معادلات سياسي در طرح هاي خط لوله گازمنطقه

نگاه و اعمال نظرهاي سياسي برطرح هاي خط لوله گازمنطقه تنها به زيان كشورهاي مصرف كننده منجر خواهد شد. 'من موهان سينگ' نخست وزير هند همواره خواستار اجراي طرح خط لوله گاز" ايران ، پاكستان ، هند" و بررسي ديگر گزينه ها از جمله خط لوله "تركمنستان ، افغانستان ، پاكستان و هند" بوده است. نيازروز افزون هند به انرژي كه در حال حاضر اين كشور را به يكي از بزرگترين مصرف كنندگان تبديل كرده است نه تنها مغايرتي با اجراي اين دو پروژه نداشته بلكه سبب شده تا اين كشور تلاش كند از هر راه ممكني امنيت انرژي خود را تامين كند.
كارشناسان انرژي خط لوله "ايران ، پاكستان ، هند" را بنابر دلايل اقتصادي از جمله مسير كوتاه تر آن و در نتيجه كاهش هزينه در اجراي پروژه به علاوه ميزان بالاي حجم گاز ذخيره ايران مقرون به صرفه دانسته و معتقدند كه هند بايد روي اين خط لوله سرمايه گذاري كند .اين ديدگاه موجب شد تا هند به سوي ايران روي آورد و مذاكرات را براي اجراي طرح آغاز كند. اكنون با اعلام اينكه پروژه خط لوله تركمنستان علاوه بر عبور از پاكستان كه درگير اختلافات داخلي است بايد از افغانستان نيز كه در آن طالبان همچنان با دولت مركزي در اختلاف بسر مي برد بگذرد، اين سوال مطرح مي شود كه چه موضوعي موجب امضاي اين طرح توسط هند و پاكستان شده است.
آنچه كه بايد در اين خصوص در نظر گرفت در درجه اول نقش ايالات متحده و كشورهاي اروپايي در اين ارتباط است . در مورد كشور صادر كننده يعني تركمنستان، اهميت قرارداد براي دولت آمريكا در اين است كه با فروش گاز دولت تركمنستان با استقلال مالي بيشتري از روسيه مواجه خواهد شد و بدين وسيله ايالات متحده مي تواند نفوذ خويش را در يكي از كشورهاي حوزه آسياي مركزي افزايش دهد .اين نفوذ خواسته اي است كه واشنگتن تقريبا پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بي وقفه بدنبال آن بوده است.اما در مورد حضور دو كشور افغانستان و پاكستان در قرارداد ، بطور قطع ايالات متحده سعي دارد بدين طريق عمليات خويش را در اين كشورها مثبت نشان دهد و ثابت كند كه توانسته است امنيت داخلي را به گونه اي بوجود آورد كه خط لوله گاز بتواند از اين دو كشور عبور كند بدون آنكه نگراني نسبت به عمليات خرابكارانه گروه هاي مخالف وجود داشته باشد .
ترغيب پاكستان بويژه از سو ي ايالات متحده براي حضور در اين قرارداد مطمئنا هزينه مضاعفي را براي ايالات متحده به همراه داشته است .اما در مورد هند نيز بايد اعلام داشت كه هند در سياست خارجي خويش تا حدودي بويژه زماني كه موضوع انرژي در ميان است با تنزل استقلال مواجه مي باشد ، بطور قطع هند مي داند كه خط لوله" ايران ، پاكستان ، هند "بيشتر براي اين كشور مقرون به صرفه است، اما فشار ايالات متحده را نمي تواند تحمل كند و در وابستگي كه به غرب پيدا كرده است مجبور به تحمل سياست هاي آنان نيز مي باشد . بنابراين حاضربه حضور در اين طرح مي شود و به امضاي آن رضايت مي دهد .اين موضوع را بايد در نظر گرفت كه ايالات متحده با ترغيب طرفين به امضاي قرارداد سعي دارد سياست انزواي ايران را بيشتر تقويت كند و تهران را تحت فشار قرار دهد . شايد حتي اجراي اين پروژه از امضا تا اجرا با سرنوشت متفاوتي روبرو شود، اما به زعم ايالات متحده همين ميزان نيز ايران را نگران خواهد كرد.
در اين ميان اما نقش كشورهاي اروپايي را در كارشكني و عدم حمايت از طرح خط لوله گاز" ايران ، پاكستان و هند" تا اعلام رضايت در قرارداد تركمنستان بايد در راستاي منافع متفاوت آنان تعبير كرد.ايران به عنوان شريك سنتي اروپا داراي دومين ذخاير گاز جهان است و از ديدگاه كارشناسان كشورهاي اروپايي با علم به اين موضوع بر اين نظرند كه گاز ايران سهم آنان است، ايران نبايد ذخاير گازي خويش را روانه شرق كند، زيرا خريداران گاز ايران كشورهاي اروپايي خواهند بود. بنابراين اجراي خط لوله گاز به سوي اروپا بايد عملي شود هر چند كه بخاطر موضوع هسته اي ايران، در شرايط فعلي اين برنامه به تعويق افتاده است، اما از ديد آنان در اين ميان ايران نبايد چرخشي به سوي شرق داشته باشد .
بنابر اين رويكردهاست كه پروژه خط لوله تركمنستان طرح مي شود پروژه اي كه بايد اذعان داشت اجرايي شدن آن دست كم براي هند بسيار هزينه بر و غير قابل اعتماد است و به نظر نمي رسد كه دلخواه اين كشور نيز باشد. حتي اگر سياست جانشين سازي پروژه بشدت از سوي غرب دنبال شود/ر
منبع: ایران شرقی