. در این زمان سازمان ها را مانند سیستم های باز می دیدند که با محیط خود در تعامل هستند. زمانی فعالیت سازمان ها درون یک صنعت انجام می شد و امروزه با وجود تغییرات فزاینده ای که در محیط های کسب وکار روی داده است، مرزهای میان صنایع تا حدود زیادی از بین رفته است.

در بیان جیمز مور، امروزه فضای فعالیت سازمان ها، فضایی اکوسیستمی است که در آن کسب وکارهای مختلف از صنایع گوناگون، با یکدیگر روابط متقابل دارند و بقای آنها تا حدود زیادی به یکدیگر وابسته است. این مفاهیم به خوبی در رویکرد اکوسیستم کسب وکار، مطرح شده است. رویکرد اکوسیستم کسب وکار در نتیجة تغییرات محیطی دهه های اخیر ظهور یافته است و بکارگیری آن، نیازمند تغییرات در ذهنیت افراد است تا بتوانند با نگرش جدیدی به دنیای کسب وکار نگاه کنند مبانی فکری این رویکرد، نشان دهنده این تغییرات ذهنی است این مقاله از نوع مقالات مروری- تحلیلی و هدف آن، تبیین مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب وکار است که با تجزیه وتحلیل تغییرات جهان کسب وکار در دهه های اخیر، به تبیین مبانی فکری می پردازد. آشنایی با این مبانی، یکی از ضرورتهای موفقیت در عصر کنونی است.

در دهه های اخیر، شتاب تغییرات در جهان کسب وکار به طور فزاینده ای افزایش یافته است. درراستای این تغییرات، رویکردها و روش های نوینی از سوی اندیشمندان مدیریت مطرح شده است. یکی ازاین مفاهیم، رویکرد اکوسیستم کسب وکار است که با توجه به تغییر شرایط دنیای کسب و کار ظهور یافته است. بر ای مبنای این رویکرد، جهان کسب وکار همچون اکوسیستمی است که در آن کسب وکارهای مختلف از صنایع گوناگون، با یکدیگر روابط متقابل دارند و بقای آنها تا حدود زیادی به یکدیگر وابسته است. پذیرش و بکارگیری این رویکرد، با تغییراتی در نگرش به کسب وکار همراه است و مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب و کار نشاندهنده تغییراتی است که در ذهنیت افراد روی می دهد این تغییرات ذهنی، در نتیجة تغییرات محیطی روی داده است که درواقع، پاسخ به نیازها و خواسته های جدید برای موفقیت در کسب وکار است.

این مبانی به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می گذارند و یکدیگر را تقویت می کنند این مبانی به شیوه های متفاوتی از سوی شرکت های پیشتاز پیگیری شده است ولی رویکرد اکوسیستم کسب وکار، این مبانی را به صورت منسجم مطرح و آن را به عنوان راهکاری برای مقابله با تغییرات فزاینده جهان کسب و کار به سایرین ارائه می کند. درواقع این رویکرد افراد را ترغیب می کند تا با ذهنیتی باز و پویا به تغییرات محیطی توجه کنند و به آنها پاسخ دهند و در شرایطی خود نیز تغییراتی ایجاد کنند و قواعد بازی را تغییر دهند. هدف این پژوهش، تبیین مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب وکار است. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب وکار چیست؟ روش انجام این پژوهش برمبنای مطالعه متون سازمان و مدیریت با تمرکز بر تغییرات جهان کسب وکار در دهه های اخیر و تجزیه وتحلیل مبتنی بر رویکرد اکوسیستم کسب وکار است. آشنایی با مبانی فکری این رویکرد، زمینه را برای ایجاد تغییرات ذهنی در افراد ایجاد می کند تا بهتر بتوانند شرایط محیطی خود را درک کنند درواقع، در اقتصاد امروزی که مبتنی بر نوآوری است، ضرورت این رویکرد در موفقیت کسب وکارها، بیشتر از گذشته احساس می شود. در این مقاله، ابتدا مفهوم به طور خلاصه بیان می شود و سپس مبانی فکری این رویکرد مطرح می گردد.

واژه اکو سیستم یکی از مفاهیم کاربردی در حوزه علوم زیستی است. یک اکوسیستم، منطقه ای است که در آن گروهی از جانداران با یکدیگر و با محیط اطراف خود در ارتباط متقابل هستند اکوسیستم ها فقط مجموعه ای از گونه ها نیستند، بلکه سیستم هایی مرکب از اجزای زنده، غیرزنده و نیروهای طبیعی هستند که با یکدیگر در تعامل و پیوسته در حال تغییر هستند. رفتار یک جاندار بر جانداران دیگر و بر محیط اکوسیستم تأثیر می گذارد و سرنوشت و بقای اکوسیستم، به رفتار تمام اعضای آن بستگی دارد. از یکسو، با روند افزایش ارتباطات بین سازمانها و پیچیده تر شدن روابط میان کسب وکارها، و از سوی دیگر با شتاب فزاینده تغییرات محیطی در جهان کسب وکار در دهه های اخیر، رفتار سازمان ها قابل تشبیه به رفتار جانداران یک اکوسیستم است.

استعاره اکو سیستم کسب و کار، نخستین بار توسط جیمز مور مطرح شده است برای مبنای این استعاره، امروزه فضای فعالیت سازمان ها در یک اکوسیستم کسب و کار است؛ اکو سیستمی که از اعضایی مانند مشتریان، تأمین کنندگان، تولیدکنندگان پیشتاز، سهامداران، انجمن های تجاری، اتحادیه های کارگری، نهادهای دولتی و نیمه دولتی، و سایر بخش های دینفع تشکیل شده است. ارتباطات متقابل و پیچیده ای بین اعضا وجود دارد و موفقیت و بقای آنها به یکدیگر وابسته است اکوسیستم کسب وکار سیستمی گسترش یافته از سازمان هایی است که متقابلاً از یکدیگر حمایت می کنند در نگرش اکوسیستمی اعتقاد بر این است که هریک از اعضا بر سرنوشت کل اکوسیستم کسب وکار تأثیر دارد. به بیان دیگر، ورود و خروج هریک از اعضا بر عملکرد سایر اعضا مؤثر است به عنوان مثال، هنگامی که تعداد مشتریان شبکه کاهش می یابد، ارزش شبکه برای تأمین کنندگان و سایر مشتریان شبکه کاهش می یابد. همچنین هنگامی که تأمین کننده جدید یک محصول مکمل به شبکه وارد می شود، ارزش شبکه برای کل اعضای آن افزایش می یابد.

وقوع تغییرات در جهان کسب وکار امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. برخی ازاین تغییرات به طور تدریجی و به صورت بهبود در فعالیت های کسب وکار روی می دهد ولی برخی از این تغییرات، بنیادی است و با تغییرات اساسی در کسب وکار همراه است. به طوریکه برای این مجموعه  تغییرات از واژه انقلاب (انقلاب صنعتی) استفاده می شود. واژه انقلاب فقط نشاندهنده تغییر در روش کار کردن نیست بلکه تغییرات روش زندگی، روش تفکر و روش نگرش به جهان را نیز دربرمی گیرد امروزه نیز با وجود تغییر و تحول فزاینده در جهان کسب وکار و وقوع انقلاب اطلاعاتی،ایجاد تغییرات در روش کار، زندگی، تفکر و نگرش به جهان ضروری است که مبنای تمامی این تغییرات به تغییر ذهنیت افراد بستگی دارد و تغییر ذهنیت، به ذهنی باز و پویا نیازمند است. مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب وکار فقط یکی از روشهایی است که به تغییر ذهنیت افراد کمک می کند تا بهتر بتوانند شرایط جدید کسب و کار را درک و با آن مقابله کنند.

همانگونه که بیان شد امروزه رقابت در بین اکوسیستم های کسب وکار و نه در بین شرکت هاست و آنچه موجب تحول صنعتی می شود رقابت در سطح اکوسیستم های کسب وکار است. مدیران نباید ظهور اکوسیستم های جدید یا رقابت در میان اکوسیستم های موجود را نادیده بگیرند و پیش از بهره برداری از اکوسیستم های کسب وکار، باید مبانی فکری این رویکرد را بشناسند و آن را به کار گیرند.

در اکوسیستم کسب وکار، سازمان ها نقش های متفاوتی ایفا می کنند که با توجه به نقش اعضا، اهمیت این مبانی فکری تا حدی تغییر می کند. از سوی دیگر، ممکن است یک سازمان به طور همزمان در چندین اکوسیستم عضویت داشته باشد و در هر اکوسیستم هم نقش متفاوتی را ایفا کند، ولی برای موفقیت در عصر حاضر که عصر اقتصاد نوآوری است این مبانی فکری ضرورت دارد و به بیان پیتر سنگه  همکاری در میان مرزهای سازمان برای ساخت آینده ای پایدار ضروری است  و مبنای رویکرد اکوسیستم کسب وکار  بر تعاملات بین سازمانی متمرکز است

هدف این مقاله، تبیین مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب وکار است که برمبنای مطالعه مروری و تحلیل مطالب مرتبط با مفاهیم کسب وکار و تغییرات دهه های اخیر در جهان کسب وکار بیان شده است به طورکلی، با پذیرش این مبانی، در ذهنیت افراد، تغییراتی ایجاد می شود که موجب می گردد با ذهنیتی باز و پویا به مسائل کسب و کار نگاه کنند و در پی پذیرش تغییرات جدید و حتی ایجاد تغییر باشند. درواقع این رویکرد، روش جدید نگرش به کسب وکار را مطرح می کند که البته در ابعاد گسترده تری مانند عرصه زندگی فردی و اجتماعی افراد نیز قابل کاربرد است.

همانگونه که بیان شداین مبانی فکری بر تعاملات بین سازمانی متمرکز است و با تأثیر بر پابرجایی و خلق فرصت برای سازمان و سایر اعضای اکوسیستم، درنهایت به بهره وری سازمان منجر می شود و عملکرد هریک از اعضای اکوسیستم نیز، به مدیریت و شایستگی های آن در بهره برداری از فرصت هایی که درون اکوسیستم ایجاد می شود، بستگی دارد. به طورکلی، امروزه فعالیت سازمان ها در فضای اکوسیستمی صورت می گیرد، رقابت نه در بین سازمان ها بلکه میان اکوسیستم های کسب وکار است و برای موفقیت در چنین فضایی، توجه به تغییرات محیط های کسب وکار ضروری است تا در راستای این تغییرات، در مبانی فکری و ذهنیت خود نیز تغییراتی ایجاد نمود تا بتوان بااین تغییرات مقابله نمود و حتی گاهی فراتر از آن حرکت کرد و ایجاد کننده تغییرات بود. رویکرد اکوسیستم کسب وکار یکی از دیدگاه هایی است که در نتیجة تغییرات دهه های اخیر مطرح شده، متناسب فعالیت در عصر کنونی است و بنابراین، آشنایی با مبانی فکری آن، برای موفقیت در کسب وکار ضروری است که این مقاله به تبیین این مبانی پرداخته است.

از: فاطمه جهانی زاده، اصغر مشبکی، اسداله کردنائیج، سید حمید خداداد حسینی

منبع: فصلنامه پژوهش های مدیریت در ایران، دوره نوزدهم، شماره دوم، تابستان 1394