كشورهاي آسياي مركزي توانمندي‌هاي سياسي و اقتصادي غير‌قابل انكاري براي همگرايي دارند، اما بهره‌گيري از اين پتانسيل با اتكا به قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي، استقلال سياسي و اقتصادي كشورهاي منطقه و منافع دراز‌مدت آنان را تامين و تضمين نخواهدكرد.به گزارش خبرگزاری فارس، اگر چه در سال‌هاي اخير، روند روبه رشد سرمايه گذاري غرب در آسياي مركزي افزايش يافته و موجب گسترش ارتباط بين دولت مردان اين كشورها با سياست‌مداران غربي بويژه آمريكايي شده است، اما نگراني‌هايي از تداوم اين روند، در ميان كارشناسان و برخي دولت‌مردان كشورهاي منطقه به چشم مي‌خورد.

به اعتقاد كارشناسان، بهترين راه براي رفع نگراني‌ها و تضمين منافع اقتصادي و سياسي كشورهاي آسياي مركزي، گسترش همكاري‌هاي منطقه‌اي است. "كائوكن‌اف"كارشناس مسائل سياسي آسياي مركزي و سردبير پايگاه خبري - تحليلي "Qvorum.kZ " درگفتگوئی باخبرگزاري فارس به سوال‌هايی درباره نتايج رياست دوره‌اي قزاقستان بر سازمان امنيت و همكاري اروپا، رقابت ميان آستانه و تاشكند و مشكلات بهره‌برداري از ذخاير آب و انرژي منطقه و برخي ديگر از مسائل منطقه پاسخ گفته است ، که درادامه ازنظرمی گذرد.

س: طي سال 2010 ميلادي، قزاقستان رياست دوره‌اي سازمان امنيت و همكاري اروپا را عهده دار بود كه براي كشورهاي شوروي سابق نخستين تجربه رياست در اين سازمان به شمار مي‌رفت. برخي از كارشناسان و رسانه‌هاي روسي و غربي از دوره رياست قزاقستان و به خصوص نشست سران اين سازمان در پايان سال گذشته ميلادي در آستانه، نتيجه‌گيري مثبتي نداشته و معتقدند كه قزاقستان از اين فرصت عمدتاً براي تقويت جايگاه خود در عرصه بين‌المللي استفاده كرده و كمترين توجه را به مسائل موجود در فضاي اين سازمان از خود نشان داد. نظر شما در اين باره چيست؟
ج: در رابطه با نشست سران سازمان امنيت و همكاري اروپا در آستانه كه مهمترين برنامه در پايان رياست دوره‌اي قزاقستان در اين سازمان بود، برخي از كارشناسان و رسانه‌هاي غربي و روسي مطالبي منتشر كردند كه تا حد زيادي غير واقع‌بينانه به نظر مي‌رسد. دليل اين روش آنان براي ما معلوم است؛ روسيه با توجه به مشاركت نزديك خود با قزاقستان انتظار داشت كه در نشست آستانه به طور عمده منافع مسكو در نظر گرفته شده و به منافع ديگر اعضاي سازمان كه طرف‌ قضاياي مرتبط با روسيه هستند، حداقل توجه را داشته باشد. غربي‌ها نيز گمان داشتند كه قزاقستان از رياست دوره‌اي سازمان امنيت و همكاري اروپا تنها به فكر منافع خود و متحدينش بوده و به اهداف اصلي و محوري سازمان توجه كمتري نشان خواهد داد. اما قزاقستان طي اين دوره تلاش كرد تا منافع همه اعضا را تا حد امكان حفظ و رعايت كند. اين بود كه بر سر بيانيه نهايي نشست سران سازمان ساعت‌ها بحث شد و در نهايت با گذشت متقابل اعضا به تصويب رسيد.

برخي از كشورهاي نيز تمايل داشتند كه خواسته‌هايشان به طور كامل در اين نشست جامه عمل پوشيده شود كه اين انتظار غيرواقعي بود و دستيابي به توافق را غير ممكن مي‌كرد. اگر غربي‌ها، روس‌ها و يا هر طرف ديگر از اين نشست رضايت صددرصدي حاصل نكردند، تنها به اين دليل بود كه خواسته‌هايشان به طور كامل محقق نشد كه چنين كاري در اصل امكان‌پذير نبود. ديگر اينكه، منتقدان نتايج رياست دوره‌اي قزاقستان فراموش كرده‌اند كه طي 11 سال گذشته، نشست سران سازمان امنيت و همكاري اروپا اصلاً برگزار نشده بود در حالي كه بر اساس آيين نامه سازمان، بايستي هر 2 سال يكبار چنين نشستي برگزار شود. خود اين موضوع كه بيش از يك دهه نشست سران برگزار نشده بود، حاكي از وجود بسياري از مسائل در اين سازمان است و موفقيت رياست دوره‌اي قزاقستان در آن بود كه توانست سران را قطع نظر از توقعاتشان دور يك ميز جمع كرد تا در نهايت سندي را امضا كنند.

بنابراين ديپلماسي قزاقستان قطع نظر از جوان بودن خود باز هم توانست طرف‌هاي مخالف در اين سازمان را دور يك ميز بنشاند تا هر كدام بتوانند مواضع خود را در رابطه با معضلات موجود در فضاي سازمان نظير بحران قره باغ كوهستاني، آبخازستان و اوستياي جنوبي، ملداوي و ... اعلام كنند. در شرايط موجود بين‌المللي چنين اقدامي كار كوچكي نيست كه بتوان آن را ناديده گرفت و تنها با ديده انتقادي به آن نگريست. البته رياست دوره‌اي قزاقستان در افزايش جايگاه و وجهه بين‌المللي اين كشور بدون تاثير نبود ولي قطعا اين موضوع در رأس اهداف آستانه قرار نداشت، زيرا قزاقستان با بيشتر كشورهاي دنيا و حتي كشورهاي مخالف هم روابط خوبي داشته و از هر نظر در منطقه آسياي مركزي از وضع بسيار مناسبي برخوردار است.

س: شما به شرايط منطقه اشاره كرديد و بحثي كه پيوسته از طرف رسانه‌هاي خارجي دامن زده مي‌شود، وجود رقابت ميان قزاقستان و ازبكستان بر سر پيشگامي در آسياي مركزي است. فكر مي‌كنيد عدم حضور "اسلام كريم اف " در نشست آستانه به اين موضوع حساس ارتباطي داشته است؟
ج: قزاقستان و ازبكستان فارغ از اينكه كشورهاي مسلماني هستند، كشورهاي ترك نژاد نيز هستند كه اين موضوع از اهميت زيادي برخوردار است. بعلاوه از نظر تاريخي، سنت‌ها و ارزش‌هاي اين دو كشور به هم بسيار نزديك است. ولي موقعي كه از شركت در چنين برنامه مهمي صرف نظر مي‌شود اين به آن معناست كه رقابتي ميان تاشكند و آستانه وجود دارد. البته به نظر من رقابت براي پيشگامي و كسب جايگاهي مهمتر در منطقه، به گونه‌اي كه تبليغ ‌مي‌شود نيست و بيش از همه نهادها و رسانه‌هاي خارجي به آن دامن مي‌زنند و يا از طريق دادن امتياز به يكي از دو طرف در صدد برانگيختن حساسيت طرف ديگر بر مي‌آيند كه اين اقدامات با اهداف خاص انجام مي‌شود.

اگر به تاريخچه پس از فروپاشي شوروي توجه كنيم، خواهيم ديد كه ازبكستان در دهه 90 قرن گذشته در قياس با ساير كشورهاي منطقه شرايط اقتصادي و اجتماعي بهتري داشت ولي قزاقستان اين مرحله را با مشكلات بيشتري پشت سر گذاشت. در آن موقع از نظر كشورهاي خارجي در حقيقت تاشكند جايگاه برتري در آسياي مركزي داشت. به اين دليل سرمايه‌هاي خارجي نيز عمدتا وارد ازبكستان مي‌شدند و سازمان‌ها و نهادهاي خارجي متعددي نيز در اين كشور فعاليت كردند. حتي در آغاز دهه 90 ميلادي در ازبكستان از ضرورت همگرايي كشورهاي منطقه صحبت مي‌شد. اما با پشت سر گذاشتن نخستين دهه استقلال، مدل اقتصادي قزاقستان پا گرفت و نسبت به اقتصاد ديگر كشورهاي منطقه و از جمله ازبكستان موفق‌تر عمل كرد.

هرچند اين موضوع مورد تاييد كارشناسان ازبك نيست ولي واقعيت اين است كه قزاقستان در زمينه حل و فصل مسائل اقتصادي و اجتماعي كشور دستاورد‌هاي خوبي داشته و امروز آستانه خارج از منطقه و شوروي سابق نيز سرمايه گذاري‌هاي مهمي انجام مي‌دهد. امروزه قزاقستان برخلاف بيشتر كشورهاي منطقه و از جمله ازبكستان مهاجر كاري ندارد، بلكه اتباع ساير كشورها هستند كه به عنوان مهاجر كاري در قزاقستان مشغول به كار هستند. ولي باز هم بدون ترديد ازبكستان از مهمترين كشورهاي آسياي مركزي است و داراي پتانسيل نظامي- سياسي بالايي است و ارتش قدرتمندي در اختيار دارد، اما بخش‌هايي از اقتصاد ملي اين كشور نيازمند نوسازي است، هرچند تاشكند اين امر را قبول ندارد و نظام اقتصادي خود را موفق مي‌داند.

با اين حال با توجه به شرايط موجود، يعني توسعه سريع اقتصادي و اجتماعي قزاقستان، اين كشور بدون داشتن چنين ادعايي در موقعيت پيشگامي در آسياي مركزي قرار گرفته كه اين امر موجب برانگيختن برخي از حساسيت‌ها از سوي ازبكستان شده است. با توجه به اين موضوع است كه كارشناسان و رسانه‌ها از وجود رقابت ميان تاشكند و آستانه سخن به ميان مي‌آورند. دقيقا اين امر بود كه در چند سال پيش مانع تحقق طرح قزاقستان براي هم‌گرايي در منطقه شد در كنار آستانه، بيشكك و دوشنبه نيز با تاشكند بر سر مسائلي نظير بهره برداري از ذخاير آب، مناطق مرزي مورد بحث، استفاده از مسيرهاي حمل و نقل جاده‌اي و راه آهن اختلاف نظر دارند كه بدون ارتباط با موضوع رقابت نيست.

با توجه به حساسيت موضوع هم‌گرايي و نقش پيشگامي در آن، حدود چند سال پيش زماني كه كارشناسان آمريكايي موضوع ايجاد آسياي مركزي بزرگ و اختصاص نقش پيشگامي به قزاقستان را مطرح كردند، آستانه اعلام كرد كه چنانچه اين مسئوليت را بپذيرد با مشكل عدم درك از سوي ديگر كشورهاي منطقه مواجه خواهد شد كه حاصل آن افزايش اختلاف در آسياي مركزي خواهد بود. بنابراين قزاقستان از طرح هم‌گرايي با شرايط و حقوق برابر كشورهاي منطقه حمايت كرد. در مجموع چون آستانه با توجه به اين موضوع كه هم‌گرايي اقتصادي كشورهاي آسياي مركزي به دليل سياسي غير قابل تحقق است، به فكر ايجاد اتحاديه گمركي با روسيه و بلاروس افتاد كه برخي از كشورهاي آسياي مركزي خواستار پيوستن به آن هستند.

س: با توجه به اشاره شما درباره اتحاديه گمركي مي‌توان نتيجه گرفت كه هم‌گرايي كشورهاي منطقه در صورتي امكان‌پذير خواهد بود كه يكي از طرف‌هاي بانفوذ خارجي در اين روند حضور داشته باشد؟
ج: هم‌گرايي در آسياي مركزي بدون حضور بازيگران فرامنطقه‌اي نه تنها لازم است، بلكه امكانپذير هم است. اين منطقه با داشتن بيش از 50 ميليون نفر جمعيت، ذخاير سرشار طبيعي، نفت و گاز، زيربناي‌هاي لازم اقتصادي، صنعتي، حمل و نقل و غيره مي‌تواند هم‌گرايي نزديكي داشته باشد و عمده نيازهاي خود را از داخل برآورده كند. ولي ظاهراً تا زماني كه نخبگان فعلي منطقه در سطوح مديريتي قرار دارند، اين امر قابل تحقق نيست. شايد نخبگان نسل‌هاي بعدي، با درك ضرورت اتحاد و هم‌گرايي منطقه‌اي، اقدام به تبديل آسياي مركزي به منطقه واحد و خودكفا كنند.

س: شما اشاره كرديد كه شايد نسل‌هاي بعدي نخبگان منطقه موفق به هم‌گرايي و ايجاد اتحاديه واقعي آسياي مركزي شوند. مديران فعلي كشورهاي منطقه كه امروز ميان خود مشكل دارند، همگي دست پرورده‌هاي به اصطلاح يك مكتبند و آن هم مكتب شوروي است. ولي نخبگان بعدي آناني خواهند بود كه در كشورهاي مختلف تحصيل كرده و پايبند به ارزش‌ها و استانداردهاي متفاوت سياسي، اقتصادي و فرهنگي خواهند بود. آيا با اين حال دورنماي هم‌گرايي در منطقه را مي توان اميدواركننده دانست؟
ج: در هر صورت من نسبت به اين موضوع خوشبين هستم و فكر مي‌كنم نخبگان فعلي به دليل تمايل شديدي كه نسبت به قدرت دارند، آماده گفت‌وگو و گذشت در برابر يكديگر نيستند و هر نوع هم‌گرايي و ايجاد اتحاديه منطقه‌اي نيازمند قرباني كردن بخشي از حاكميت ملي هر كشوري است. اما از رهگذر چنين هم‌گرايي قطعاً همه كشورهاي منطقه سود خواهند كرد زيرا در مسائل اقتصادي، اجتماعي و امنيتي شرايط اين كشورها بهتر از گذشته خواهد شد و كاهش وابستگي‌هاي آنان به خارج موجب تقويت استقلال ملي خواهد بود. اما بسياري از مديران فعلي منطقه به درك اين مهم نرسيده‌اند و هر نوع هم‌گرايي منطقه‌اي را تهديدي براي حق حاكميت و استقلال خود مي‌دانند.

فكر مي كنم نخبگان آينده از اين نظر شرايط بهتري خواهند داشت و به مسائل نگاه واقع‌بينانه‌اي خواهند داشت و خود را به طور الزامي پايبند به محورهاي خاص خارجي نخواهند كرد. در غير اين آسياي مركزي ميان قدرت‌ها و ديگر بازيگران خارجي تقسيم شده و با توجه به هم‌گرايي و همسويي آنان با بازيگران فرامنطقه‌اي، فاصله ميان اين كشورها بيش از گذشته خواهد شد.

س: يكي از مسائل مهم و داغ براي منطقه، بهره‌برداري از ذخاير آب و انرژي است كه بهانه‌اي مناسب براي مداخله برخي از قدرت‌هاي فرا منطقه‌اي شده است. نظر شما در اين باره چيست؟
ج: همين طور است. بحث استفاده از ذخاير آب منطقه از حساسترين مسائلي است كه هم كشورهاي داراي اين ذخاير (تاجيكستان و قرقيزستان) و هم كشورهاي به اصطلاح مصرف كننده (ازبكستان، قزاقستان و تركمنستان)، هريك دلايل خاص خود را در توجيه اقدامات و مواضع‌شان دارند. همچنين قزاقستان نيز بر سر اين موضوع با چين دچار مشكل است. البته چين يكي از قدرت‌هاي جهاني بوده و از نظر ذهنيت و سنت‌هاي سياسي و ملي با قزاقستان بسيار متفاوت است. ولي آستانه با قرقيزستان كه كشور برادر قزاقستان است و از نظر نژادي نيز خويشاوندي نزديكي دارد نيز هنوز موفق به حل مشكل آب نشده‌ايم كه جاي تاسف است. مشكل اصلي در آن است كه ميان سياستمداران منطقه اعتماد متقابل وجود ندارد و نسبت به اقدامات يكديگر مظنون هستند.

يكي از مباحث داغ در اين باره، ساخت نيروگاه‌هاي بزرگ در تاجيكستان و قرقيزستان است كه ساير كشورهاي منطقه تصور فكر مي‌كنند كه در آينده، دوشنبه و بيشكك از اين ظرفيت‌ها به عنوان ابزار فشار سياسي و اقتصادي بر ضد همسايگان خود استفاده خواهند كرد. در همين راستا تاشكند نسبت به ساخت نيروگاه "راغون " در تاجيكستان و "قمبر‌آته " در قرقيزستان رسما موضع‌منفي اتخاذ كرده كه به طور غيررسمي از حمايت ديگر كشورهاي منطقه و از جمله قزاقستان نيز برخوردار بوده است. با اين حال هنوز هر يك از طرف‌ها بر روي حق قانوني خود تاكيد داشته و هنوز هم پايان اين بحث مشخص نيست. واضح است كه از وجود اين نوع فضاي بي اعتمادي در آسياي مركزي تنها بازيگران غيرمنطقه‌اي و قبل از همه قدرت‌هاي جهاني سود خواهند برد.

س: قزاقستان با پايان بخشيدن به رياست دوره‌اي خود در سازمان امنيت و همكاري اروپا مسئوليت بين‌المللي جديدي را عهده دار شد كه رياست دوره‌اي در سازمان كنفرانس اسلامي است. به نظر شما چه اولويت‌هايي براي كشور شما در اين دوره مهمتر خواهد بود؟
ج: به نظر بنده قزاقستان به عنوان رياست دوره‌اي سازمان كنفرانس اسلامي به موضوع همكاري و گفت‌وگو بين اقوام و اديان توجه بيشتري مبذول خواهد كرد. درگيري‌هاي قومي در جنوب قرقيزستان در ماه ژوئن سال گذشته ميلادي و اغتشاشات قومي طي يك ماه گذشته در روسيه نشان مي‌دهد كه اين موضوع از اهميت بسيار زيادي برخوردار است و براي جلوگيري از گسترش ابعاد اين پديده نامطلوب تهيه راهكار‌هاي عملي با محوريت موضوع تعامل اقوام و اديان از ضروريات است. آستانه با توجه به استراتژي سياسي خود در رابطه با همزيستي مسالمت آميز اقوام و اديان مختلف در قزاقستان، نتايج مثبتي را به دست آورده است كه مورد توجه ساير كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي قرار خواهد گرفت. قزاقستان صميمانه علاقمند به ايجاد فضاي صلح و اعتماد در سطح منطقه‌اي و بين‌المللي است و اقدامات انجام شده در اين عرصه نشان داده كه امتناع از تكثير سلاح هسته‌اي و جانبداري از جهان عاري از اين نوع سلاح، نمونه روشن چنين اقداماتي است. / ر

منبع: ایران شرقی